پنجشنبه ۶ فروردين ۱۳۶۰
اول وقت به عفت كمك كردم كه جواب مصاحبه [مجله] «راه زينب» را بدهد. به آقاى [على] لاريجانى مديرعامل صداوسيما تذكراتى دادم و از پخش بعضى از برنامهها تشكر كردم. قرار شد از تهيه كنندگان تشكر شود.
براى عيادت مجروحان جنگ به بيمارستان امداد شماره دو رفتيم. خبرنگار از خبرگزارى پارس و فيلمبردار از صداوسيما هم آمده بود. بيمارستان بزرگ است و بيش از پانصد تختخواب دارد. اكثر تختها خالى بود. جالب است كه در جريان جنگ اينهمه تخت خالى بيمارستانى داريم. نزديك يكصد و پنجاه مريض آنجا [بسترى] بودند كه از همه آنها عيادت كردم. حدود نصفشان مجروح جنگ يا جنگزده بودند. روحيهها خوب بود. دكترها و پرستارها، خوب كار كرده بودند. كمبود مهمى در بيمارستان به چشم نمىخورد و بعضى از قلمهاى دارو كمياب بود كه بايد تهيه شود. انجمن اسلامى بيمارستان مسجدى ساخته بود ولى بودجه نداشتند، كمك خواستند، صد هزارتومان حواله اوقاف كردم؛ خدا كند كه بپردازند.
از منزل امام تلفن شد و براى روز شنبه قرار ملاقات با امام گذاردهاند. امام را خيلى دوست دارم، از خبر ملاقات خوشحال شدم. در جبهه و بيمارستان خيلىها از من خواستهاند صورت امام را از طرف آنها ببوسم، انشاءالله مىبوسم، بهانه خوبى است.
موقعى كه با آسانسور از طبقه بالا، پایين مىآمديم، آسانسور خراب شد و مدتى حبس بوديم. ریيس بيمارستان، دكتر صدقيانى هم بود، خيلى ناراحت شده بود. از بيرون، مسئول آسانسور را پيدا كردند، آمد و درست كرد.
شب گروهى از كاشان آمدند و خواستار رفتن به كاشان و سخنرانى در نماز جمعه بودند، نپذيرفتم. آقاى سرهنگ [على اكبر] مصحفى ریيس پليس و آقاى نقىلو معاون پليس آمدند و گزارشى از وضع شهربانى دادند و گفتند، طرحى هست كه شهربانى فعالتر شود. چند عكس گرفتند، ولى دوربين خراب بود و عكسها خراب شد.
آقاى بيژن آمد، اردويى از جوانان كردستان آوردهاند و از ارتش انتظار دارند كه كمك كند، قرار شد تعقيب كنم.
جمعه ۶ فروردين ۱۳۶۱
اول صبح از جبههها خبر گرفتم. عملياتى كه قرار بود ديشب انجام شود، انجام نشده است. تا ظهر مطالعه و ورزش و راهپيمايى كردم و نزديك ظهر به نماز جمعه رفتم.
احمدآقا آمد و گفت، امام با ورود ما به خاك عراق موافق نيستند و تشكيل شوراى انقلاب عراق در ايران را هم صلاح نمىدانند.
در جماران برف و باران مىآيد و در شهر خبرى نيست. عصر، فيلمى را كه از رفتار عراقىها در سوسنگرد تهيه شده بود، ديدم. شب برف سنگينى باريد؛ در جماران ارتفاع برف به ۱۵ سانت رسيده است. خدا كند سر درختىها را سرما نزند. اطلاع دادند كه امشب مرحله سوم طرح فتح در سايتها و… اجرا مىشود.
شنبه ۶ فروردين ۱۳۶۲
تمام روز در خانه ماندم؛ مطالعه مىكردم و مىنوشتم. با آقاى موسوى اردبيلى تماس گرفتم و براى خواندن نمازجمعه آينده قرار گذاشتم. با آقاى [ميرحسين] موسوى نخستوزير درباره وضع زلزله و اقداماتى كه كردهاند، صحبت كردم. ابتدا گفتند بيش از هزار نفر تلفات داشتهايم، ولى مجدداً تلفن كردند و گفتند، تلفات خيلى نبوده و حدود صد نفر تا به حال مشخص شده است. وزير راه و وزير كشور به منطقه رفتهاند.
درباره كيفيت برخورد با موضوع نشت نفت چاههاى نوروز در دريا و آلوده شدن محيط زيست و سروصداى خبرگزاريها مبنى بر خطر آلوده شدن سواحل كشورهاى حاشيه خليج فارس، [با نخست وزير] مشورت كرديم؛ ما بايد موضع طلبكارانه بگيريم؛ چون عراقيها زدهاند و مانع از تعمير و اطفا هستند. ايشان گفتند باد نفتها را به سوى جنوب مىبرد. عراق هر وقت در جبههها ضربه مىخورد، دست به اينگونه شرارتها مىزند و تبليغات استكبارى و منطقه هم به نفع او عمل مىكنند.
عصر آقاى ناصر كمرهاى به ديدنم آمد و كتابى از تأليفات پدرش را آورد – فتاواى سلمان- . آخر شب از دفتر امام، نامهاى از كردستان آوردند كه مسئول سپاه در بوكان از عدم توجه به خواستهها و نيازها، سخت گلهمند است و كمك مىخواهد.
دوشنبه ۶ فروردين ۱۳۶۳
امروز هم، تمام وقت را در منزل بودم. باران، ديشب و امروز، يكسره مىباريد. صبح زود آقاى [محسن] رضایى از جبهه تلفن كرد و از سخنرانى آقاى سرهنگ [على] صياد شيرازى براى فرماندهان قرارگاه كربلا تا سطح فرمانده گردان، گله داشت. گفت، باران مانع تحرك نيروهاى ما و عراقىها است و بازديد خبرنگاران از جزيره را هم مشكل كرده است. مطالب ايشان را با آيتالله خامنهاى در ميان گذاشتم. قرار شد نوار صحبتهاى آقاى صياد شيرازى از عقيدتى سياسى ارتش خواسته شود. ظهر، در اين باره با آقاى صياد شيرازى، تلفنى صحبت كردم؛ قبول نداشت و خواهان رسيدگى شد.
ظهر احمدآقا آمد. اطلاع داد كه دادگاه عالى آلمان، آقاى صادق طباطبایى را تبرئه كرده است و بايد مخارج وكلا و خسارت وارده را بپردازند و كشف شده است كه [در مورد اتهام عليه او]، ضدانقلاب توطئه كرده بود. از اختلاف در مورد سپاه و عمليات اخير، ابراز نگرانى مىكرد.
مىگفت گروهى را پيش ائمه جمعه فرستاده است و تفتين كردهاند. آيتالله منتظرى هم تحت تأثير اين حرفها، اظهارات منفى مىكنند. مىگفت، امام هم از اينكه اظهارات ايشان، اثر نامطلوب داشته باشد، ناراحت هستند.
عصر، آقاى بهزاد نبوى [وزير صنايع سنگين] آمد؛ پيشنهاد داشت بخشى از امكانات [وزارت] صنايع سنگين در خدمت جنگ درآيد. از ساختن پل براى جزيره مجنون الهام گرفته بود. راجع به انتخابات هم صحبت شد. سپس آقاى [محسن] رفيقدوست [وزير سپاه پاسداران] براى تعقيب همان حرفهاى صبحِ آقاى محسن رضایى [در مورد سخنرانى سرهنگ صياد شيرازى] آمد و گفت كه از اين ماجراها، استفاده سياسى مىشود. گفت وزارت صنايع سنگين، براى ساختن پلِ [جزيره مجنون]، پول خيلى زيادى گرفته است. درباره ساختن داروى معالجه اثرات سلاح شيميایى عراق و راهكار براى مقابله به مثل، گزارشى داد.
با آقاى [واعظ] طبسى [توليت آستان قدس رضوى] درباره دادن چند باب خانه در هويزه به سپاه صحبت كردم. مصاحبه تلفنى با روزنامه جمهورى اسلامى داشتم. آقاى [محسن] رضایى، نامهاى به آقاى ریيسجمهور، نوشته و رونوشت آن را براى من فرستاده است. در اين نامه، درباره اختلافات، مطالبى مطرح شده است. شب، اخوى محمد [ریيس سازمان صداوسيما] آمد و راجع به كمى بودجه صداوسيما و برنامهها، صحبت شد. شب را در منزل ما ماند.
سهشنبه ۶ فروردين ۱۳۶۴
ساعت يكونيم بامداد، با صداى انفجار بمبهاى هواپيماهاى عراقى و شليك ضدهوايىها بيدار شدم. صبح معلوم شد كه يك ساختمان سه طبقه در كوى ۱۳ آبان و يك مسجد در دولتآباد، در جنوب شرق تهران، در اثر اصابت بمب ويران شده است و ۹ نفر شهيد داشتهايم.
ساعت هشتونيم به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم و ساعت نهونيم به دفتر آيتالله خامنهاى رفتم؛ درباره مجلس اعلاى [انقلاب اسلامى] عراق و جنگ صحبت كرديم. آقاى صياد [شيرازى] مطابق قرار قبلى از جبهه آمد و طرح خود و مانور آن را توضيح داد. پيشنهادهاى او را پسنديديم و وقتى معين كرديم. مسئوليت عمليات به عهده ايشان محول شد، بهگونهاى كه سپاه هم در اين عمليات تحت امر او باشد.
ظهر به دفترم رفتم. عراق مدعى است كه ديشب دو كشتى را زده است، اما اين كشتىها ايرانى نبوده است. يك كشتى عربستان سعودى موشك خورده و عراق دچار اشتباه شده است. آقاى [محمد] غرضى [وزير نفت] تلفنى گفت كه فشار بر كشتىهاى نفتى زياد شده و ممكن است كه نتوانند به تعهد خود در اين ماه عمل كنند.
صبح امروز، بوى تند گاز در بخشى از تهران به مشام مىرسيد. بعضىها تصور كردند كه ناشى از بمبهاى عراقى است، اما پس از تحقيق، اين احتمال رد شد. احتمالاً در اطراف خيابان فردوسى، همان ماده بودارى كه به گازهاى مصرفى اضافه مىكنند، منتشر شده است.
بعد از ظهر [آقاى رضا امراللهى] ریيس [سازمان] انرژى اتمى آمد و درباره غنى كردن اورانيوم در فرانسه مشورت كرد. قرار شد گزارش كاملى بدهد و پس از آن نظر خود را اعلام كنيم. از سازمان برنامه و بودجه هم براى اصلاح اشتباهى كه در لايحه بودجه در زمان تنظيم نهایى رخ داده است، نزد من آمدند.
شب جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى داشتيم. در مورد گزينش [دانشجويان دوره] فوق ليسانس و رؤساى گروههاى برنامهريزى، تصميماتى اتخاذ شد. آقاى [محسن] رفيقدوست آمد و از كار [انتقال] موشكها گزارشى ارایه كرد.
چهارشنبه ۶ فروردين ۱۳۶۵
ساعت شش صبح به انديمشك رسيديم. به خاطر امنيت بيشتر با قطار آمديم. تا ساعت پنج بعد از ظهر در پايگاه هوايى دزفول مانديم. آقايان دكتر [حسن] روحانى، سرهنگ [مصطفى] ترابى و رحيم صفوى آمدند. درباره جنگ و مسایل مربوط ديگر مذاكره كرديم و تصميماتى اتخاذ شد. هوا ابرى است. از تهران اطلاع گرفتيم، گفتند كه عفت براى سفر عمره به مكه پرواز كرده است.
عصر با مينىبوس به اهواز رفتيم. سرشب به گلف وارد شديم. قرار بود فردا براى ملاقات با فرماندهان سپاه كه از جبهه مىآيند، به پايگاه اميديه برويم. آقاى [محمدعلى] انصارى از بيت امام، تلفنى گفت حضرت امام دستور دادهاند به تهران برگرديم. نگران شديم و تفسيرهاى گوناگون داشتم. در تلفن بعدى گفتند اگر كار ضرورى دارم، براى برگشت عجله نكنم. آقاى [ميرحسين موسوى] نخستوزير هم چيزى نمىدانست و آقاى [آیتالله] خامنهاى هم در تهران نبودند.
نخستوزير گفت احتمالاً آقاى [سيدكاظم] شريعتمدارى به زودى از دنيا برود. از سياست و كيفيت برخورد با مراسم پرسيد؛ گفتم كه در شوراى [مركزى جامعه] روحانيت مبارز، چگونه تصميمگيرى شده است.
پنجشنبه ۶ فروردين ۱۳۶۶
تا ساعت نه صبح در منزل، [ترجمه] گزارش كميسيون سناي آمريكا [کمیسیون تاور] درباره مسأله مك فارلين و افتضاح آمريكا را خواندم . به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم. رؤساي بانكها آمدند. سياستهاي پولي و بانكي را توضيح دادند. تأكيد كردم كه از امكانات بانكها براي كارهاي توليدي و طرحهاي بزرگ، مثل متروی تهران و احداث شاهراهها استفاده كنند. خواستار جواز استخدام براي توسعه شبكه بانك ها شدند.
«کاروان ميثاق با شهدا» مركب از نمايندگاني از لشكرهاي ۵ نصر و ۲۱ امام رضا (ع) و ويژه شهدا از استان خراسان آمدند. براي آنها صحبت كردم. سرهنگ صياد شيرازي براي امور جبهه و ارتش آمد. آقاي جعفري اصفهاني آمد و از امام جمعه حوزه انتخابي اش شاكي بود.
عصر با [آقای آنتونی اندینگا] وزير خارجه كنگو ملاقات داشتم. خواستار كمك نفتي بود. دكتر ولايتي و [حسین] لواساني [مدیر کل وزارت امور خارجه] كه عازم جنوب خليجفارس هستند، آمدند و در مورد برخورد با حكام جنوب خليجفارس و درباره مسائل فرانسه و لبنان مشورت كردند. قرار شد از عربستان به خاطر عبور نفت زياد عراق از خطوط لوله سعودي گله شود و به كويت از فشار زياد بر مؤمنين بگويند و نسبت به عمان، به خاطر مواضع بهترش، سياست نرم تري در پيش بگيريم.
در برگشتن به خانه، براي عيادت رفتم. آسيدهادي خامنهاي، در تظاهرات [۲۲بهمن] مشهد با نارنجك منافقين مجروح و پايش معيوب شده است. شب به خانه آمدم. آقاي [محسن] كنگرلو [مشاور نخست وزیر] آمد. چند نامه از [منوچهر] قربانيفر آورده؛ او دست بردار نيست و طلبكاري ميكند. به خاطر گران حساب شدن سلاحهاي آمريكا در جريان مكفارلين، مبلغي از طلب ادعائي آنها داده نشده و آقاي قربانيفر ميگويد از جيب خودش داده است.
شنبه ۶ فروردين ۱۳۶۷
در منزل بودم. آقاي سنجقي اطلاع داد كه منطقه تصرفي مرحله ششم عمليات تثبيت شده است. جاده وصل شده. نيروي كافي براي گامهاي بلند نيست ولي عمليات ادامه خواهد داشت. خوب است كه امروز پيش از ظهر اعلان نشود. عصر اطلاع دادند كه به نام عمليات بيتالمقدس ۴، امروز اعلان شود كه نشد و به فردا موكول شد.
فشارهاي تبليغاتي عليه جنايت عراق در حلبچه اوج ميگيرد. [خاوير پرز دكوئيار] دبيركل سازمان ملل، صدام را محكوم كرده و اعزام كارشناس به منطقه را كه تا امروز موافقت نميكردند، اعلان نموده است. آيتالله منتظري امروز را عزاي عمومي اعلان نمودند و اين مساله انعكاس خوبي يافت.
نامهاي در خصوص فاجعه حلبچه به رؤساي مجالس دنيا نوشتم و به اخوي محمد گفتم براي هر يك از آنها، يك نوار كاست فيلم مربوط هم تهيه نمايد. وقت زيادي صرف نامه كردم كه همه چيز در آن بگنجد.
آقاي [مرتضي] فهيم [كرماني] تلفني در مورد دادگاهش استمداد كرد. دادگاه ويژه روحانيت او را احضار كرده است.
[آقای محمد شریعتی] معاون پارلماني وزارت كشور، تلفني از اينكه هيأت نظارت هنوز صلاحيت آقاي فواد كريمي [نماینده اهواز] را تأييد نكرده – با اينكه اكثر موارد ديگر را تاييد كرده – گله و استمداد كرد و گفت در همين ارتباط فرماندار اهواز را عزل كردهاند. آقاي [مهدي] كروبي هم تلفني در اين خصوص استمداد نمود.
جلسه سران قوا در منزل احمد آقا بود. امام هم شركت كردند. آقاي خامنهاي در مسافرت هستند. درباره انتخابات بحث شد. پيشنهادهايي هست كه به خاطر جنگ شهرها، انجام انتخابات در شهرهاي واقع در حوزه برد موشك عراق، منجمله تهران و شهرهاي غرب و شمال غربي و جنوب غربي به تاخير بیافتد. اين نظر تاييد نشد و امام هم موافق انجام انتخابات بودند و قرار شد انتخابات در زمان مقرر انجام شود.
در مورد مدارس هم قرار شد در اماكن در معرض خطر، مدارس باز نشود ولي اعلان آن را به هفته بعد موكول كرديم و دانشگاهها هم قرار شد با احتياط عمل كنند. آقاي [علي اكبر] ولايتي [وزير امور خارجه] هم در جلسه حضور داشت. در مورد اعزام نماينده به سازمان ملل، بنا به درخواست دبير كل آن سازمان، قرار شد اصل آن را بپذيريم، ولي با تأخير اقدام شود.
آقاي سراج [الدين موسوي فرمانده كميته هاي انقلاب اسلامي] آمد. خواستار همكاري منظم بسيج مساجد در موقع حوادث بمباران با كميته و انجام وظيفه تحت فرمان كميته بود. قرار شد به سپاه گفته شود كه همكاري كنند. با حضور امام درباره جنگ هم مذاكره شد.
يكشنبه ۶ فروردين ۱۳۶۸
ساعت هشت ونيم آقاي [عبدالمجید] معاديخواه [رئیس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی] آمد. گزارش كار بنياد تاريخ را داد و از كمي بودجه شكايت داشت. ساعت ده ونيم به مجلس رسيدم.
تيمسار [منصور] ستاري [فرمانده نیروی هوایی ارتش] آمد و گزارش سفر به پاكستان را داد؛ راضي است. معتقد است پاكستانيها خيلي دوستانه برخورد كردهاند. اسرارشان را هم ميگفتهاند و امكانات نظامي خود را به هيأت ما ارائه دادهاند. مقداري از قطعات يدكي كمياب را دادهاند و آمادگي هرگونه همكاري را دارند.
آقاي سعادتفر از كرمان آمد. از طلاب كرماني است. در دانشكده پزشكي كرمان هم تدريس معارف دارد و هم به طور غير رسمي درس پزشكي ميخواند. درخواست داشت بدون كنكور در [رشته] پزشكي دانشگاه آزاد اسلامي پذيرفته شود. گفتم محال است بدون كنكور بپذيرند. خودش را آماده براي شركت در كنكور میكند. معلوم شد سال گذشته شركت كرده و قبول نشده است.
عصر آقاي خامنهاي مستقيماً از سفر مشهد به دفتر من آمدند. درباره تصميم امام در خصوص آقاي منتظري مذاكره كرديم. نظر هر دو اين بود كه مصلحت نيست ايشان اينگونه عزل بشود. در همين اثناء احمدآقا تلفن كرد و گفت امام نامه تندي خطاب به آقاي منتظري در جواب نامه قبلي ايشان نوشته و خواستهاند كه از راديو پخش شود، ولي با اصرار، از پخش صرف نظر كردهاند و قرار شده اگر آقاي منتظري تسليم شد و عكسالعملي ابراز نداشت، پخش نشود و پيشنهاد كرد كه من و آقاي خامنهاي، نامه را به قم ببريم؛ گفتيم در اين باره فكر ميكنيم.
آقايان [علی] مشكيني، [ابراهیم] اميني، [سیدحسن] طاهري و [محمد] مؤمن، اعضای هيأت رئيسه مجلس خبرگان، براي مشورت درباره جواب امام در خصوص آقاي منتظري از قم آمدند. مدتي بحث كرديم. نظر همه اين بود كه در درجه اول براي انصراف امام تلاش شود. آقاي مشكيني درباره مفيد بودن اين تلاش ترديد داشتند. آقاي موسوی اردبيلي تلفني گفتند از آقاي [سید محمد موسوی] خوئينيها [دادستان کل کشور] شنيدهاند كه قرار شده نامه امام از راديو پخش شود.
من و آقايان خامنهاي، مشكيني و اميني براي مذاكره با امام، بدون قرار قبلي به جماران آمديم. ساعت نه و نيم شب رسيديم. با اينكه معمولاً اين مواقع ملاقات نميدهند، پذيرفتند. آيتالله خامنهاي و من در خصوص ترجيح حفظ آقاي منتظري و پيدا كردن راهي براي تعديل و كنترل ايشان صحبت كرديم. امام با جديت رد كردند. من پيشنهاد دادم لحن نامه تعديل شود، ديگران هم تاييد كردند. امام نپذيرفتند و بالاخره قرار شد ما نامه را نبريم، خودشان بفرستند. ایشان اداره مدارس [علمیه] را به عهده آقاي اميني گذاشتند.
به منزل من آمديم. شام از بيرون خبر كرديم. درباره عواقب عزل آيتالله منتظري مذاكره كرديم. نزديك ساعت دوازده شب آنها رفتند، من هم با افسردگي خوابيدم. نظر بر اين شد كه تشكيل جلسه خبرگان فعلاً لازم نيست. امام هم همين را تاييد كردند؛ مگر براي تعیين تكليف مسأله رهبري آينده.
دوشنبه ۶ فروردين ۱۳۶۹
صبح بعد از نوشتن خاطرات، به اخبار راديوها گوش كردم. اوج تشنج بين شوروى و جمهوريِ ليتوانى است. مراكز حزب كمونيست در ليتوانى، توسط شوروى اشغال شده است؛ مركزيت آنها خواهان استقلال ليتوانىاند.
صبحانه را با همراهان، در حياط پُرگلِ يكى از كاركنان سازمان [عمران جيرفت] صرف كرديم. در جلسه شوراى ادارى شهر جيرفت شركت كردم و آنها را تشويق به وحدت و كار بيشتر نمودم. با هلىكوپتر به محل سد جيرفت رفتيم. مهندس [ابوالحسن] كاشانى، مدير ساختِ سد، توضيحات خوبى داد. آقاي احمد كاشانى نماينده سابق [مردم نطنز در مجلس] هم درآنجا مدير كارگاه بود. سد در مرحله بتونريزى نهايى است؛ بيشتر كار را خود ايرانيها انجام دادهاند.
استاندار در خصوص برنامه ايجاد نخلستان وسيع، با سيستم آبيارى قطرهاى، در شمالِ جيرفت توضيحاتي داد. در مورد قيمت اراضى و باغات روستاهايى كه در درياچه سد واقع شدهاند، مشكل دارند.
به شهر برگشتيم. در اجتماع مردم در استاديوم ورزشى [تختی] صحبت كردم. سپس به فرودگاهِ خاكى شهر رفتيم و با [هواپيماي] فرانشيب به سوى فرودگاه كرمان پرواز كرديم؛ همراهان با [هواپيماي] سي-۱۳۰ آمدند. در راه آقاى مرعشى، توضيحات خوبى دربارة ارتفاعات و دشتها و استعدادهاى منطقة كرمان داد.
در فرودگاه كرمان سوار هليكوپترها شديم و به سوى نوق حركت كرديم. ساعت يك و نيم بعدازظهر در سه قريه فرود آمديم. احساسات شديد مردم كه با بىنظمى و فشار همراه بود، مشكل درست كرد. ناچار به استفاده از ماشين شديم. به منزل حاجيه والده رفتيم.
اجتماع مردم در اطراف و درون خانة پدري هم زياد و مانع ديدار بود. والده سخت ذوق زده شده بود و بلندبلند گريه مىكرد. كمكم آرام گرفت و از نيامدن عفت و محسن گله كرد؛ گفتم به خاطر كمردرد همسر امام، زن ها نيامدند. غذا را در منزل حاج قاسم صفريان – دايىزاده – درست كرده بودند. همراهان در آنجا ناهار خوردند. اصرار داشتند من هم بروم، قبول نكردم. غذا را به منزل خودمان آوردند. نماز را تمام خواندم؛ بستگان تعجب كردند كه ديدند هنوز آنجا را به عنوان وطن حفظ كردهام.
جمعى از خانوادههاى شهدا آمدند. دلداريشان دادم. به سر مزار شهدا و به منزل همشيره طيبه – مادر شهيد مهدى [شريفيان] – رفتم. سپس به مسجد رفتم. مردم جمع بودند. آقاى محمدعلى انصارى خيرمقدم گفت و من صحبت كوتاه دوستانهاى كردم. با هلىكوپتر برگشتيم. در مراجعت، از فضاى جلگه كشكوييه عبور كرديم. باغات پسته در اطراف رفسنجان، نوق و كشكوييه با سرعت توسعه يافته است.
در فرودگاه كرمان بدرقه رسمى بود. مصاحبه كوتاهي داشتم. در هواپيما براى رفعِ خستگى كمى استراحت كردم. در فرودگاه مهرآباد، مصاحبة طولانى دربارة نتايج سفر انجام شد. شب شام نخوردم و زود خوابيدم.
سهشنبه ۶ فروردين ۱۳۷۰
ديشب هم تا صبح باران باريد. ساعت هشت و نيم به دفتر رسيدم. دكتر [رضا] ملكزاده [وزير بهداشت و درمان و آموزش پزشكي] آمد. راجع به مسائل بهداشت و درمان و دانشگاههاى پزشكى و دارو مطالبى داشت و از من نظر خواست. به نظر مىرسد از وزراي سابق تحرك بيشترى دارد و تمام وقتش صرف پيشرفت كار مىشود و به كارش بيشتر علاقهمند است.
آقاى [عباسعلي] وكيلى، [رييس ستاد رسيدگي به امور آزادگان] آمد. گزارش پيشرفت كار ستاد آزادگان را داد. او هديهاي، به عنوان قدردانى و به ياد آن زمانى كه در بيمارستانها از مجروحان جنگ عيادت مىكرده، براى عفت آورده بود.
آقاي [سيد علي اكبر] ابوترابيان و برادرش آمدند. از آقاى وكيلى انتقاد داشتند و خواهان تعويض او بودند. آقاي [غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد. گزارش وضع را داد و از خواستههاى بعضى از كارگران در [پالايشگاه گاز] كنگان گفت. آقاى [محمد] غرضى، [وزير پست و تلگراف و تلفن] آمد و براى ساخت و ارسال ماهواره مخابراتىِ [زهره به فضا] استمداد كرد.
عصر دكتر ولايتى، [وزير امور خارجه] آمد. دربارة مسائل منطقه و حج و كمك به مجاهدان لبنان و فلسطينىها و… مذاكره شد. مهندس [ميرحسين] موسوى، [مشاور سياسي رييس جمهور] آمد. راجع به مسايل منطقه و عراق حرف زديم.
محافظان و خانوادههايشان، براي افطار مهمان بودند. خانواده خودمان هم آمده بودند. در جمع آنها صحبت كردم و افطار را با هم خورديم و به هر يك دويست تومان عيدى دادم. به خانه آمديم.
پنجشنبه ۶ فروردين ۱۳۷۱
تا ساعت دو بعد از ظهر در منزل مطالعه مىكردم؛ منجمله براى بحث جديد نمازجمعه با عنوان «عدالت اجتماعى در ارتباط مردم و دولت».
براى بازديد از شهركهاى در دست احداث و فرودگاه پيام [واقع در غرب تهران]، از [كاخ] سعدآباد با هلىكوپتر پرواز كرديم. اطراف منطقه شهر هشتگرد پرواز كرديم و آقاى [سيدمحمدعلي] كامروا توضيح داد. در هفت هزار هكتار و با حدود صد هزار واحد آپارتمانى يا ويلايى با همه مراكز لازمه خدماتى و فضاى سبز و منجمله منطقه صنعتى در جنوب اتوبانِ [قزوين- تهران] و با استفاده از آب رودخانه كُردان، به اضافه آبهاى زير زمينى در دست احداث است. تاكنون براى حدود دوازده هزار واحد، عمدتاً به تعاونى مسكنها، يا انبوه سازان و با نرخ متري دوهزار و پانصد تومان واگذار شده و قرار است متروى تهران به آنجا هم برود؛ ۶۰ كيلومتر از تهران دور است.
سپس بر بالاى شهر انديشه در جنوب كرج پرواز كرديم. با سرعت در حال ساختمان است. آنجا هم در نهايت به صد هزار واحد مسكوني خواهد رسيد. راه آن از جاده قديم كرج و اتوبان كرج منشعب مىشود.
در فرودگاه پيام [متعلق به وزارت پُست و تلگراف و تلفن]، واقع در شمال مركز ماهواره فرود آمديم. آقايان [حسين] شهاب[الدين] و [مجيد] ملكىتبار دربارة توسعه پُست و مخابرات توضيحات خوبى دادند؛ تشويقشان كردم.
از دو نوع هواپيماى كوچك كه براى انتقال محمولههاى پستى تهيه شده است، بازديد كرديم. سپس در برج فرودگاه دستور پرواز داده شد. در مدت كوتاهى، ده هواپيما به اطراف كشور پرواز كردند.
با هلىكوپتر به فراز شهر پرند در جنوب شهريار، كنار اتوبان ساوه آمديم. بناست آب را با يك لوله ۴۸ كيلومترى، از چاههايى كه در شهر تهران حفر شده است، به آنجا ببرند. با اين آب، وضع آب منطقه كه اكنون دچار مشكل است، اصلاح مىشود. منطقه پرند در جنوب غربى فرودگاه عظيم بينالمللى امام خمينى(ره) واقع شده و هنوز مورد توجه و استقبال مردم قرار نگرفته است، ولى مىتواند موفقيت خوبى داشته باشد؛ آنجا هم منطقه صنعتى دارد.
از فضا موقعيت فرودگاه را مشاهده كرديم. سد كوچك فشافويه را هم كه براى تأمين آب منطقه گاودارىهاى در دست احداث و تغذيه آب منطقه احداث شده است، ديديم. سپس در كنار شهرك واوان فرود آمديم. مدير شهرك توضيحات داد. اكنون چهارهزار و پانصد واحد مسكونىِ فعال دارد و در توسعه تا بيست هزار واحد خواهد رسيد؛ آب هم دارند و براى توسعه از لوله آب مربوط به پرند مىگيرند. خواستار تسريع در لولهكشي گاز و برقراري خط اتوبوس شركت واحد بودند. مردم جمع شدند و ابراز احساسات كردند.
به سمت فرودگاه [مهرآباد] تهران پرواز كرديم. با ماشين از شهرك اكباتان بازديد كرديم. حدود چهارده هزار واحد در سه فاز ساخته و واگذار شده؛ جالب است. سپس به شهرك غرب رفتيم و مهندس مسئول توضيح داد. سه بخش مشخص ساخته شده است؛ برجهاى بلند و ويلاها، بلوكهاى متوسط و خانههاى متفرقه كه در اراضى واگذارى دادستان شهردارى تهران ساخته شده است. گفتند بهترينها، مربوط به تعاونىهاست و يكصدو هفتاد هزار متر زمين باقى است كه برنامه ساخت دارند. فعلاً در اختيار بنياد جانبازان است.
از آنجا آمديم و براى اولين بار در سال نو به دفترم رفتم. بيشتر وقتم صرف مسائل انتخابات شد. بعضى هم براى تبريك عيد مىآمدند. با [آقاي عبدالله نوري]، وزيركشور و همچنين شوراى نگهبان، براى مسائل جارى صحبت كردم و همچنين در رابطه با ردصلاحيت ها در اين مرحله، با توجه به اينكه وزيركشور از جناح رد صلاحيت شدگان است؛ گرچه البته اختيارات شوراي نگهبان، در مواردي وزارت كشور را خلع سلاح ميكند. افطار بچهها ميهمان فائزه بودند و من در خانه تنها بودم.
جمعه ۶ فروردين ۱۳۷۲
دير بيدار شدم. ديشب دير خوابيده بودم. بعد از صبحانه مقدارى گزارش و بولتنها را خواندم. نم نم باران مىباريد و هوا بسيار مطبوع است. ساعتى در ساحل دريا بهسر بردم.
آقاى [محمدرضا] يزدانپناه، [مديرعامل منطقه آزاد كيش] آمد و افكار خودش را در مورد برنامه آينده كيش گفت؛ با نظرات آقاى [حميد] ميرزاده سازگار نيست. لازم مىداند كه مشاوران، كارشان را ادامه دهند و براى جذب سرمايه خارجى، راه بازتر شود.
آقاى مرعشى، استاندار كرمان آمد و بر ضرورت باز كردن راه جذب سرمايه خارجى در كشور تأكيد داشت. آقاى [مرتضي] الويرى، [دبير شوراي عالي مناطق آزاد كشور] آمد و گزارش وضع منطقه آزاد چابهار را داد؛ از برنامه آنها راضى است. گفت روزانه سيصد هزار كارت داده مىشود و چهل غرفه تأسيس شده است. او برضرورت اخذ تصميمات در جهت دفع موانع جذب سرمايه خارجى به مناطق آزاد و داخل كشور و اجازه تأسيس بانك خارجى در كيش تأكيد نمود.
عصر به محل شهر باستانى جزيره كيش رفتيم؛ چند نقطه آن را از زير آوار بيرون آوردهاند و قسمت اعظم آن مدفون است. گفتم زيرنظر سازمان ميراث فرهنگى، تيمى را بگمارند كه به كشفيات بپردازند. حياطى به نام منزل خان و جاى ديگرى بهنام كارگاه عملآورى محصولات دريايى و كتيبههاى شكسته شده را ديديم. در قهوهخانه درخت سبز، همراه مردم چاى خورديم؛ احساسات گرمى ابراز كردند.
آقاى [علي] شمخانى آمد و راجع به ادغام نيروهاى نظامى ارتش و سپاه پيگيرى كرد. آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزير جهادسازندگي] آمد و از افتتاح طرح آبرسانى به روستاهاى آبادان خبر داد.
شب [آقای سیدجلیل سیدزاده]، استاندار هرمزگان و [آقای غلامعلی نعیم آبادی]، امام جمعه بندرعباس آمدند. مقدارى از عملكرد در جزيره قشم انتقاد داشتند و راجعبه قاچاق كالا و كمكهاى انجام شده براى سيلزدگان گفتند. براى حوزه علميه بندرعباس و امور عمران و ادارى استان، قول كمك گرفتند.
شنبه ۶ فروردين ۱۳۷۳
ساعت دهونیم صبح به دفترم رفتم. كار كمى داشتم و وقت ملاقات هم نگذاشته بودند. با مديران دفتر، ملاقات كوتاهى در حد احوالپرسى و تشويق و قبول پيشنهادشان دربارة كمكردن كارهاى من داشتم. سلمانى براى اصلاح آمد؛ دو هزار تومان، عيدى به او دادم.
عصر اعضاى هیأت دولت، براى ديدار عيدآمدند. هر يك تعريف كوتاهى از سفر ايام عيد داشتند؛ معمولاً اظهارنظرى راجع به منطقه مورد سفر كه در بعضى موارد، منجر به اتخاذ تصميمات هم شد؛ از قبيل استفاده بهتر از درياچه پريشان شيراز و ضرورت تعطيلنشدن مراكز تاريخى، تفريحى و فرهنگى در ايام تعطيل براى بازديد مسافران كه معلوم شد در شهرهای شيراز و اصفهان، روزهاى تعطيل آن مراکز هم تعطيلاند.
آقاى [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت]، از ژنو تلفنى اطلاع داد كه عربستان سعودى با تكروي خود، تصميم را براى اوپك مشكل كرده است؛ با اينكه همه اعضا، با كمكردن توليد نفت، براى اصلاح قيمت از چهار تا شش درصد، موافقاند و ساير دولتهاى توليدكننده نفتِ غيرعضو اوپك هم، رسماً اعلان كردهاند كه سيصد هزار بشكه در روز، از توليد خود كم مىكنند، عربستان مخالفت مىكند؛ شايد به دستور آمريكا و يا به خاطر ايذاء ايران. تلفنى با آیتالله خامنهاى در مشهد، در اين باره مذاكره كردم و با دكتر ولايتى هم مذاكره كرديم؛ به نتيجهاى نرسيديم.
شب به خانه آمدم. مهدى و فرشته و فائزه و بچههايش و حميد [لاهوتی]، براى شام و آخر شب هم اخوى محمد و خانوادهاش آمدند.
تقويمی كه تا ديروز خاطرات را در آن نوشته بودم، به خوبى اين تقويم نبود، لذا از امروز تقويم را عوض كردم. سررسید قبلی، جا براى نوشتن خاطرات روز جمعه، كم داشت؛ بايد چند صفحه گذشته را دوباره بنويسم.
يكشنبه ۶ فروردين ۱۳۷۴
تا عصر در كيش مانديم. پيش از ظهر از مزرعه جديد نخل و مركبات بازديد كردم و از جاده ساحلى كه در جزيره مىكشند و از ساحل صخرهاى غرب جزيره كه به خاطر امواج دایمی و صافى آب، جاى مناسبى براى هتل است. ساعت پنج بعد از ظهر به سوى تهران حركت كرديم. پاسدارها فراموش كرده بودند كه چمدان حامل لباسهايم را از صندوق ماشين بردارند؛ روز بعد آوردند.
دوشنبه ۶ فروردين ۱۳۷۵
[آقای غلامعباس زائری]، استاندار هرمزگان آمد. در مورد واگذارى تعدادى اتومبيل به مديران استان كه توبيخ شده بودند، توضيحاتى داد. براى شروع بهرهبردارى از پالايشگاه گاز سرخون با ظرفيت پانزده ميليون متر مكعب گاز در روز براى مصارف دو استان هرمزگان و كرمان، با هلىكوپترها به منطقه سرخون در شرق بندرعباس رفتيم. آقايان [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت]، [حمدالله] محمدنژاد، [مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران] و [علیاکبر] مرآتى، [مجری طرح پالایش گاز سرخون]، توضيحات دادند. من هم دربارة موفقيتهاى شركت گاز و اهميت اين صنعت براى كشور صحبت كردم و نشان درجه سه سازندگى را به آقاى محمدنژاد دادم. سپس به سايت موشكى اس-۲۰۰ رفتيم؛ دويست و پنجاه كيلومتر بُرد دارد كه در سفر من به شوروى از آنها خريديم و اكنون عملياتى شده و قدرت دفاعى مهمى است.
به سيرجان پرواز كرديم. در فرودگاه، استقبال مسئولان را داشتيم. بلافاصله با ماشين به [معدن] گلگهر رفتيم. پس از نماز و ناهار و استراحت، در جلسه عملكرد فاز اول و آغاز فاز دوم را توضيح دادند. آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات]، پيشرفتهاى بخش معادن و فلزات را گفت و طرحهاي مهمى را كه در سال جارى به ثمر ميرسند، برشمرد؛ خيلى زياد است. من هم صحبت تشويقآميز نمودم و کُلنگ فاز دوم را زدم. در این فاز، با چهل ميليون دلار هزينه ارزى، توليد را از دو و نيم ميليون تُن فعلى به پنج ميليون تُن مىرساند.
براى افتتاح بهرهبردارى از گاز سيرجان و رفسنجان، به شهر سيرجان رفتيم. جمع زيادى از مردم در ميدان جمع شده بودند. آقاى آقازاده، [وزیر نفت] توضيح داد. مشعل را روشن كردم و تلفنى با رفسنجان صحبت كردم؛ آنجا هم مراسم داشتند. آشيخ حسين هاشميان، [نماینده رفسنجان]، آن طرف خط بود. فرمان شروع بهرهبردارى را دادم. براى مردم صحبت كوتاهى دربارة اهميت گازرسانى به استان و تحولات ناشى از آن و هزينههاى فراوان ارزى و ريالى طرح كردم.
به منطقه اقتصادى حراست شده سيرجان رفتيم. توضيحات را شنيديم و از واحدهاى صنعتى و انبارها بازديد كرديم. رونقگرفته و آينده خوبى دارد. مصاحبهاى انجام دادم و بلافاصله از كارخانههاى توليد روغن نباتى و داروهاى دامى بازديد كردم.
به فرودگاه رفتيم و به سوى بم پرواز كرديم. پس از استقبال، به منطقه ارگ جديد رفتيم كه خيلى زيبا و جالب ساخته شده است. پس از نماز مغرب در مسجد زيباى آنجا، در جلسهاى توجيهات را شنيديم. كارخانه كرمانخودرو با درآمدهاى خود، آن منطقه را با هدف ترويج كشاورزى و توريسم و صنعت، آباد كرده است. من هم صحبت تشويقآميز در ضرورت احياى موفقيت تاريخى بم كردم. سپس در رستوران زيبا و باحال ارگ، شام صرف شد و از قسمتهاى آن بازديد كرديم. سپس خط مونتاژ و نمونه قطعات ساخت ايران در كارخانه خودروسازى را دیدیم كه از مشاركت با شركت دوو [کُره جنوبی] ايجاد شده و اكنون فقط مونتاژ دارد. قرار است ظرف چند سال ۷۰ درصد در ايران ساخته شود كه البته باوركردني نيست. كمى سوار ماشين شدم و راندم.
چهارشنبه ۶ فروردين ۱۳۷۶
امروز جمعى از مديران براى تبريك عيد آمدند. مقدارى از وقت، صرف كارهاى اداري و مطالعه شد. آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون امنیت خارجی] از [وزارت] اطلاعات آمد. گزارش داد. اسمى كه سعودىها در مورد حضور يك نفر از متهمان انفجار الخُبَر در ايران دادهاند، به ايشان دادم كه بررسى كند.
آقاى [محمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن]، براى مسأله خريد ماهواره آمد. عصر هیأت دولت، اولين جلسه سال ۱۳۷۶ با چند مصوبه را داشت. گزارشى از نحوه حمل و نقل و مسافرتها در ايام عيد ارایه شد كه خوب و كمتصادف بوده. اخوىزاده محمد و بچههايش آمدند.
پنجشنبه ۶ فروردين ۱۳۷۷
امروز با استراحت و قدم زدن و مطالعه، در اقامتگاه ماندم. محسن كه به دوبى رفته بود، مراجعت كرد. ياسر و مهدى را هم آنجا ديده بود؛ مهدى، پيگير كار تجهيز شناور حامل جرثقيل بزرگ، براى انتقال اجسام بزرگ در صنايع دريايى، از قيبل سكوها بوده كه براى شركت تأسيسات دريايي خريدهاند. گفت روزانه سه پرواز، مردم را كه مدت مجاز اقامت آنها تمام شده است، از امارات به كيش مىآورد تا مُهر ورود به كشور ديگر بخورد و سپس به عنوان سفر جديد به امارات بازگردند. بسيارى از آنها با همان پرواز، پس از ثبت درگذرنامه بر مىگردند.
عصر هم براى غواصى رفتيم؛ مربى عوض شده بود. در همان منطقه ديروز غواصى كرديم. ۳۵ دقيقه طول كشيد و فيلمبردارى هم كرديم؛ چون هوا ابرى بود، ممكن است فيلمها خوب نشده باشد.
در گزارشها، درگيرى بين دولت و مخالفان اسلامى در تاجيكستان و نيز در مزارشريف مورد توجه است. سازمان ملل، اسلامىها را مقصر دانسته است. در تركيه، اقدامات دولت [مسعود] ايلماز، [نخستوزیر ترکیه]، براى سركوب بيشتر نيروهاى اسلامى به خواست نظامىها، مسألهساز شده و در فلسطين، اعلان نظر [آقای کوفی عنان]، دبيركل سازمان ملل، در خصوص مقصر بودن دولت اسرایيل در توقف روند صلح.
در اظهارنظرهاى راديوهاى بيگانه در مورد ايران، تبليغات روى مشكلات اقتصادى، حركت تازهاى است كه به دنبال اظهارات آقاى خاتمى، [رییسجمهور]، مبنى بر بيمار بودن اقتصاد ايران پيشآمده است. دولت براى توجيه كمتحركى و ضعف خود، چنين مسألهاى را مطرح كرده و دشمنان سوءاستفاده مىكنند. اصولاً دولت و حاميان داخلى و خارجى آن، مىخواهند با بزرگكردن مشكلات در گذشته، ضعف كار خود را جبران كنند. توجه ندارند كه اين اقدام، اعتبار كشور را كم، كار را مشكل و روحيه مردم و مديران را ضعيف مىكند.
جمعه ۶ فروردين ۱۳۷۸
حملات نظامي به صربستان، در محدوده حمله با موشكهاي كروز و بمباران هوايي ادامه دارد و معمولاً براي نظاميها و صنايع حساس نظامي. عدم واكنش عملي روسيه و چين، نشان روشني بر ضعف روسيه براي حمايت از متحد سنتي خود، يوگسلاوي است. بعد از جلسه شوراي امنيت [سازمان ملل]، ديشب هم در حد حرف اكتفا شده؛ ضعف اقتصادي و سياسي و حتي نظامي دليل اين بي عملي است.
عملاً غربيها يكهتاز رهبري جهاناند و آمريكا، رهبري اردوگاه غرب را دارد. طرحي در کنگره آمريكا پيشنهاد شده كه هدف تضعيف قدرت نظامي يوگسلاوي و نيز حذف ميلوشويچ را دنبال ميكند؛ شبيه سياستي كه در عراق پيگيري ميشود. زماني پنجمين قدرت نظامي جهان به حساب ميآمده! ديشب بعضي مقامات يوگسلاوي گفتهاند، اگر بمباران قطع شود، آماده مذاكره دربارة سرنوشت كوزوو بر اساس مصوبه رامبويه هستند. كوزوو در سال ۶۸ با مبارزه خودمختاري گرفته بود، بعداً توسط صربها لغو شد و اكنون مردم كوزوو، استقلال ميخواهند، ولي اروپا در حد خودمختاري موافقت دارد و آنها هم پذيرفتهاند.
سران اتحاديه اروپا، اين روزها در اجلاس برلين، حوادث صربستان را زيرنظر دارند. ضمناً تصويب كردهاند، به فلسطينيها در بخشي از خاك فلسطين، حق تعيين سرنوشت داده شود كه مخالفت شديد اسرایيل را به دنبال دارد؛ جلوتر از آمريكا حركت كردهاند.
بعد از نماز، مقداري در ساحل قدم زدم. مه فضاي جزيره كيش را پوشانده؛ تاكنون كيش را اين طور با مه نديده بودم. ماهيهاي زيادي به كنار ساحل آمده بودند و دريا مقدار زيادي از فضولات دريا را كه به صورت گياهان ژله است، به ساحل آورده است.
پيش از ظهر از چند طرح به ثمر رسيدة كيش بازديد كردم؛ يك پاساژ و سه هتل و قنات. با آقايان سيدمحمد خامنهاي و [مهدی] كروبي و [محمدرضا] عباسيفرد مذاكره كردم. با مديران كيش، دربارة قيمت قرارداد تأمين آب شيرين بحث كردم؛ به نظر ميرسد گران است.
عصر ساعت شش، براي پرواز تهران، سوار هواپيما شديم. معلوم شد، يك موتور هواپيما عيبي دارد. به پاويون برگشتم. ساعت هشت شب اعلان كردند، نقص برطرف شده است. آقايان ميرزاده و يزدانپناه مشايعت كردند. ساعت یک ربع به ده، وارد [فرودگاه] مهرآباد شديم. فاطي از صحراي مشعرالحرام تلفن كرد و خبر سلامتي خود و همراهان را داد.
شنبه ۶ فروردین ۱۳۷۹
در خانه بودم. بخشی از یادداشت های مذاكرات شورای انقلاب و نیز خطبه های خودم در سال ۱۳۶۱ دربارۀ دستاوردهای انقلاب را مطالعه كردم. رهبری امروز در مشهد سخنرانی مفصلی داشتند؛ نسبت به آمریكا بسیار تند و جواب اظهارات منفی مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا است. نسبت به دولت هم تلخ است و مخصوصاً تعبیر «دیوار بی اعتمادی» بین ایران و آمریكا را غلط دانستند و مسئله را از نوع خصومت می دانند و نه بی اعتمادی؛ اولین بار آقای سید محمد خاتمی، رئیس جمهور این تعبیر را داشت و آمریكایی ها هم تكرار كرده اند. با توجه به پیام نوروزی و نامه شان به آقای خاتمی، مجموعاً بوی عدم رضایت از كار دولت استشمام میشود.
ظهر و عصر و شب، بستگان و بچه ها برای دیدار عید آمدند. كامپیوتر لپتاپ اشكال پیدا كرده بود. از دفتر آمدند، اصلاح كردند. برای دریافت اخبار هنگام سفر به كیش، آن را خاموش كرده بودم كه این اشكال ناشی از آن است.
چین تعدادی قایق ماهیگیری به بعضی جزایر مورد تصرف تایوان اعزام كرده كه شروع یك فشار است. پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیک های جهان در بیت المقدس، باز هم از بدرفتاری های دو هزار ساله مسیحیان با یهودیان عذرخواهی كرد، ولی بعضی از خاخام های یهود آن را كافی نمی دانند. توقف كوتاه شش ساعته بیل کلینتون رئیس جمهور آمریكا، در پاكستان و مذاكرات با دولت ژنرال پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان، بی نتیجه اعلام شده است؛ هم در مورد سلاح هسته ای و هم در مورد كشمیر و هم در مورد تجدید دموكراسی، انتخابات روسیه و ملاقات امروز كلینتون و… در ژنو، مورد توجه است.
دوشنبه ۶ فروردين ۱۳۸۰
اجلاس وزراى امورخارجه عرب، براى تهيه دستور كار اجلاس سران [اتحادیه] عرب، مورد توجه است؛ مسأله عراق مورد اختلاف است. گويا تا كنون به توافق نرسيدهاند. بعضى خواهان رفع تحريمها و عادى كردن روابط با عراقاند و بعضى خواهان ادامه انزواى عراق و فشار برآن؛ منجمله كويت. گويا فشار آمريكا در جلوگيرى از حمايت از عراق، مؤثر است. در مورد مسأله فلسطين توجه بيشتر است و مسأله مهم، آوردن نيروهاى بينالمللى در منطقه، براى جلوگيرى از خشونتهاى زياد اسرایيل بر مردم فلسطين است كه تاكنون با مخالفت آمريكا، شوراى امنيت سازمان ملل، نتوانسته تصميمى بگيرد و مسأله ديگر، رفع محاصره اسرایيل و كمكردن فشارهاى اقتصادى بر فلسطينىهاست.
بعد از نماز صبح كمى در ساحل دريا قدم زدم. جالب است كه پردهاى از شنهاى مرجانى دريا، روى گياهان دريايى كه ساحل را بدمنظره كرده بود، افتاده و ساحل را طبيعى و زيبا كرده است. عصر به تهران مراجعت كرديم. در تهران و بسيارى از نقاط ديگر، ديروز و امروز، باران داشتهايم.
در بريتانيا، بيش از ۳۰۰ نفر از نمايندگان پارلمان از دولت خواستهاند كه نام منافقان [سازمان مجاهدین خلق] را از ليست گروههاى تروريستي بيرون بياورد و دست از حمايت دولت ايران بردارد. گفتهاند كه آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور]، تفاوتى با مسئولان ديگر انقلاب ايران ندارد و فقط چهره خندان همان رژيم تُندرو است.
گزارش آمريكا از وضع زندانىها در اینکشور نشان داد كه به نسبت بيشترين زندانى را دارد: ۲۵ درصد زندانيان تمام دنيا؛ اينكه پنج درصد جمعيت جهان را دارد، با بيش از دو ميليون زندانى كه ۷۰ درصد آنها از اقليتهای نژادى و مذهبى آمريكا هستند و نيز روشن شده كه نقض حقوق بشر و اعدام نوجوانان در آمريكا وسيع است؛ با اينكه با همين حربه، دولتهاى مخالف آمريكا را مىكوبند.
سهشنبه ۶ فروردين ۱۳۸۱
به دفترم رفتم و تا شب بولتنها را ديدم. شب به عيادت آيتالله [سیدکاظم] اخوانمرعشى در بيمارستان مهراد رفتم. براى معالجه پروستات وكليه بسترى هستند. در سيسييو و در حال خواب بودند. با صبيه ايشان صحبتكردم و به مسئولان بيمارستان، تأكيد بر مراقبت مناسب نمودم.
در افغانستان، زلزله شش ريشترى بيش از ۲۰۰۰ كشته و هزاران مجروح و خرابىهاى فراوان در استان بغلان، بارآورده است.
- نویسنده : مروری بر خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی
- منبع خبر : مجموعه یادداشت های روزانه اکبر هاشمی رفسنجانی



Wednesday, 29 October , 2025