اکبر هاشمی بَهرَمانی (۳ شهریور ۱۳۱۳ – ۱۹ دی ۱۳۹۵) معروف به اکبر هاشمی رفسنجانی، روحانی و سیاستمدار ایرانی، نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی، چهارمین رئیس‌جمهور ایران، نمایندهٔ امام خمینی در شورای عالی دفاع، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی بود. وی در یادداشت‌های روزانه خود، به مرور خاطرات خود پرداخته است.

شنبه ۸ فروردين ۱۳۶۰

هشت و نيم صبح به اتفاق آقاى خامنه‌اى به زيارت امام رفتيم. در دفتر امام، دكتر [ابراهيم] يزدى و استانداران ايلام و همدان را ملاقات كرديم. در زيارت امام، گزارش ‌خوزستان را تقديم داشتم و از امام خواستم كه به مسئوليت فرماندهى كل قوا، توجه بيشترى ‌بفرمايند و از عدم تحرك در جبهه‌ها – كه نيروهاى ما را به ستوه آورده است – شكايت كردم و اينكه به ارتش، در آبادان، توپ ۱۷۵ داده نمى‌شود كه بتوانند حمله به شهرها را تلافى كنند.

از امام درباره راه حل مشكل تعيين تكليف زمين و تجارت و صنايع و… در مجلس كمك‌ خواستم؛ راهنمايى مؤثرى نفرمودند.

آقاى خامنه‌اى از اينكه طبق قانون نمى‌توانند در ارتش نظارت مؤثرى داشته باشند، از خود سلب مسئوليت كردند و از امام خواستند كه خودشان توجه بيشترى در هدايت جنگ و ارتش، مبذول دارند. امام از ايشان خواستند كه اطلاعات كافى در اختيار امام گذارده شود كه بتوانند تصميم مقتضى را بگيرند. آقاى خامنه‌اى، بار ديگر ضرر عزل سرهنگ [صياد] شيرازى‌ را گوشزد كردند، ولى امام مطلب را بى‌اهميت تلقى كردند.

آقاى [فخرالدين] حجازى و پسر مدير شركت فيات از ايتاليا – كه مسلمان شده است – به ‌زيارت امام آمدند و از نيازهاى دانشجويان اسلامى خارج از كشور، مطالبى گفتند.

سپس با احمدآقا صحبت‏هايى داشتم. احمدآقا مى‌خواست بفهمد كه بالاخره با آقاى ‌بنى‌صدر چه خواهيم كرد. گفتم ايشان اگر قانع باشد كه ریيس‏جمهور در حد قانون اساسى باشد و از مقام رياست‏جمهورى، عليه ارگان‏هاى قانونى، سوءاستفاده نكند، مى‌توانيم ايشان را تحمل كنيم و سياست كلى ما حركت در جهت اسلام است و هر كس كه صلاحيت اسلامى‌ داشته باشد، مى‌تواند همكار ما باشد. از اينكه نيروهاى انقلابى نسبت به ايشان بدبين هستند، نگران بود. گفتم لازم است موضع روشنى اتخاذ كنند.

در مراجعت از خانه امام به مجلس با آقاى [محمود] دعایى همراه بوديم. از مشكلات مالى ‌روزنامه اطلاعات صحبت داشت، بنا است پنج ريال به قيمت اضافه كنند.

سفير جديد فلسطين براى ملاقات به مجلس آمد و پيشنهاد همكارى بيشتر با ما داشت. از ايشان خواستم انقلابى‌تر حركت كنند و با ارتجاع سازش نكنند. از وضع جنوب لبنان، خائف ‌بود.

 

يكشنبه ۸ فروردين ۱۳۶۱

به مطالعه گزارش‏ها پرداختم. متأسفانه رسانه‌هاى جهانى، پيروزى ايران را منعكس نمى‌كنند و عراق با پررویى مدعى پيروزى است.

آقاى محسن رضایى از جبهه تلفن كرد و گفت در دو روز آينده كار در اين جبهه تمام مى‌شود و براى برنامه‌هاى آينده به تهران مى‌آيند. ساعت ده صبح به مجلس رفتم. كاركنان مجلس به مناسبت عيد و تبريك پيروزى جمع شدند و در محل كتابخانه با من ملاقات كردند. مقدارى براى آنها صحبت كردم.

آقايان [محمدعلى] هادى، [صباح] زنگنه و [سيدمحمد] خاتمى آمدند و راجع به ادامه جنگ، آينده عراق و موضوع ورود نيروهاى ما به خاك عراق و كيفيت همكارى نيروهاى اسلامى عراق مطالبى به شور گذاشتيم. نماز ظهر و عصر را با پاسداران مجلس خواندم و براى آنها سخنرانى كردم.

عصر در جلسه شوراى مركزى حزب جمهورى اسلامى شركت كردم. موضوع مورد بحث، بيشتر درباره آينده عراق و گرفتن خسارت و… بود كه بيشتر نظر بر اين بود كه بايد فشار بياوريم تا كار يكسره شود.

سپس جلسه خصوصى با نخست‏وزير و وزير خارجه داشتم كه راجع به مسافرت وزير خارجه به پاكستان و برنامه‏هاى او بحث كرديم و تصميم گرفتيم كه اجازه مسافرت اتباع پاكستان و هند را به ايران بدهيم و روابط‏مان را با پاكستان توسعه دهيم. شام را مهمان ریيس‏جمهورى بودم. ساعت دوازده شب به مجلس رفتم. در اخبار ساعت دوازده اعلام شد كه عراقى‌ها از تمام منطقه غرب دزفول پاكسازى شده و به مرز عقب نشسته‌اند و حدود هجده هزار اسير و بيش از اين كشته داده‌اند.

 

دوشنبه ۸ فروردين ۱۳۶۲

تمام امروز در خانه ماندم. مطالعه مى‌كردم و مى‌نوشتم و كتاب «ارزش‏ها و مكتب‏ها» را اصلاح مى‌كردم. فائزه و حميد كه از سفر مازندران برگشته‌اند، آمدند. حميد از لزوم تعيين تكليف اراضى مى‌گفت كه زمين‌داران تكليف‏شان را بدانند و دل به كار بدهند و سرمايه‌گذارى كنند. لايحه مصوب مجلس، از شوراى نگهبان – با اشاره امام – برگشته و بلاتكليف مانده است. ملاقاتى با يكى از كارمندان دفتر داشتم. عيدى به او دادم. به آشپز دفتر امام و به دو راننده جديد هم عيدى دادم. شام را با پاسداران با هم خورديم.

گزارش‏ها را از دفتر آوردند، خواندم؛ مسأله مهمى نيست، جز موفقيت‏هاى محدودى در سركوبى ضدانقلاب در كردستان. خبرى هم بود كه براى بحث درباره مهار چاه‏هاى نوروز، از كويت به ايران آمده‌اند.

شب، فيلم «اشك تمساح» را ديدم كه ضدانقلاب را دست انداخته، مثل «شاه دزد». پيامى براى سمينار دانشجويان و دانش‏آموزان كرمان نوشتم. معمولاً اين‏گونه سمينارها – كه خيلى هم زياد است – از ما پيام مى‌خواهند كه براى همه نمى‌توانيم بنويسيم و تبعيض هم مشكل مى‌آفريند؛ ولى به هر حال مرتكب شده‌ايم!

 

چهار‏شنبه ۸ فروردين ۱۳۶۳

تا ساعت سه‌ونيم بعد از ظهر در منزل بودم. احمدآقا آمد و نامه‌اى از آقاى نبيه‌برى [رهبر سياسى جنبش امل] از لبنان [خطاب] به امام آورده بود كه اظهار وفادارى به جمهورى اسلامى مى‌كرد و از عدم توجه ايران به او و جنبش امل گلايه داشت. قرار شد در جلسه سران قوا به بحث گذاشته شود. در مورد اسناد موجود در مركز اسناد انقلاب اسلامى كه احياناً مى‌تواند بعضى از چهره‌ها را مخدوش كند، و اينكه بايد اعتبار اين اسناد محفوظ بماند، بحث شد.

با آقاى [آیت‏الله] خامنه‌اى، تلفنى صحبت كردم. معلوم شد، جلسه ديشب جامعه روحانيت مبارز كه براى حذف بعضى از كانديداهاى نمايندگى مجلس – از قبيل آقايان [فخرالدين] حجازى و [سيدمحمود] دعایى – از ليست، بنا بود تشكيل شود، رسميت نيافته است؛ من هم به عنوان اعتراض شركت نكرده بودم. آقاى [حسن] روحانى از من خواست كه در جلسه علماى تهران كه براى توجيه آنها در خصوص انتخابات [دوره دوم مجلس شوراى اسلامى] تشكيل مى‌شود، شركت نمايم و صحبت كنم؛ نپذيرفتم. به دفترم گفتم در برنامه مسافرت به قم، جلسه سخنرانى در جمع مردم و طلاب را هم درنظر بگيرند.

با ستاد تبليغات جنگ درباره بهره‌گيرى بهتر از گزارش كارشناسان سازمان ملل در خصوص كاربرد سلاح شيميایى در جنگ و حضور خبرنگاران در جزاير مجنون صحبت كردم. ساعت چهار بعد از ظهر، به مجلس رفتم. چند نفر از پاسداران آمدند و اعتراضاتى به شيوه جنگ داشتند. سفراى جديدمان در كويت و آلمان شرقى آمدند و درباره خط مشى‌شان با من مشورت كردند. آقاى شيرازى از سازمان تبليغات اسلامى آمد و از كمبود امكانات و عدم همكارى نهادها با سازمان، مطالبى گفت و از بدهكارى كه به من داشت، كسب تكليف كرد؛ بخشيدم.

دو نفر از ايراني‏هاى مقيم كويت آمدند. يكى از آنها را به تازگى اخراج كرده‌اند؛ استمداد داشتند. گزارش‌ها را خواندم. وضع تبليغاتى ما در ارتباط با كاربرد سلاح شيميایى از طرف عراق، خوب است و به همين نسبت، وضع عراق بد است.

شب، در دفتر ریيس‏جمهور جلسه داشتيم. داوران ايرانى دادگاه لاهه هم حاضر بودند. به خاطر امكان زياد تأييد صلاحيت دادگاه، در خصوص رسيدگى به دعاوى ايرانيان فرارى داراى تابعيت مضاعف آمريكایى، خروج ما از داورى لاهه مطرح بود؛ قرار شد تهديد به خروج كنيم و به دولت هلند به خاطر حمايت از آمريكا، اعتراض نماييم. درباره جنگ و آزادى زندانيان و تقاضاى آقاى نبيه‌برى از لبنان و چيزهاى ديگر هم بحث و اتخاذ تصميم شد. ساعت ۱۲ شب، به مجلس رفتم و خوابيدم.

 

پنج‏شنبه ۸ فروردين ۱۳۶۴

بعد از نماز، مشغول كارهايم شدم. براى اطلاع از سياست تبليغاتى دشمنان، راديوهاى فارسى بيگانه را گوش دادم. آقاى رفيق‌دوست كه عازم سفر به سوريه براى گرفتن موشك است، آمد. از او خواستم كه از كره ‌‏شمالى هم موشك مطالبه كند. با آقايان صياد و رضايى صحبت كردم. آنها گفتند كه مشكلى ندارند.

امروز هم عراق به چند شهر، حمله هوايى كرده و حملات آن در چند مورد دفع شده است. احمدآقا هم آمد و در مورد جنگ، موشك و اطلاعات رسيده با او بحث شد. ظهر فائزه و [همسرش] حميد [لاهوتى] كه از رفسنجان برگشته‌اند، آمدند. فائزه، ماهى‏پلو پخت.

با ریيس‌جمهور درباره زدن موشك تلفنى مشورت كردم كه ايشان موافق تأخير بودند. عصر آقاى [سيدرضا] زواره‌اى آمد و طبق معمول از ضعف دولت سخن گفت و گزارشى از وضع منطقه بمباران شده دولت‏آباد داد. گفت كه روحيه‌ها خوب است. شب هم هواپيماهاى عراقى به تهران آمدند، ولى قبل از انجام عمليات، مجبور به فرار شدند.

 

جمعه ۸ فروردين ۱۳۶۵

ساعت سه بعد از نيمه شب با تلفن صياد شيرازى از منطقه عملياتى والفجر نه بيدار شديم. از حمله ارتش عراق خبر مى‌داد و كمك مى‌خواست. به سپاه گفتيم نيرو اعزام دارد.

بعد از نماز با اتومبيل به طرف باختران حركت كرديم. بخشى از جاده‌ها خوب نبود. تقريباً در تمام مسير از اراضى مزروعى و آباد عبور كرديم؛ غير از قسمت كوهستانى. در قهوه‏خانه كوچكى توقف كرديم و چاى و كباب برگ خورديم. آقاى محسن رضايى هم به ما ملحق شد.

ظهر به شهر باختران [= كرمانشاه] رسيديم و در مركز سپاه پاسداران به صورت ناشناس مستقر شديم. با جبهه تماس گرفتيم. وضع‏شان خوب نبود. آقايان محسن رضايى و سرهنگ ترابى براى كمك به آنها به مريوان رفتند كه صياد را تقويت كنند و يا سپاه مسئوليت دفاع را به عهده بگيرد.

شب گزارش برنامه‌ها را دادند. آقاى حميدى‌نيا فرمانده قرارگاه نجف ۲ آمد. گزارش وضع جبهه‌هاى غرب و برنامه عمليات محدود در منطقه نوسود و زيمناكوه را داد. عصر در منطقه باغ مركز سپاه با دكتر روحانى پياده‏روى كرديم و درباره جنگ و ارتش و سپاه بحث كرديم.

 

شنبه ۸ فروردين ۱۳۶۶

بعد از نماز صبح پایين آمدم و احوال محسن را پرسيدم. ديشب ساعت دوازده آمده بود و ما را بيدار نكرده و خوابيده بود. زمستان سال ۵۸،  قبل از حمله عراق به ایران و شروع جنگ تحمیلی، محسن براي تحصيل به خارج رفت و در اين مدت، لیسانس را در بلژيك و فوق لیسانس را در كانادا تحصيل نمود و امروز با مدرک فوق‌ليسانس مهندسی مكانيك با تخصص در طراحی جامدات، شاخه پلاستیک ها و کمپوزیت ها، برگشته است. به پیشنهاد من، کار دوره دكتراي خود را به خاطر كمك به صنايع موشكي كه ضرورت فوري ما است، ناتمام گذاشت.

بحمدالله وضع روحيه و اخلاق و عقايد و تحصيلش خوب است. گفت حال عفت هم خوب است و قرار است به  منزل خواهرش در بلژيك برود و تا يك هفته ديگر، بعد از اطمينان از نتايج معالجه برمي‌گردند. مقداري هم با محسن درباره برنامه آينده‌اش و مسائل جاري كشور صحبت كرديم. هنوز تصميم نگرفته است كه تحصيل را تا تكميل دكترا در خارج ادامه دهد، يا بماند. به نظر مي‌رسد با توجه به اهميت توليد موشك، ماندن در كشور بهتر باشد. مهدي هم در بخشي از مذاكرات بود.

از دفتر امام تلفن كردند و گفتند براي صحبت در مراسم زيارت عيد [مبعث] امام بروم. قرار بود امام صحبت نكنند و من به جاي ايشان صحبت كنم. خدمت امام رفتم. قرار شد خودشان صحبت كوتاهي بفرمايند.

درباره نامه‌اي كه دو سه روز پيش خدمتشان فرستاده بودم، صحبت كردم. امام از ابراز نظر واقعيشان در مورد ارتش و سپاه و همچنين از اقدام به تغيير قانون اساسي نگرانند، با اينكه قبول دارند، روزي بالاخره بايد انجام شود. من تاكيد كردم كه اين كار لازم را غير از ايشان، كسي نمي‌تواند بدون عوارض سوء انجام دهد. به نظرم آمد كه امكان اقدام امام وجود دارد؛ بايد تعقيب كنيم.

آقاي [محمدحسین] ملك زادگان  [فرمانده نیروی دریایی ارتش]، تلفني اطلاع داد كه امروز يك كشتي كويتي موشك خورده، در حالي كه ناو آمريكايي در فاصله ۷/۵ مايلي بوده است. عصر به ستاد ارتش رفتم و در مراسم يادبود شهداي ارتش، ژاندارمري و شهرباني شركت كردم و سخنراني نمودم. جوايز را هم دادم. به منزل برگشتم و وقتم بيشتر به تماشاي تلويزيون و خواندن گزارش‌ها گذشت.

 

دوشنبه ۸ فروردين ۱۳۶۷

تا ساعت نه صبح در منزل بودم. به باغ شيان رفتم تا از پروژه هاي شهاب ۱ و ۲ سپاه كه موشك‌هايي با سوخت جامد و مايع است، بازديد كنم؛ تا ساعت يازده شب طول كشيد. ناهار را همان جا خورديم. محسن هم با من بود. پيشرفت‌هاي خوبي دارند، ولي كار خيلي پيچيده است. ساعت يازده و نيم به خانه رسيديم.

عفت از رفسنجان آمده بود. ياسر هم از بيمارستان مرخص شده بود. جراحان مصلحت نديده‌اند كه فعلاً تركش بمب را از پايش درآورند. عفت مي‌گويد به دلش برات شده بود كه ياسر مجروح خواهد شد. خود من هم سه هفته قبل خوابي ديده بودم كه همان موقع در دفترچه خاطراتم نوشتم و خودم تعبير به مجروح شدن ياسر كردم و همان موقع صدقه دادم.

از جبهه خبر دادند كه منافقين و عراقي‌ها با هم به لشكر ۷۷ در فكه حمله كرده‌اند و يك خاكريز را تصرف كرده‌اند، ولي ارتش حمله را دفع كرده و پس گرفته است. عراقي‌ها امروز سه موشك به قم زده‌اند.

 

سه‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۶۸

ساعت هشت ونيم به مجلس رسيدم. در گزارش‌ها مسأله آيت‌الله منتظري مورد توجه جهاني قرار گرفته، ولي برايشان مبهم است. آقاي [محمدعلی] نظران [رئیس کمیسیون اسرا] براي امور اسرا و كارهاي كميسيون مشورتي شوراي عالي دفاع آمد. آقاي [محمدحسین] ملك زادگان [فرمانده نیروی دریايی ارتش] آمد و گزارش سفر دريايي دانشجويان نیروی دريايي را داد كه تا جنوب آفريقا رفته و برگشته‌اند. از موفقيت سفر خوشحال است و اجازه انجام مانور گرفت. قرار شد من هم شركت كنم.

آقاي [عباسعلی] عميد زنجاني [نایب رئیس کمیسیون امور قضایی و حقوقی مجلس] آمد. گزارش سفر به تايلند، اندونزي و مالزي در ارتباط با مسأله كتاب آيات شيطاني را داد. معتقد است خيلي موفق بوده. انتظار داشتم درباره مسأله آقاي منتظري سئوال كند؛ نكرد.

آقاي ابراهيم اميني از قم تلفن كرد و گزارش ملاقاتش با آقاي منتظري بعد از رسيدن نامه امام را داد و خبر نامه عذر خواهي و استعفای ايشان را داد و خواست كه كمك كنيم تا جريان خوب ختم شود. آقاي [قربانعلی] درّي [نجف آبادی] هم تلفن كرد و همين را گفت.

آقاي سعيد الذاكرين آمد. گزارش كارهاي اداري مجلس را داد و براي انتقال استمداد كرد. معتقد است بعد از رفتن من از مجلس نمي‌تواند اينجا كار كند. گفتم هنوز معلوم نيست که بروم.

آقاي [حسین] ابراهيمي مسئول امور افغان‌ها آمد. ليست نياز تسليحاتي مجاهدان را آورد و بودجه خواست. گفت سران [ائتلاف] هشتگانه [شیعیان] آمادگي دارند که گروه‌هاي سني اگر نخواهند حقوق اينها را بدهند، با جريان حاكم همكاري كنند. معتقد بود عوامل [دکتر محمد] نجيب‌الله [رئیس جمهور افغانستان] مقاومت زيادي خواهند كرد.

آقايان [غلامعباس] زائري، [عباس] عباسي و [غلامرضا] فدائي نمايندگان بندرعباس و اراك آمدند و درباره مسأله آقاي منتظري پرسيدند. آقايان نظران و ابراهيمي هم پرسيده بودند و عجیب است كه به جز آقاي نظران، كسي اظهار ناراحتي نمي‌كرد.

عصر [آقای محمدعلی نجفی] وزير آموزش و پرورش همراه با دانش آموزان ممتاز رياضي كه در مسابقه المپياد شركت كرده‌اند، آمدند. برايشان صحبت كردم. سفير جديدمان در لهستان آمد. براي كار جديدش مشورت كرد. آقاي شاهمرادي و همكارانش در صنايع سپاه براي انتقال به سازمان انرژي اتمي آمدند و صحبت كردند.

احمدآقا تلفن كرد و متن نامه آقاي منتظري و جواب امام را خواند؛ خوشحال بود از حل نسبي مسأله كه قرار است اعلان شود. با جواب امام از تلخي مسأله كاسته شده است. با آيت‌الله خامنه‌اي در اين خصوص تلفني صحبت كردم. به خانه آمدم. شب آقاي موسوی اردبيلي هم تلفن كرد و از حل نسبي مسأله اظهار رضايت كرد.

آخر شب آقاي [حسین] مرعشي استاندار كرمان آمد. گزارش جلسه استانداران را داد كه در جهت توضيح علل عزل آقاي منتظري بر اساس نامه امام توجيه شده‌اند و آخر جلسه فهميده‌اند كه امام جواب محبت آميزي با قبول استعفاي ايشان داده‌اند. قرار گذاشته‌اند كه مطالب جلسه ناديده انگاشته شود.

 

چهار‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۶۹

امروز اول ماه رمضان است. ساعت سه و نيم بامداد، با زنگ ساعت، براى سحرى بيدار شدم. من و ياسر روزه مى‌گيريم. بعد از نماز تا ساعت هشت صبح خوابيدم.

به دفترم رفتم.آقايان [ابوالفضل] توكلى [بينا] و دكتر قاضى براى تبريك عيد آمدند.آقاى [رضا] امراللهى، [رييس سازمان انرژي اتمي]، براى امور انرژى اتمى و دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييس‌جمهور]، براى امور جارى كشور و آقاى [مرتضي] الويرى، [رييس كميسيون برنامه و بودجه مجلس]، براى بحث دربارة اجراى برنامه پنجساله اول آمدند.

آقايان [عيسي] كلانترى و [جلال] ساداتيان از سفر زلاندنو آمدند و پيام [جيمز بِيكر]، وزير امور خارجه آمريكا را كه توسط وزير امور خارجه زلاندنو، براى ايران به منظور تحسين روابط و حل مسالة گروگان‌ها ارسال شده بود، آوردند. همچنين متن گزارش كميته روابط خارجى كنگره آمريكا، مبنى بر تمايل بهبود روابط با ايران را كه وزير امور خارجه زلاندنو به آنها داده بود، آوردند.

عصر هيأت دولت جلسه داشت. تصميماتى در خصوص دادن تسهيلات و تخصيص ارز به دستگاه‌ها و تصويب آيين‌نامه‌هاى اجرايى گرفته شد. ساعت شش و نيم به خانه رسيدم. افطار، فاطى و بچه‌ها بودند.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۰

تنهايى سحرى خوردم. ياسر به اهواز و محسن و مهدى، به همراه تيم وزارت نفت، براي بررسي وضعيت صنعت و چاه هاي نفت كويت، كه در حال سوختن بود و فرايند كمك رساني و بازسازي و همچنين نحوه خاموش كردن چاه ها، به كويت رفته‌اند. ساعت هشت و نيم صبح به دفترم رسيدم. آقايان [عطاالله] مهاجرانى، [صباح] زنگنه، [حسين] شيخ‌الاسلام، [محمدعلي] ابطحى، [سيدعلي اكبر] محتشمى، [سيدعبدالواحد] موسوى لارى، [اكبر] پرورش و [ابراهيم] اصغرزاده، گروه متصديان برگزارى كنفرانس فلسطين كه با تصويب مجلس تشكيل شده، آمدند. دربارة زمان و تركيب مهمانان و… نظرخواهى كردند؛ گفتم ترجيح مى‌دهم كه براى روشن شدن نظرات مختلف درباره فلسطين به تأخير بيفتد؛ با آمدن ميهماناني از سازمان الفتح موافقت نمودم.

[آقاي جياني دميكليس]، وزير امور خارجه ايتاليا آمد. خواستار هماهنگى ايران و جامعه اروپا دربارة عراق و امنيت منطقه شد و گفت بايد خسارات ايران هم در مسأله غرامت جنگ‌افروزى عراق منظور شود. او از علاقه به توسعه روابط گفت و من هم در همين مورد تأكيد كردم. نظر مرا دربارة مبناى آينده سياست در عراق خواست. گفتم مبنا بايد خواست مردم عراق باشد و چيزى بر آنها تحميل نشود؛ او هم پذيرفت و گفت تلاش مي‌شود كه در كويت هم دموكراسى ايجاد شود.

وقت خصوصى خواست و با حضور دكتر ولايتى، [وزير امور خارجه]، پيام [جرج بوش] رييس‌جمهور آمريكا را داد كه خواسته است گروگان‌ها در لبنان آزاد شوند و روابط ايران و آمريكا بازسازى شود. گفتم به نظر مي رسد لبنانى‌ها حاضرند در مقابل آزادى زندانى‌هاى لبنان در اسراييل، گروگان‌ها را آزاد كنند. آمريكا بايد اموال مسدود شده ايران را آزاد كند، تا زمينه براى اصلاح روابط در آينده فراهم شود.

دكتر ولايتى، خواست كه براى آزادى [راجر] كوپر كمك كنيم. اخيراً [خانم مارگارت تاچر]، نخست وزير انگليس پيغام داده و خواستار وفا به وعدة آزادى [راجر] كوپر در مقابل آزادى [مهرداد] كوكبى شده است. با آقاى [محمد] يزدى، [رييس قوه قضاييه]، تلفنى صحبت كردم. قرار شد بر اساس موافقت رهبري آزاد شود. همچنين به آقاى يزدى دربار‌ة پرونده استاندار كرمان تذكر دادم كه آن را با دقت بررسي كنند.

عصر تا ساعت پنج در دفترم كار كردم. به خانه آمدم. افطار فاطى، اعظم، سعيد و بچه‌ها هم آمدند.

 

شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۱

ساعت نُه و نيم صبح به دفترم رسيدم. گزارش‌ها را خواندم. با [آقاي عبدالله نوري]، وزير كشور و [آقاي محمدي گيلاني، دبير] شوراى نگهبان، دربارة مسايل انتخابات تماس گرفتم؛ گزارش‌هايى از رد صلاحيت افرادى ديگر در شوراى نظارت استان‌ها مى‌رسد.

آقاى [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييس‌جمهور] آمد. گزارشى از وضع سيرجان داد. محصول پسته وضع مالى مردم را بالا برده و خوديارى‌ها شبيه رفسنجان، دارد معمول مى‌شود.

آقاى [مرتضي] الويرى، [نماينده تهران] آمد. از احتمال كناره‌گيرى مجمع روحانيون مبارز از انتخابات به خاطر حذف‌ها و اظهارات ديروز رهبرى در نمازجمعه، اظهار نگرانى كرد و براى حل مشكل استمداد نمود. گفتم در توصيه‌هاى رهبرى به شوراى نگهبان، امتيازاتى در جهت كم شدن حذف‌ها انجام شده كه مصلحت‌شان نيست كناره‌گيرى كنند.

عصر آقاى [مهدي] كروبى در جلسه شوراى عالى امنيت ملي به من اطلاع داد كه پس از پخش اظهارات ديروز رهبرى، مجمع روحانيون مبارز مصمم شده كه در انتخابات كانديدا معرفى نكند؛ گفتم به صلاح‌شان نيست.

در جلسه شوراى عالى امنيت ملي، آقاى [محمود] واعظى، [معاون وزير امور خارجه]، گزارش اقدامات و پيشرفت كار ميانجي‌گرى در منطقه قره‌باغ را داد و اظهار رضايت نمود؛ قرار شد پيگيرى كنند و سعى نمايند كه در تلفات آذربايجان، مردم را قانع كنند كه اين اقدام ايران براى آنها، از طرفدارى صريح و مخالفت صريح با ارامنه بهتر است. مدعى بود كه مردم آذربايجان همين را درك كرده‌اند. قرار شد در جواب نامة آقاي [محمد] نجيب‌الله، رييس‌جمهور افغانستان به من، كاردارمان با او ملاقات كند و توضيحاتى دربارة پيشنهادهاي او در نامه بخواهد. او پيشنهاد كرده است كه حكومت موقت تشكيل شود و از خطر پيروزى سنى‌هاى افراطى و ضد شيعه و ضد پارسى زبان‌ها [طالبان] اظهار نگرانى نموده است.

بعد از افطار به ديدن آيت‌الله خامنه‌اى رفتم. دربارة احتمال كناره‌گيرى مجمع روحانيون مبارز از انتخابات مجلس صحبت و تصميم‌گيرى شد كه بايد مانع گسترش اختلافات شويم. دربارة سرود ملى جديد كه اخيراً تهيه شده و ايشان آن را تأييد كرده است، صحبت كرديم. گزارش تصميمات جلسه امروز شوراى عالى امنيت را دادم. دير وقت به خانه رسيدم.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۲

ساعت هشت و نيم صبح، براى اولين روزكاري در سال ۱۳۷۲ به دفترم رفتم. خيابان‌ها هنوز به صورت عادى شلوغ نشده‌اند. كار زيادى براى انجام نبود. دكتر [محمدحسين] عادلى، [رييس‌كل بانك مركزي] آمد. راجع به وضع ارز و تعهدات و نحوه مصرف ارز در سال ۱۳۷۲ و سطح نقدينگى و بدهى‌هاى معوّق صحبت شد.

آقاى [محمد] سعيدى‌كيا، [وزير راه و ترابري] آمد. در مورد نرخ پروازهاى خارجى در سال ۱۳۷۲ توضیح داد و گزارش حمل و نقل ايام عيد را ارایه کرد. آقايان [جمال] ساداتيان و [علي‌محمد] بشارتى هم براى تبريك عيد آمدند. برنامه سفر به استان كرمان را بررسى كردم.

عصر هيأت دولت جلسه داشت؛ به خاطر در سفر بودن جمعى از وزرا به رسميت نرسيديم، ولى دربارة تخلف نانواهاى تهران در گران كردن نان و تعرفه‌ها تصميم‌گيرى شد.

سفر وزير امور خارجه روسيه به تهران را كه نظرات مخالفى هم بود، قبول كردم؛ مخالفت‌ها به خاطر احتمال سقوط دولت يلتسين در معركه با پارلمان است. تا ساعت هشت و نيم شب گزارش‌ها را خواندم و به خانه آمدم.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۳

ياسر سرماخوردگى و تب داشت. به دفترم رفتم. حسين [مرعشی، رییس دفتر رییس‏جمهور]، براى آوردن اثاثيه‌اش به كرمان رفته است. عفت دوبار از رفسنجان تلفنی احوال‏پرسى كرد. مهدى و فرشته به اصفهان و فائزه به شمال رفتند.

[آقای سیدمحمد جهرمی]، استاندار فارس آمد. گزارش پيشرفت كارها در استان و توسعه صنايع و تجارت با كشورهاى جنوب را داد. از دكتر [هادی] منافى، [معاون رییس‏جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست]، گله داشت كه براى سفر شيوخ خليج فارس به استان براى شكار، اشكال‏تراشي مى‌كنند و همچنین مانع بهره‌گيرى درست از درياچه پريشان است. براى تكميل خرابى‌هاى سيل سال گذشته و توسعه امور استان استمداد كرد. خواستار احيای بانك استان و اختيارات استانى شد. از بهتر شدن وضع بارندگى در هفته‌هاى اخير گفت؛ جنوب کشور، امسال دچار خشكسالى است.

آقاى [حسین] طاهرى، استاندار تهران آمد. براى كنترل قيمت‌ها و ساخت و ساز خانه در تهران پيشنهادهایی داشت. از بنياد مستضعفان، براى امتناع از اجراى توافق در مورد واگذارى بخشى از باغ مهرشهر به دانشگاه علامه طباطبایى گله کرد.

آقايان [حمید] ميرزاده، [معاون اجرایی رییس‏جمهور]، [عطاءالله] مهاجرانى، [معاون حقوقی رییس‏جمهور] و [مرتضی] الويرى، [رییس شورای‏عالی مناطق آزاد تجاری] آمدند، براى تعيين تكليف سازمان عمران كيش، پس از تصويب قانون اخير مناطق آزاد و انتقال اراضى كيش از سازمان به منطقه آزاد. در مكاتبه‌ها اختلاف نظر داشتند. به نفع نظر آقاى مهاجرانى، رفع اختلاف شد.

عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. ‌در مورد رگلاتور گاز وسرمايه‌گذارى شيلات تصميم گرفتيم. مغرب به خانه آمدم. ياسر هنوز تب دارد و خوابيده است. دكتر آمپول پنى‌سيلين تزريق كرده؛ رو به بهبود است.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۴

تا ساعت ده و نیم كارها را انجام دادم. آقاى [محمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] آمد. براى خريد ماهواره‌ها استمداد كرد و گزارش سفر به بندرعباس و خوب‏شدن وضع مردم را داد. آقاى [محسن] نوربخش، [رییس کل بانک مرکزی] و آقاى [احمد] عزيزى آمدند. در مورد تعهدات و نيازهاى ارزي سال جارى توضيحات دادند و براى جلوگيرى از فشار تقاضاهاى زياد دستگاه‌هاى مصرف كننده استمداد كردند. درآمدها و نيازها با كمى صرفه‌جويى با هم مى‌خوانند.

آقاى [مصطفی] ميرسليم، [دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] آمد؛ براى دستور جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى و تأكيد كردن بر اقدام خريد به‏ موقع كاغذ، برخلاف سال گذشته كه بد عمل شد. آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات] آمد. براى ارز طرح‌هاى فولاد استمداد كرد. عصر از استخر استفاده كردم؛ به خاطر عدم تحرك، مقدارى كسل هستم.

آقاى [علاءالدین] بروجردى، [معاون آسیا و اقیانوسیه] از وزارت امور خارجه آمد. قرار شد، سفير تركيه را احضار كنند و براى خروج سريع‏تر [ارتش آن‏ کشور] از [شمال] عراق تذكر بدهند. گزارشى از وضع پاكستان و سفر آقاى [مسیح] مهاجرى، [مشاور اجتماعی رییس‏جمهور] براى تشیيع‏جنازه مرحوم [عبدالعلی] مزاري داد.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۵

به دفترم رفتم. تا شب كارهاى مانده روزهاى سفر را انجام دادم. پيش از ظهر جمعى از وزرا و مديران و معاونان و خدمه دفتر براى تبريك عيد نوروز آمدند.

عصر فيلمى به نام «دكل» مربوط به دوران حصر آبادان و دفاع تشكلي نيروهاى داوطلب آوردند؛ تماشا كردم، خوب است. به [آقای عبدالحسن برزیده]، كارگردان آن، يك سكه بهارآزادى هديه دادم. تقاضا كرد كه همسرش را با خودش به مكه ببرد؛ خودش از سهميه استفاده كرده است. شب در دفترم ماندم. تلفنى با عفت و سارا صحبت كردم. قرار است امروز و فردا دكتر بروند.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۶

امروز در منزل بودم. وقت با مطالعه و استراحت و مذاكره با بستگان كه میهمانمان بودند، گذشت.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۷

پيش از ظهر، تمام وقت به ديدارهاى عيد نوروز و سفر مكه گذشت. وزرا، معاونان و مديران از دولت و دفتر رهبرى و مجمع [تشخیص مصلحت نظام] و وزارتخانه‌ها آمدند. به خاطر زيادى رفت و آمد، فرصت بحث و مذاكره نبود. كمى در مورد علت همكارى عربستان سعودی در امر نفت صحبت شد كه گفتم، مطابق قرارهايى كه در رياض گذاشتيم، عمل مى‌كنند. از وزرا خواستم، همكارى با عربستان را جدى بگيرند.

در گزارش‌ها، گرفتن رأى اكثريت پارلمان هند از سوى حزب بهاراتیاجاناتا مورد توجه است. تمام وقت امروز مذاكرات پارلمان از طرف ماهواره‌هاى هندى، به صورت زنده پخش مى‌شد. عصر، صرف مطالعه بولتن‌ها شد.

آقاى [سیدعلی‌اصغر] حجازى از دفتر رهبرى، از آثار مهم سفر به عربستان سعودی، در تحسين روابط و [حل] مشكل نفت و به خصوص حذف آقاى [شیخ علی عبدالرحمن] حذيفى، از امامت مسجد مدينه تمجيد كرد. اين مسأله در اظهارات بسيارى از ديداركنندگان امروز بود. كم‌كم از آثار سفر مطلع مى‌شوند و وضع مبهم آن، تبديل به يك حركت مثبت و سازنده مى‌شود.

آقاى [سیدمحمد] ميرمحمدى، گله داشت كه چرا ايشان را نبرده‌ايم؛ با توجه به اينكه اكثر اعضای دفتر همراه بوده‌اند. آقاى [محمد] شريعتمدارى، وزير بازرگانى، تشكر داشت از اينكه راهكار گشوده شده و ايشان ریيس كميسيون مشترك شده است. آقاى دكتر [مصطفی] مُعين، [وزیر فرهنگ و آموزش عالی]، گفت، حركتى براى همكارى در سطح دانشگاه‌ها شروع كرده و گفت، عربستان سعودی در تهيه مقالات علمى بين‌المللى، از ما جلو افتاده است.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۷۸

در منزل بودم. اكثر وقتم به مطالعه كتاب گياه شناسي پايه، تأليف دكتر [احمد] قهرمان گذشت. براي مسأله زوجيت كه بنا دارم در نمازجمعه آينده به عنوان معجزه علمي قرآن مطرح كنم، مطالب جالبي به‌ دست آوردم.

عفت، همراه فائزه به باغ حميد لاهوتي در منطقه تنگرای گنبد [در استان گلستان] رفت. ظهر محسن آمد و ساندويچ هم آورد. سرماخوردگي دارم؛ با مُسكن آثار آن را تخفيف مي‌دهم. محسن، [رییس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت راه‌آهن شهری تهران و حومه (مترو)]، از پيشنهاد فني و مالي درازمدت چيني‌ها، براي امتداد متروی خط يك تا  فرودگاه بين‌المللي امام گفت.

آيت‌الله خامنه‌اي، امروز به منطقه شلمچه، به عنوان زيارت شهداي شلمچه رفته‌اند و در آنجا در تقويت ايثارگران و حزب‌الله و روحانيت صحبت كرده‌اند. به نظر مي‌رسد، در سال جديد، بناي حضور بيشتري در صحنه‌ها و مسایل اختلافي دارند.

اعلان شد كه يك هواپيماي اف- ۱۱۷ جنگي آمريكا در صربستان سرنگون شده؛ با توجه به پيشرفته بودن و مستور بودن از رادار، سقوط آن مهم است و يوگسلاوي گفته است، از لاشه آن استفاده تكنولوژيك خواهد كرد. در مسكو به سفارت آمريكا با بمب و نارنجك حمله شده و اكنون فشار روي آقاي [بوریس] يلتسين، [رییس‌جمهور روسیه] است كه يوگسلاوي را به تسليم در مقابل خواست غربي‌ها واداركنند. يوگسلاوي، فشار را روي مردم كوزوو زياد كرده و صدها هزار نفر از مردم آواره شده‌اند. خبرنگاران غربي را اخراج كرده كه به مقدونيه رفته‌اند و از آنجا كه دائماً با آوارگان و مردم كوزوو تماس دارند، خبر پخش مي‌كنند و آنها هم لج كرده‌اند و اخبار منفي زيادي عليه ميلوشويچ، [رییس‌جمهور یوگسلاوی] پخش مي‌كنند.

 

دوشنبه ۸ فروردین ۱۳۷۹

امروز هم مثل دیروز، پیش از ظهر صرف ملاقات های عید شد و كاركنان مجمع تشخیص مصلحت نظام هم آمدند. در ملاقات های امروز، موضوع قیمت نفت و مقدار تولید برجسته بود؛ به خاطر جلسه اوپك كه بناست مقداری تولید را اضافه كند و به خاطر اضافه تولید عراق و مكزیك، خطر سقوط قیمت نفت وجود دارد.

بارندگی های خوب نوروزی هم باعث خوشحالی مدیران و مخصوصاً كشاورزان شده است. اعضای شورای نگهبان هم در ملاقات، در مورد بازشماری صندوق های آرای تهران بحث كردند؛ بعضی طرفدار بازشماری كامل هستند.

از آقایان عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سیف الله داد معاون امور سینمایی، در ملاقات دربارۀ فیلم های امسال كه مورد سرزنش رهبری قرار گرفته، پرسیدم. گفتند گزارشی كه به ایشان داده اند، مثل گزارش وضع منطقه آزاد كیش، یكجانبه و نادرست است.

اختلاف نظر دو جناح در مورد وابستگی ضاربین سعید حجاریان هم در اوج است و بخشی از مذاكرات ملاقا تها بود. افشاگری صداوسیما، دوم خردادی ها را خشمگین كرده و به آن می تازند و وابستگی بعضی از افراد را به خودشان نفی میكنند. گویا در انتخابات به نفع آنها در شهرری فعالیت میكردند و پدر سعید عسگر ضارب آقای حجاریان، رئیس آموزش و پرورش شهرری و محور فعالیت های آنها بوده است. به شایعات فراوانی از دو طرف دامن زده میشود.

انعكاس سخنرانی رهبری در مشهد و حملات صریح و تندشان به آمریكا هم دولتی‌ها و دوم خردادی‌ها را ناراحت كرده، ولی نمشود تقصیر خانم مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا، را هم منكر شد؛ زیرا او در اظهاراتش اهانت به رهبری و نظام اسلامی ایران كرده است.

مذاكرات امروز حافظ اسد رئیس جمهور سوریه، و بیل كلینتون رئیس جمهور آمریکا، در ژنو، ناموفق اعلام شد و نتیجتاً مذاكرات سوریه و اسرائیل در بن بست است.

پیروزی آقای ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه، قابل توجه است.

دیروز عفت و یاسر و امروز فاطی و مهدی به بم رفتند.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۸۰

پيش از ظهر، عمده وقت به ديدارهاى نوروزى مسئولان و مديران اختصاص يافت. در بين صحبت‌هاى مجلسى و محفلى، با معاونان وزارت امورخارجه، دربارة اتحاد عرب‌ها در حمايت از ادعاهاى ناحق امارات در مورد جزاير [ابوموسی، تُنب بزرگ و تُنب کوچک] و نيز نامه بيش از ۳۰۰ تن از نمايندگان [مجلس عوام] انگليس [برای درخواست خارج‌ ساختن اسم سازمان مجاهدین خلق از لیست سازمان‌های تروریستی] صحبت شد؛ براى راه علاج. با مديران وزارت بازرگانى، دربارة مشكل گران‌تر توليد شدن بسيارى از محصولات كشاورزى، نسبت به قيمت جهانى بحث شد؛ از قبيل شكر، چاى، گندم، علوفه، روغن و برنج و… . راه علاجى، جز حمايت بيشتر دولت ارائه نمى‌دهند؛ گرچه مى‌دانند كه مسير صحيح، اصلاح شيوه توليد است. مديران [وزارت] جهاد سازندگى، نگران اثر رأى جهادى‌ها در نتيجه ادغام وزارت‌اند.

خانواده آقاى [عبدالله] عقبایى، [فرمانده اسبق نیروی انتظامی تهران بزرگ]، براى نجات ايشان از زندان استمداد كردند. معتقدند، با اعمال نفوذ ستاد كل [نیروهای مسلح]، زندانى شده است. به آقاى [اسحاق] جهانگيري، [وزیر صنایع] در مورد پرداخت حقوق آقاى لبافى‌نژاد، [برادر شهید مرتضی لبافی‌نژاد]، و به آقاى دكتر [عبدالله] جاسبى، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی]، در مورد مراعات حال دانشجويان انتقالى تذكر دادم. دكتر جاسبى، درخصوص نامزدشدن براى انتخابات [رياست‌جمهوري] مشورت كرد؛ به نتيجه‌اى نرسيديم.

جلسه سران کشورهای عرب در امان، امروز تمام شد. در قطعنامه پایانی، در مورد فلسطين مواضع خوبى آمده؛ گرچه در مورد جزاير سه‌گانه، به ناحق از امارات حمايت كرده‌اند. آمريكا، پيشنهاد هفت‌كشور غيرمتعهد به شوراى امنيت سازمان ملل، در مورد اعزام نيروهاى ناظر صلح [به فلسطین] را وتو كرد و باعث خشم اعراب و جهان اسلام شد.

بعضى از مراكز پژوهش غربى، در مورد بى‌ثمر بودن سال گفتگوى تمدن‌ها، در آرامش جهان نظر داده‌اند؛ با توجه به بحران خاورميانه و وضع عراق، كويت، هند، پاكستان، آذربايجان، ارمنستان، سومالى، سودان و كنگو و… و نيز اختلافات جدى روسيه و آمريكا بر سر جنگ ستارگان و همكارى با ايران. مجلس اعيان انگليس هم به دنبال مجلس عوام، ليست گروه‌هاى تروريستي، منجمله منافقين [سازمان مجاهدین خلق] را تصويب كرد و على‌رغم مخالفت بعضى نمايندگان، مصوبه اجرايى داد.

 

پنج‌شنبه ۸ فروردين ۱۳۸۱

خبرى در رسانه‌هاى آمريكا پخش شد كه تأخير سفر ظاهرشاه به افغانستان، در اثر اخطار [جرج] بوش بوده كه به ايتاليا خبر داده، توطئه‌اى به قصد جان محمدظاهردر جريان است و بايد محافظت قوى شود. در اخبار بود كه در قندهار با دعوت گل‌آغا [شیرزی]، استاندار، سه هزار نفر تظاهرات كردند و خواستار مراجعت ظاهرشاه شده‌اند. بعضى مى‌گويند، عمداً به تأخير انداخته‌اند كه تحريكات تقاضاى مردم را مطرح كنند و همزمان با تشكيل لویى‌جرگه [=گردهمایی بزرگ سران قبایل افغانستان] بيايد كه لویى‌جرگه را براى اغراض خاص او افتتاح كنند.

اجلاس سران عرب پايان يافت. براساس طرح سعودى‌ها، طرح هفت ماده‌اى را تصويب كردند كه شامل تخليه اراضى اشغالى سال ۱۹۶۷، تشكيل دولت مستقل فلسطين با مركزيت بيت‌المقدس و اجازه برگشت آوارگان براساس قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل است. ضمناً در بيانيه، جزاير سه‌گانه [ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک] را از امارات دانسته‌اند و از ايران خواسته‌اند كه از راه مسالمت‌آميز اقدام كند.

[آریل] شارون، [نخست‌وزیر اسراییل]، پيش‌تر اعلام كرده بودكه نمى‌پذيرد و اعلام شد كه تا چند ساعت ديگر، عمليات وسيعى عليه فلسطينى‌ها انجام مى‌شود؛ به انتقام عمليات شهادت‌طلبانه در نتانيا كه ۲۰ كشته و ۱۳۰ زخمى داد. در اجتماع يهوديان براى عيد فصح، انجام شد و حماس مسئوليت آن را پذيرفت و آن را به عنوان پيامى به كنفرانس سران عرب معرفى كرد.

تظاهرات وسيع ميليونى مردم در يمن و هزاران دانشجوى دانشگاه‌هاى مصر وكشورهاى ديگر هم پيام‌های ديگري به اجلاس بود. وزارت امور خارجه ايران، به مصوبه اجلاس سران عرب در مورد فلسطين و جزاير سه‌گانه اعتراض‌كرد، ولى [کوفی عنان]، دبيركل سازمان ملل و غربى‌ها از اسرایيل خواستند كه بپذيرد. امروز باران خوبى داشتيم.

  • نویسنده : اکبر هاشمی رفسنجانی
  • منبع خبر : مجموعه یادداشت های روزانه اکبر هاشمی رفسنجانی