اکبر هاشمی بَهرَمانی (۳ شهریور ۱۳۱۳ – ۱۹ دی ۱۳۹۵) معروف به اکبر هاشمی رفسنجانی، روحانی و سیاستمدار ایرانی، نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی، چهارمین رئیس‌جمهور ایران، نمایندهٔ امام خمینی در شورای عالی دفاع، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی بود. وی در یادداشت‌های روزانه خود، به مرور خاطرات خود پرداخته است.

دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۰

اول صبح، مقدارى در تكميل مقاله «نهج‌البلاغه و سياست» كار كردم و سپس به مجلس ‌رفتم. پس از مطالعه گزارش‏ها و امضاى نامه‌ها، جواب نامه ریيس مجلس الجزاير «رابح بيطاط» را تهيه كردم و ايشان را به ايران دعوت نمودم.

آقاى دكتر [على اكبر] ولايتى نامه اعتراضى به راديو تلويزيون در خصوص برخورد نادرست با مجلس نوشته بود، تأييد كردم.

آقايان [ياسر] عرفات، هانى‌الحسن و همراهان – كه با هيأت ميانجى «كنفرانس اسلامى‌ طائف» به ايران آمده بودند – به ملاقاتم آمدند. از خطر حمله اسرایيل به جنوب لبنان، نگران ‌بودند. ايشان را تسليت دادم و گفتم اين حمله به ضرر آمريكا است، منطقه را منفجر مى‌كند و بيش از همه، آمريكا خسارت مى‌برد. از ايشان [ياسرعرفات]، خواستم انقلابى‌تر عمل كنند. ايشان به فرودگاه رفت.

هانى‌الحسن تنها ماند و مطالب مفيدى از وضع عراق و ضعف صدام و نظر هيأت داد؛ مثل اينكه كم كم دارند موضع ضد عراقى مى‌گيرند. از اينكه بعضى از انقلابى‌هاى ايران، مخالف عرفات شده‌اند، نگران بود.

بعدازظهر، مصاحبه مطبوعاتى و [راديو] تلويزيونى انجام دادم و براى شركت در اردوى ‌انجمن‏هاى اسلامى سيستان و بلوچستان به كرج رفتم.

در باغ مصفاى ايروانى در حدود پانصدنفر جوان، مرد و زن با شور و با حال و طرفدار روحانيت بودند، برايشان سخنرانى كردم و جواب سئوالات‏شان را دادم و در اردوى بسيج هم شركت كردم. سرودى خواندند و تشويق‏شان ‌كردم. سپس به مركز تربيت معلم – كه پانصد معلم ممتاز جمع شده [بودند] و سمينار جالبى‌ داشتند – رفتم. شام‏شان آش‌رشته بود، صرف كرديم و سخنرانى نمودم و تا ساعت ده شب جواب سئوال‏هاى آنها را دادم. خيلى باروح و انقلابى بودند. سرود خيلى جالبى با مطلع «روحانى مبارز، آيم به‎ سويت» خواندند.

 

سه‏شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۱

امروز تمام وقت در منزل بودم و فرصت خوبى براى مطالعه بود. آقاى محمدى رى‌شهرى و احمدآقا آمدند. آقاى رى‌شهرى خبر كشف توطئه‌اى از طرف يكى از چهره‌هاى مطرود را با حمايت آمريكا، عليه انقلاب و سوء قصد به جان امام و سران كشور داد كه قرار است با توقيف عوامل آن سركوب شود.  همچنين گزارشى از بازداشت گروهى سلطنت‌طلب را داد (كودتايى ديگر) كه اخيراً بازداشت شده‏اند. گفت: ریيس بخش نظامى، سرهنگ پورموسى است و از نزديكان بنى‌صدر هم در ميان آنان هستند.

بعدازظهر خبر رسيد كه صدام دستور عقب‏نشينى بعضى از نيروهايش را داده است. شايد مى‌خواهد همين شكست دزفول را به عنوان عقب‌نشينى معرفى كند. خبر رسيد كه شاه اردن و ریيس ستاد ارتش آن كشور به عراق رفته‏اند. عصر آقاى طهماسبى اصفهانى آمد. طلبه با ذوقى است و مدعى است، سلاحى اختراع كرده است. براى ساختن آن كمك مى‌خواست؛ او را به ریيس بنياد مستضعفان معرفى كردم تا كارگاهى را در اختيارش بگذارد.

قرار بود در جلسه شوراى اقتصاد شركت كنم كه نكردم. امروز رقم غنايم فتح اخير اعلام شد، خيلى زياد است. امام پيامى براى رزمندگان فرستاده‏اند و از مجاهدت‏هاى آنان قدردانى كرده‌اند.

 

چهارشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۲

شب راحت نخوابيده بودم و صبح با خستگى به مجلس رفتم. كارهاى ادارى را انجام دادم. آقاى [رضا] ميرزا طاهرى ریيس سازمان حفاظت محيط زيست آمد و راجع به لزوم بيشتر مطرح شدن آن سازمان و قدرت گرفتن آن و اهميت آنجا و ماجراى آلوده شدن خليج‏فارس صحبت كرد. اطلاعاتش در اين باره كم بود. به نيروى دريايى گفتم، اطلاعات بيشترى تهيه شود و كارشناسان را به منطقه ببرند. با كارمندان مجلس ملاقات داشتم و در جمع آنها سخنرانى كردم.

آقاى اعتماديان مسئول [سازمان] اوقاف [و امور خيريه] آمد. از حذف بودجه اوقاف در مجلس گله داشت. از من مى‌خواست در نمازجمعه، درباره پس دادن اراضى موقوفه‌اى كه با اصلاحات ارضى شاه گرفته‌اند، صحبت كنم تا مردم پس بدهند.

آقاى محمود كاشانى كه از لاهه برگشته بود، آمد و از احتمال تعويض آقاى محمدى خوشحال بود و در مورد چاره‌جويى اصل ۱۳۹ قانون اساسى كه صلح دعاوى با خارجيان را مجلس بايد تصويب كند و ما در لاهه صدها صلح دعاوى داريم و مجلس فرصت ندارد و صلاح نيست در مجلس مطرح شود، چاره‌اى مى‌خواست. مايل است كه در شوراى عالى قضايى انتخاب و يا منصوب شود.

خانواده‌هاى شهيد حسنى، شهيد اجاره‌دار و شهيد عينى آمدند؛ به آنها عيدى دادم و دلجويى كردم. ابوشريف سفير ايران در پاكستان آمد، گزارش داد و نگران ناهماهنگى كنسول با ايشان بود. كمك مى‌خواست.

ظهر دو ساعت خوابيدم و خستگى را رفع كردم. مسئولان [مجله] زن روز آمدند و مصاحبه‌اى انجام شد.  خانم ضهرى از مجلس آمد و براى تأسيس مركز اسناد در كتابخانه [مجلس شوراى اسلامى] طرحى داشت و براى اجراى آن كمك مى‌خواست. سپس جلسه‌اى با مسئولان [سازمان] انرژى اتمى و افراد مخالف با نيروگاه هسته‌اى بوشهر و نماينده بوشهر و سپاه داشتيم. مخالفان و موافقان، بحث مشروحى در سه ساعت انجام دادند و ضبط كرديم. مخالفان بر احتمال وابستگى يا امنيت و… تكيه مى‌كردند؛ فكر مى‌كنم خيلى جلسه مفيدى بود و مخصوصاً بوشهري‏ها فهميدند كه مخالفان حرف حسابى ندارند.

شب به خانه آمدم. فائزه و حميد در منزل بودند و اخوى محمد از جبهه آمده بود. مى‌گفت در تعليمات و تمرينات شبانه در جبهه، تلفات مى‌دهيم. آقاى نخست‏وزير تلفن كرد كه موضوع مهم و فورى پيش آمده است. قرار شد فردا صبح به اينجا بيايند.

 

جمعه ۱۰ فروردين ۱۳۶۳

تمام امروز را در منزل ماندم. نمازجمعه را آيت‌الله خامنه‌اى خواندند. با ايشان درباره سفرم به قم، تلفنى صحبت كردم. نظر ايشان اين بود كه حزب [جمهورى اسلامى] قم به خاطر اجتناب از درگيرى، در اختلافات جامعه مدرسين و مخالفان‏شان در انتخابات، اظهارنظر نكند. گفتم به آنها اطلاع دهند. با جبهه هم صحبت كردم؛ تازه مهمى نداشتند. كارها به خوبى پيش مى‌رود. احمدآقا آمد و راجع به جنگ و نتايج سفر قم و مسائل ديگر صحبت كرديم. گزارش‌ها را آوردند، خواندم؛ موج محكوم يا تقبيح كردن عراق در استفاده از اسلحه شيميایى به راه افتاده است، ولى خيلى شديد نيست. اسم نمى‌برند؛ تلويحاً مى‌گويند. شوراى امنيت سازمان ملل هم بيانيه ضعيفى داده است.

 

شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۴

با اخوى محمد تماس گرفتم و درباره اشكالاتى كه در كيفيت نقل اخبار وجود دارد، تذكر دادم؛ ضعيف عمل مى‌كنند.

سرهنگ ترابى [مسئول دفتر مشاورت امام در ارتش] گزارشى از كيفيت دفاع هوايى ديشب ارایه كرد. دستور دادم كه اعلام شود خلبان‏هاى عراقى را در پايگاه معينى مى‏پذيريم؛ شبيه اعلان قذافى. آقاى حسين تاش مسئول موشكى سپاه تماس گرفت و مجوز پرتاب يك موشك به سمت بغداد را گرفت. معاون آقاى [كمال] خرازى [ریيس ستاد تبليغات جنگ] را درباره اعلاميه و خط تبليغاتى جنگ راهنمایى كردم.

ساعت ده به مجلس رفتم، گزارش‌ها را خواندم و كارهاى ادارى مجلس را انجام دادم. عصر [آقاى صلاح زواوى] سفير فلسطين آمد و نامه‌اى از [ياسر] عرفات براى درخواست پذيرش آتش‌بس آورد. او هم خواستار پذيرش هيأت فلسطينى براى ميانجي‏گرى بود و هم پيشنهاد دعوت وزراى خارجه كشورهاى حاشيه خليج‌فارس را داشت و ضمن درخواست كمك از من مى‌خواست كه نامه‌اى به عرفات بنويسم.

مصاحبه‌اى تلويزيونى درباره دوازده فروردين [روز جمهورى اسلامى] داشتم. [آقاى آراداك مانوكيان] اسقف [اعظم] ارامنه آمد، چهار ميليون ريال براى كمك به جبهه‌ها آورد و براى تدريس متون دينى در مدارس ارامنه كمك خواست. [آقاى ژان‌پرن] كاردار سفارت فرانسه براى خداحافظى آمد و از بدرفتارى فرانسه با ما عذرخواهى كرد. من هم به تلخى از سياست فرانسه، مخصوصاً در كمك به عراق و ضدانقلاب و بلوكه كردن وام ايران انتقاد كردم.

شب در جلسه هيأت دولت درباره جنگ شركت كردم و به سئوالات وزرا درباره جنگ پاسخ دادم. درباره متروى تهران هم بحث شد. من از لزوم احداث آن دفاع كردم، مخالفان و موافقان هم صحبت كردند و سرانجام با احداث آن موافقت شد. طرح متروى تهران، پس از پيروزى انقلاب، در اثر تبليغات كمونيست‌ها و برخورد شعارى نيروهاى انقلاب، با مصوبه دولت تعطيل شده بود و تجديد ساخت آن نياز به تصويب مجدد دولت داشت.

ديروقت به خانه آمدم. به نصف ساندويچى كه در جلسه دولت خورديم، به عنوان شام اكتفا كردم و خوابيدم.

 

یکشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۵

امروز با ياسر و مهدى، در منزل بودم. بيشتر وقتم به مطالعه گذشت. آقاى رضايى اطلاع داد كه وضع جبهه‌ها آرام است. نيروهاى سپاه در شمال غربى تقويت شده‌اند و اين مسأله باعث بالا رفتن روحيه ارتش و سپاه شده است. از دكتر ولايتى [وزير امور خارجه] وضع ارتباطات خارجى را پرسيدم. خبر تازه‌اى نبود. با دكتر روحانى درباره وضع جنگ و تعقيب تصميم‌ها صحبت كردم.

ظهر [آقاى غلامرضا] آقازاده [وزير نفت] آمد و گزارش كامل جلسات اوپك را داد. براى جلسات آينده مشورت كرد و قرار شد هرگونه تلاش براى حفظ قيمت نفت بشود و در ارتباط با عربستان فعال باشيم.

آقاى [محسن] كنگرلو [مشاور نخست‏وزير] آمد و گفت چهار نفر براى مذاكره درباره گروگان‏هاى آمريكايى در لبنان، آماده‌اند به ايران بيايند و در مقابل كمك‏هاى ما براى آزادى آنها، برنامه ارسال نيازهاى دفاعى را اجرا كنند. موافقت كردم بيايند.

آقاى محسن رضايى آمد. پيشنهاد شد فرماندهى جنگ را به ايشان واگذار كنم و نيروى زمينى [ارتش] را تحت كنترل عملياتى او قرار دهم. با استخدام پاسدار افتخارى شش ماهه، براى تقويت كادر لشكرهاى سپاه و نيز با تشكيل ستاد نيروهاى سپاه خارج از قلمروی شوراى سپاه و اينكه نامه به امام بنويسند، موافقت كردم.

آخر شب آقاى رضايى اطلاع داد كه دشمن در منطقه پنجوين، مين‌ها را جمع كرده و گويا قصد تعرض دارد. از جبهه جنوب اطلاع دادند حدود ۱۵ نفر از نظاميان عراقى براى پناهندگى به طرف ما آمده‌اند كه نيمى از آنها توسط نيروهاى عراقى از پشت تير خورده‌اند و بقيه رسيده‌اند. آنها مى‌گويند وضع ارتش عراق بد است.

 

دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۶

در منزل بودم. محسن، صبح زود به رفسنجان رفت. جمعي از فرماندهان لشكر ۲۷ رسول‌الله (ص) تهران، پس از زيارت امام به منزل آمدند. قرار شد عيدي به آنها بدهم. توصيه كردم كه در عمليات سعي كنند فرماندهان گردان ها را حفظ نمایند. نقطه مثبت در عمليات، حضور فرماندهان در خط است و نقطه منفي اين است كه اگر آنها شهيد شوند، گردان از هم مي‌پاشد.

دكتر [حسن] روحاني آمد. وضع جنگ را بررسي كرديم و ترجيح داديم که هنگام عمليات به منطقه برويم. اخوي محمد براي احوالپرسي آمد. قرار است براي ديدار حاجيه والده به رفسنجان و نوق برود. گفت همسرش به خاطر حمل دوقلو بستري و در استراحت مطلق است.

عصر آقایان [غلامرضا] آقازاده [وزیر نفت] و [حسین] كاظم پور [اردبیلی، معاون بین‌الملل وزیر نفت] آمدند. توضيحي درباره معاملات اسلحه با كره شمالي دادند. احتمال سوءاستفاده بعضي از ماموران، در گرفتن حق دلالي در معامله اخير دادند كه قرار شد پيگيري شود. اطلاع دادند كه در بمباران اخير عراق عليه بندر گناوه، لوله‌هاي زير آب در دريا آسيب ديده‌اند. احتمالاً بمب‌هاي مخصوص به كار رفته باشد؛ قرار شد پيگيري شود.

مهندس [میرحسین] موسوي [نخست وزیر]، تلفني از احتمال فوت گروگان فرانسوي در لبنان گفت و بعداً اطلاع رسيد که حالش بهتر است. فرانسوي‌ها از ما انتظار كمك دارند و لبناني‌ها هم بدون گرفتن آزادي انيس نقاش، شفاعت ما را نمي‌پذيرند.

 

چهارشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۷

تا ساعت نه صبح در منزل بودم. به مجلس رفتم. آقاي [مرتضی] رضوي نماينده سابق تبريز و كانديداي نمايندگي تهران آمد. از رد صلاحيت خود توسط شوراي نگهبان شكايت و استمداد كرد. آقاي [فؤاد] كريمي نامزد نمايندگي  مجلس از اهواز هم شكايت داشت.

آقاي [قربانعلي] دري [نجف آبادي] آمد. گزارش سفر به جبهه را داد و پيشنهادهايي داشت. آقايان [حسين] كمالي و [عليرضا] محجوب آمدند و در مورد انتخابات مطالبي داشتند. گفتند افكارسنجي خانه كارگر نشان مي‌دهد كه وضع نامزدهاي جامعه روحانيت مبارز، همچنان از ساير نامزدها بهتر است.

آقاي [ابراهیم] سنجقي اطلاع داد كه ارتفاعات ماني تبوك راكه پريشب گرفته بوديم، ديشب از دست داده‌ايم. عراق از اسلحه شيميايي در ميدان جنگ در سطح وسيعي استفاده مي‌كند. دفاع ضد هوايي امروز ضعيف بوده، از آقاي دكتر روحاني توضيح خواستم. گفت [سامانه موشکی] هاگ را امروز زده‌اند.

آقاي [کمال] خرازي اطلاع داد كه كويت مدعي حمله سه قايق ايران به جزيره بوبيان شده و حقيقت اين است كه ديروز نيروهاي سپاه، سه قايق كويت را كه متهم به جاسوسي هستند در خورعبدالله توقيف كرده و امروز با نزديك شدن به سواحل بوبيان، تيراندازي از طرف كويتي‌ها شروع شده و نيروهاي ما جواب داده‌اند. گفتم اطلاعيه‌اي از طرف ستاد تبليغات جنگ منتشر شود. حال ياسر بهتر است و زخمش رو به بهبودي مي‌رود.

موج محكوميت عراق به خاطر قتل عام مردم حلبچه اوج گرفته است و جنگ شهرها ادامه دارد؛ عراق هم زمين از دست داده و هم ضربه سياسي مي‌خورد.

 

پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۶۸

تا ساعت سه بعد از ظهر در منزل بودم. وقتم به مطالعه و استراحت گذشت. دكتر ولايتي [وزیر امور خارجه] تلفني گفت که امروز عازم شوروي است. درباره مسائل مورد نظر مشورت كرد. مجدداً خبر داد كه سوئيس اعلان كرده كنسول ما را اخراج كرده است؛ با اينكه قرار بوده به عنوان تمام شدن مأموريت بيايد. قرار شد مقابله به مثل كنند.

در گزارش‌ها آمده، امام جماعت مسجد بلژيك كه اهل عربستان است، به همراه معاونش كشته شده‌اند. خبر را به ناحق به گونه‌اي نقل كرده‌اند كه ايجاد شبهه كنند كه از سوي طرفداران ما به خاطر عدم هماهنگي با فتواي امام [درباره سلمان رشدی] كشته شده است.

ساعت سه‌ونيم بعد از ظهر از [فرودگاه] مهرآباد به همراه جمعي سپاهي و ارتشي و نماينده و محافظان و همچنین عفت، فاطي، مهدي، سارا و خانم‌ها مطهري، عراقي، نقاش و علم‌الهدي به سوي دزفول پرواز كرديم. استقبال رسمي در پايگاه چهارم هوایی بود. با [آقای محسن میردامادی] استاندار [خوزستان] و [آقای اراکی] امام جمعه و مسئولان دزفول درباره بازسازي مذاكره شد. دوسه ساعت با فرماندهان سپاه جلسه داشتیم كه وضع خطوط، نيازها و كمبودها را گفتند. از مشكل غذا، مهندسي و سوخت شكايت دارند.

شام خورديم، سپس با فرماندهان ارتش دو سه ساعت مذاكره كرديم. ارتشي‌ها از مشكل سوخت و غذا مي‌گفتند. از مهندسي و عدم جايگزيني بعضي از ابزار جنگ كه سال گذشته از دست دادند، گله داشتند. پنجاه ميليون تومان در اختيار فرماندهان يگان‌ها گذاشتم.

عفت و همراهان رفتند و شهر دزفول را ديدند. هوا سرد بود. شوفاژها را روشن كردند. امسال بارندگي خوبي بوده. سال گذشته بارندگي كم بوده، اما با بارندگي خوب اواخر زمستان، وضع بهتر است. دير وقت خوابيدم.

 

جمعه ۱۰ فروردين ۱۳۶۹

در منزل بودم. على و محمد – اخوى‌زاده‌ها – آمدند. مدتى بيرون خانه معطل شده بودند. محمد دانشجوى پزشكى است. او از كمبودهاى دانشجويان از لحاظ رفاهى گفت و سئوالى در مورد كيفيت جمع بين اراده خدا و اراده انسان داشت كه توضيح دادم.

عصر آقاى [عبدالمجيد] معاديخواه، [رييس بنياد تاريخ انقلاب اسلامي] آمد. مصاحبه‌اى درباره تاريخ و حوادث دوران انقلاب براى بنياد تاريخ كردم. دكتر [علي‌اكبر] ولايتى، [وزير امورخارجه] اطلاع داد كه عربستان سعودی، شخصى را براى مذاكره در ژنو معين كرده است و ما هم دكتر [محمدعلي] هادى [نجف‌آبادي]، سفير ايران در امارات متحده عربي] را تعيين كرده‌ايم؛ قرار است فردا در ژنو مذاكره كنند.

 

شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۰

ساعت هشت و نيم صبح به دفترم رسيدم. در گزارش‌ها، خبر دست به دست شدن شهر كركوك بين ارتش عراق و گروه‌هاي كُرد معارض است. دكتر [سيدمحمدرضا] هاشمى گلپايگاني، [دبير شوراي عالي اقلاب فرهنگي]، براى دستور جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد.

آقايان سيد عبدالصاحب، پسر آيت‌الله خويى و [سيد مرتضي] حكمى، داماد ايشان آمدند. از ماجراى بازداشت آيت‌الله خويى و خانوادة ‌ايشان و اعزام به بغداد و مواجهه با صدام و سپس عودت ايشان به كوفه، تحت الحفظ و مصاحبه با خبرنگاران خارجى و ادامه بازداشت اعضاى خانواده، منجمله پنج زن در بغداد و تأكيد بر اجبار و ارعاب زياد به خود و فرار پسر ديگرشان به عربستان سعودى گفتند. از فروكش كردن تبليغات به نفع ايشان در رسانه‌هاى ايران پس از مصاحبه گله كردند.

گفتم قصد تضعيف نبوده است. صرفاً خبرنگاران با از دست دادن انگيزه، كمتر حرف مى‌زنند. وعده دادم، باز تبليغات را زياد كنيم و از طرق مختلف به صدام فشار بياوريم. همچنين از حذف آن بخش از بيانيه آيت‌الله گلپايگانى در صداوسيما، كه مربوط به آيت‌الله خويى بوده، اظهار گله كرد؛ گفتم بايد جبران شود. به صداوسيما تذكر دادم كه دوباره كل بيانيه را پخش كنند.

آقايان [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييس جمهور] و [عبدالحسين] وهاجى، [وزير بازرگاني]، براى مسايل تجارت در كيش آمدند. قرار شد امتيازاتى داده شود. آقاى سيد محمد باقر و آقاى سيد عبدالعزيز حكيم آمدند. گزارش وضع عراق و مبارزات مردم را دادند و از ضعف پشتيبانى سپاه گله داشتند. دربارة طرح‌هاى گوناگون ادامه نبرد و حركات سياسى، نظر خواهى كردند. آنها  اجازه گرفتند كه با آمريكا وارد مذاكره شوند.

يكى از محافظان كه متهم به ورود غيرمجاز به دفتر من است و به حفاظت اطلاعات سپاه معرفى شده، آمد. ناراحت بود و عذرخواهى و تقاضاى عفو كرد. گفتم بالاخره بايد حقيقت مطلب معلوم شود، ولى كمك مى‌كنم كه ايذايى رخ ندهد.

عصر شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. اجازه داده شد كه به منافقين [سازمان مجاهدين خلق] در عراق ضربه زده شود و كمك به معارضين [صدام] در حد فعلى ادامه يابد.

شب به همراه احمدآقا با رهبرى جلسه داشتيم. دربارة مباحث جلسه عصر شوراي عالي امنيت ملي مذاكره كرديم؛ مورد تاييد رهبرى قرار گرفت.

 

دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۱

ساعت نُه و نيم صبح به دفترم رسيدم. بعد از انجام كارهاى مانده، [آقايان سراج‌الدين كازروني، محسن نوربخش و محمدعلي نجفي]، وزيران مسكن و شهرسازي، امور اقتصاد و دارايي و آموزش و پرورش و [آقاي غلامحسين كرباسچي]، شهردار تهران آمدند. براى حل مشكلات مدارس غيرانتفاعى صحبت كرديم. سرانجام قرار شد به آنها زمين به نرخ منطقه‌اى و وام از تبصره ۳ و مصالح ساختمانى بدهيم. دكتر [عبدالله] جاسبى، [رييس دانشگاه آزاد اسلامي] هم در جلسه بود؛ دانشگاه آزاد اسلامى مي‌خواهد ۶۶۰ مدرسه [غيرانتفاعي] تأسيس كند.

علامه محمدتقى جعفرى آمد. از برنامه‌هاى دولت تشكر كرد و از نپذيرفتن عضويت هيأت امناى فرهنگستان عذرخواهى نمود. توصيه‌هايى براى كنترل كتاب‌ها از لحاظ اخلاقى و اقتصادى و همچنين توجه بيشتر به آذربايجان داشت. مقدارى دربارة آثار خودش توضيح داد.

آقايان [حسين] محلوجى، [وزير معادن و فلزات] و [علي] شمس اردكانى، [مديرعامل منطقه آزاد قشم] آمدند. گزارش اقدامات در جزيره قشم را دادند و براى گرفتن گاز و نفت براى صنايع استمداد كردند. اطلاع دادند كه قرارداد احداث اولين كارخانه سيمان هفتصد تُن را با چين، به قيمت حدود ۹ ميليون مارك امضاء كرده‌اند.

آقاى [علي] عبدالعلى‌زاده، نماينده اروميه، براى جلوگيرى از ردصلاحيت‌اش، تلفنى استمداد كرد. دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييس‌جمهور]، اطلاع داد كه او و [محمدرضا] بهزاديان درگير و مهدى‌پور و چند نفر ديگر صلاحيت‌شان رد شده است؛ تلفنى به آقاى [محمد] محمدى گيلانى، [دبير شوراي نگهبان] گفتم سعى كنند دفاع اين‌گونه افراد را بشنوند. ردصلاحيت‌ها به افراط كشيده شده است.

از آقاى [محمدرضا] نعمت‌زاده، [وزير صنايع]، دربارة پيشبرد كار توسعه صنعت سيمان، تلفنى توضيح خواستم. آقاى [عبدالله] نورى، تلفنى گزارش وضع انتخابات را داد. آقاى [مهدي] كروبى، [رييس مجلس شوراي اسلامي]، تلفنى از روند بررسى صلاحيت نامزدها شكايت كرد و خواست كه من و رهبرى، براى جلوگيرى از ردصلاحيت‌ها دخالت كنيم.

عصر آقاى دكتر [محمدحسين] عادلى، [رييس بانك مركزي] آمد و گزارش سفر به پاكستان جهت شركت در جلسه رؤساى بانك‌هاى مركزى اكو و موضوع تأسيس بانك اكو را داد. گفت تُرك‌ها كارشكنى مى‌كنند. در مورد اوضاع ارزى و ريالى كشور گزارش داد؛ از وضع اقتصادى كشور اظهار رضايت كرد.

افطار به خانه آمدم. باران مى‌باريد. عفت و سعيد و على هم بودند. فاطى امروز با هيأتى از دفتر ويژه بانوان، به دعوت حزب سوسيال دموكرات آلمان [غربي]، به اين كشور رفت. فائزه هم [براي مسابقات اسب‌دواني] به گنبد[كاووس] رفته است.

 

سه‌شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۲

جنازه مرحوم صالحى را در خيابان مجاور نهاد رياست جمهوري تشييع كرديم. تا ساعت يازده براي آمادگي مصاحبه‌ام مطالعه كردم. مصاحبه دو ساعتى با واحد مركزي خبر صداوسيما به مناسبت ۱۲ فروردين [روز جمهوري اسلامي] انجام دادم. به همين جهت ملاقات نگذاشته بودم. عصر هم كارها را انجام دادم و سرشب به خانه آمدم.

 

چهارشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۳

دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، به دعوت ریيس مجلس سوريه، عازم آن کشور است. دربارة مسائل احتمالىِ مورد مذاكره مشورت كرد. روابط دوجانبه، مسائل اعراب و فلسطين و لبنان و تركيه و دربارة مسائل حج و سعودى‌ها و راه‌هاى حل مشكل روابط صحبت كرديم.

آقاى [هادی] نژاد حسينيان، [وزیر صنایع سنگین] آمد. دربارة صنايع سنگين و وضع صنعت خودروسازی و بازار و ده طرح مهم وزارت و مسأله ادغام وزارتخانه‌ها صحبت شد.

عصر وزارت اطلاعات، در جلسه هیأت دولت، نحوه چاپ گذرنامه‌هاى جديد با ضريب امنيت بسيار بالا را توضيح داد. آیين‌نامه صادرات و واردات را تصويب كرديم. دربارة حاجى‌هاى متفرقه تصميم‌گيرى شد. شب به خانه آمدم. ياسر دير آمد، تنها شام خوردم.

 

پنج‏شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۴

در خبرها تجاوز تركيه به شمال عراق و مسائل افغانستان و فشار آمريكا به روسيه براى لغو قرارداد نيروگاه اتمى با ايران، مورد توجه است. آقاى [عبدالنبی] نمازى، از عقيدتى سياسى سپاه آمد. كارهاى سازندگى كشور را تحسين كرد و پيشنهادهایی براى تبليغات وسيع براى كارهاى مهم دولت و اقدام براى گازرسانى و تربيت نيروى مناسب از روحانيت داشت.

آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. از پيشنهاد [آقای هانس بلیکس]، ریيس آژانس بین‏المللی انرژی اتمى و يك استاد مهم آمريكايى – به نام ليمنات – براى ميانجي‏گرى بين ايران و آمريكا خبر داد. از امكان لغو قرارداد [احداث نیروگاه اتمی بوشهر] با روسيه از سوى ايران، اظهار نگرانى كرد. آقاى [جواد] مقصودى، [رييس ستاد برگزاري نماز جمعه تهران] آمد. گزارش نمازجمعه را داد و تأكيد بر تبليغات بيشتر و آن هم از تريبون نمازهاى جمعه، با آگاه‌تركردن ائمه جمعه داشت. از شايعات ناروا در مورد فوت احمدآقا ناراحت بود. آقاى [سید رضا] زواره‌اى هم تلفنى خواستار مقابله با شايعاتى شد كه ضد انقلاب، نظام را در اين خصوص متهم مى‌كند.

مسئولان سازمان بيمه مركزى آمدند. از پيشرفت و سود بيمه گزارش دادند و برای توسعه بيشتر استمداد كردند. عصر به خانه آمدم. عفت و بچه‌ها به گنبدکاووس رفته‌اند. شب محسن پيش من آمد. دربارة سياست‌هاى كشور صحبت كرديم. مواضع تند و راديكالى در سياست داخلى و خارجى را مزاحم توسعه و پيشرفت كشور مى‌داند.

 

جمعه ۱۰ فروردين ۱۳۷۵            

در منزل تنها بودم. همه بچه‌ها در سفرند. در گزارش‌ها مسأله [شیوع بیماری] جنون گاوى در انگلستان، همچنان مورد توجه است. قسمت عمده وقت را به مطالعه تاريخ گذراندم. با كمك مشهدى رجب، گلدانى را با استفاده از ماده جاذب رطوبت هوا تهيه كرديم. خاك گلدان را با اين ماده براى آزمايش مخلوط كرديم.

خانم دكتر نسرين معظمي، با كشت نوعى ميكروب در جزيره قشم، محصولى به دست آورده كه در صورت مخلوط شدن با خاك، آب مورد نياز گياه را از رطوبت هوا جذب مى‌كند. براى آزمايش، مقدارى با خود آورده‌ام.

 

يكشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۶

[آقای یحیی آل‌اسحاق]، وزير بازرگانى، براى تبريك عيد و گزارش وضع خوب توزيع در ايام عيد آمد. سپس آقاى [علی] شمخانى، [فرمانده نیروی دریایی] آمد و درخواست كرد، در مراسمى كه براى معرفى قدرت دريایى ايران در سايه سازندگى دوران مسئوليت من مى‌گيرند، شركت كنم و اصرار داشت دست من را ببوسد كه براى حفظ شخصيت فرماندهان، مخالفت كردم. گفت در اهواز نذر كرده و عجيب كه آقای آل‌اسحاق هم همين اصرار را داشت و گفت تاكنون دست كسى را نبوسيده است. آقاى شمخانى خواست كه به سپاه بى‌توجه نباشم؛ گرچه آنها در انتخابات مجلس بد عمل كرده‌اند.

آقاى [مرتضی] الويرى، [رییس سازمان مناطق آزاد تجاری] آمد. براى حل مشكلات فرهنگى و ادارى مناطق آزاد و رفع مزاحمت‌ها استمداد كرد و خبر به ثمر رسيدن طرح توليد كريستال و لوله‌هاى پيشرفته در قشم را داد و از مزاحمت‌هاى سپاه شكايت نمود.

آقاى [عباسعلی] وكيلى، [رییس ستاد رسیدگی به امور آزادگان] آمد و براى ايجاد مؤسسات اقتصادى براى آزادگان استمداد كرد. آقاى [سیدمحمد] اصغرى آمد. از نداشتن مسئوليت مناسب گلايه داشت و از احتمال دخالت در انتخابات به آن گونه كه در انتخابات مجلس شد اظهار نگرانى كرد و نيز از دخالت سپاه و ديگران در همدان عليه استاندار شكايت نمود.

آقاى [سیدهادی] خسروشاهى آمد. از اينكه وزارت امورخارجه كار مهمى به او مراجعت نمى‌دهد، گله كرد و خواست كه سفير در تركيه يا لندن يا مصر شود و گفت، دانشگاه آكسفورد او را دعوت به تدريس كرده است. مقدارى از روزنامه‌هاى تركيه و عربى را آورد كه دربارة من مطالبى نوشته بودند. خواست كه به وزارت ارشاد بگويم، كتاب‌هايي كه دربارة سيد جمال‏الدين اسدآبادى نوشته است، چاپ كند. عصر در جلسه هیأت دولت چند مصوبه داشتيم.

 

دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۷

تا ساعت یازده صبح در منزل مطالعه مى‌كردم: تاريخ اقتصاد اروپا، بعد از جنگ‌هاى اول و دوم جهانى. از ساعت یازده تا پنج بعد از ظهر، در دفتر كوشك بودم. در گزارش‌ها، حمله منافقين و ضدانقلاب در استكهلم، به همراهان آقاى [عطاءالله] مهاجرانى، وزير [فرهنگ و] ارشاد [اسلامی] مورد توجه است. قبلاً در پاريس هم به ايشان با تخم‌مرغ رنگى حمله كرده و لباس‌هايش را رنگى كرده بودند. در داخل هم بعضى روزنامه‌ها، به سفر ايشان به اروپا و اظهارات آشتى‌جويانه در مورد آمريكا، انتقاد كرده‌اند.

در گزارش‌ها و روزنامه‌ها، تكذيب فائزه، [نماینده تهران] در مورد نوشته‌هاى روزنامه ليبراسيون چاپ شده كه نوشته بود، فائزه در مورد مبحث ارث در اسلام براى زنان و نيز مسأله سلمان رشدى، نظر نادرست داده است.

در اخبار بود كه آقاى [صادق] خلخالى، نامه‌اى به آيت‌الله خامنه‌اى نوشته و از برخورد با آیت‌الله منتظرى انتقاد كرده و نيز يكى از اعضاى مجمع روحانيون مبارز، گفته است كه مشغول تنظيم جمعى به نام «مجمع مدرسان حوزه علميه» در قم در رقابت با جامعه مدرسين هستند؛ قبلاً چنين مسأله‌اى مطرح شده كه آيت‌الله خامنه‌اى موافقت نداشتند.

 

سه‌شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۷۸

امروز هم ظهر و عصر، عمده وقتم با ملاقات‌هاي مديران و شخصيت‌هاي كشور گذشت. با دكتر [علی‌اکبر] ولايتي، [مشاور رهبری در امور بین‌الملل]، دربارة مسایل كوزوو و موضوع روسيه بحث شد. انتظار بيشتري از روسيه بود كه از قدرت نظامي‌اش، براي دفاع از صربستان كه متحد ديرين روسيه است، بيشتر استفاده كنند. آقاي [یوگنی] پريماكف، نخست‌وزير روسيه به بلگراد رفته و با آقاي اسلوبودان ميلوشويچ، [رییس‌جمهور یوگسلاوی] مذاكره و اظهار خوش‌بيني كرده كه مشكل از راه سياسي حل شود و نتيجه را به آلمان برده و اعلان شده كه يوگسلاوي، در صورت قطع حملات هوايي، حاضر است با غرب بر سر شرايط خودمختاري كوزوو مذاكره كنند، ولي آمريكا سريعاً گفته، پيشنهاد صرب‌ها قابل قبول نيست و بايد بدون قيد و شرط، مصوبات اجلاس رامبويه را بپذيرد و خودمختاري را كه كوزوو از سابق داشته و اخيراً لغو شده، اعاده كنند و نيروهايش را از كوزوو بيرون ببرد.

با آقاي [محمدعلی] ابطحي، ریيس دفتر آقاي خاتمي، دربارة علل لغو سفر به فرانسه صبحت شد. گفت، مذاكرات آقاي [علیرضا] معيري، سفيرمان در پاريس به خاطر وجود شراب در ميهماني به بن‌بست رسيد. فرانسوي‌ها قاطعانه ‌گفتند كه نمي‌توانيم حذف شراب را در ميهماني آقاي خاتمي بپذيريم. آقاي [فدریکو] مايور، ریيس يونسكو، به بهانه سخنراني كه بنا بود آقاي خاتمي در يونسكو داشته باشد، واسطه شد كه حل كند؛ او هم موفق نشد. به علاوه، فرانسوي‌ها مسأله را به رسانه‌ها هم كشاندند و ما ديديم كه اگر رسماً زودتر اعلان نكنيم، ضرر مي‌كنيم؛ لذا در اعلان لغو سفر در زمان مقرر پيشقدم شديم، با حفظ اصل مسافرت در زمان مناسب. قرار است فرانسه همچنين اعلان بنمايد.

آقاي [محمدعلی] ابطحي، [رییس‌دفتر رییس‌جمهور] و بسياري از همفكرانش از جناح چپ، در اين ملاقات از خطبه‌هاي جمعه آقاي [محمد] يزدي، [رییس قوه قضاییه] انتقاد كردند كه با لحن تند و تهديد و ارعاب صحبت كرده و به جاي رويه دوستانه و آشتي‌جويانه، صحبت از دستگيري، تعقيب و مجازات كرده و به خصوص در مورد وزارت ارشاد و روزنامه‌ها و بسياري از آنها هم نگران بازداشت آقاي [غلامحسین] كرباسچي، بعد از تعطيلات نوروزي هستند و از من براي كمك به تلطيف فضاي سياسي كشور، استمداد مي‌كردند. آقاي [اسحاق] جهانگيري گفت كه آقاي [مرتضی] مقتدايي، رسماً به آقاي [محسن] نوربخش گفته است كه حكم تجديدنظر آقاي كرباسچي اجرا مي‌شود.

دكتر [حسن] حبيبي، [معاون اول رییس‌جمهور]، شرحي از كارهاي گروه حكميت داد و مشكلي كه هنوز در مورد رد بعضي از نامزدهاي رأي‌آورده دارند و در مورد سياست‌هاي كلي برنامه سوم صحبت شد كه مصوبات دولت را براي بررسي به مجمع [تشخیص مصلحت نظام] بياورند.

آقاي [محمدباقر] نويسي، ریيس دفتر آقاي [علی‌اکبر] ناطق [نوری، رییس مجلس شورای اسلامی]، در مورد مذاكراتش با آقايان ناطق و [مهدی] كروبي گفت و اينكه هر دو نفر آنها و بسياري از شخصيت‌هاي ديگر، انتظار دارند كه براي جمع‌كردن مشكلات و نزاع‌ها، من دخالت كنم. گفت، آقاي كروبي قبول دارد كه دولت آقاي خاتمي، موفق نبوده و با اين وضع آراء، نگران مشكلات ناشي از فعال شدن شوراها است. به آقاي [سیدمحسن] يحيوي، [نماینده تهران] با شرح وضع انتخابات گفته شد كه كيفيت نظارت و اظهارات نسنجيده آقاي [علی] موحدي ساوجي، [نماینده تهران] و ديگران و عقب‌نشيني‌ها، به ضرر جناح خودشان شد.

آقاي [مسعود] نيلي، معاون سازمان برنامه و بودجه گفت، روزهاي آخر سال امكان پرداخت عيدي معلمان نبود و با كسب اجازه از رهبري، مبلغ ۶۰ ميليارد تومان، استقراض جديد از بانك مركزي شد؛ با اينكه دولت آقاي خاتمي، به صورت ظاهر، با اينگونه اجازه‌هاي فوق قانون مخالفت مي‌كنند. آقاي دكتر [حسن] حبيبي، [معاون اول رییس‌جمهور و عضو شورای نگهبان] هم گفت، آیين‌نامه قانون انتخابات شوراها كه در دولت تصويب شده بود، از نظر شوراي نگهبان، مخالف قانون اساسي بوده و مي‌خواستند چند روز قبل از انتخابات، آن را باطل كنند و خود ايشان، مشكل را با رهبري مطرح كرده‌اند كه رهبري به شوراي نگهبان تذكر داده‌اند كه صرف نظر كنند، چون باعث لغو برنامه انتخابات مي‌شود و فتنه‌زا است؛ اينجا هم دولت، برخلاف اظهارات پايبندي به قانون اساسي عمل كرده‌اند.

به آقاي [عطاءالله] مهاجراني، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] كه همراه جمعي از وزرا آمده بودند، گفتم مخالفت‌هاي با ايشان را خيلي وسيع مي‌بينم؛ خوب است براي پيشگيري از اقدامات تندتر، فكري بكنند. آقاي علي خاتمي، ریيس بازرسي ويژه [رییس‌جمهور] و مديرانش آمدند. گزارشي از نحوه كار دادند و كمك فكري خواستند. گفتم با محسن كه هشت سال ریيس دفتر بازرسي ويژه ریيس‌جمهور بود، مشورت كنند، سپس براي مذاكره بيايند. فائزه از تنگرا [در استان گلستان]، تلفني خبر سلامتي خود و همراهان را داد.

 

چهارشنبه ١٠ فروردین ١٣٧۹

امروز هم وقت زیادی برای دیدارهای عید صرف كردم؛ متقاضی زیاد است و بیشتر از مدیران كشور هستند و با اینكه وقت را محدود كرده ایم، خارج از برنامه هم می‌آیند.

آقای رسول زرگر، معاون آب وزارت نیرو گفت، هشت سد تكمیل شده در هفته های آینده افتتاح می شود و طرح مهم شیروان هم در فاز مطالعات فعال است.

معاون وزیر راه و ترابری، از وضع طرح های مهمشان گفت؛ به خصوص اتوبان ها و تونل كندوان كه طرح وسیع كردن آن در یک نقطه دچار مشكل شده؛ ١٨٠٠ متر آن كامل شده و ۶٠ متر آن مشكل آفریده است؛ نقطه گسل فعال است و خاك های مُرده كه از كوه سرازیر است، مهلت نمیدهد. معاونان وزارت جهاد سازندگی هم دربارۀ طرح های تولید میگو كه مورد علاقه من است، توضیح دادند. آقایان محمدرضا عباسی فرد و محمدرضا علیزاده دو عضو شورای نگهبان، در مورد بازشماری آرای تهران مشورت كردند؛ گفتم اصلح این است، شمارش شود كه ابهامی نماند.

شكست مذاكرات اوپك، باعث تنزل قیمت نفت شده و پیروزی مهمی برای آمریكا است. نُه عضو، تصمیم به افزایش تولید در سطح قبل از محدود كردن گرفته اند. در عمل، عربستان سعودی، نقش اساسی اجرای سیاست آمریكا را به عهده داشته است.

طبعاً ما و سایر اعضاء كه مخالف افزایش تولیدند، ناچار تولیدشان را اضافه خواهند كرد، چون دیگران بازار را اشباع خواهند كرد و ریاضت ما به تنهایی كارساز نیست. شب در دفترم ماندم. كمی كسالت داشتم و با مُسكّن خوابیدم.

 

جمعه ۱۰ فروردين ۱۳۸۰

در منزل بودم. دربارة تاريخ تحزب و تاريخ فلسفه اسلامى مطالعه كردم. ظهر و ديشب جمعى از بستگان میهمان بودند. حسين [شريفيان] همشيره‌زاده كه نماينده استاندار [خراسان] در بازارچه‌هاى مرزى است، گزارشى از وضع معاملات مرزى داد و گفت، بيشتر واردات بازارچه‌هاى مرز افغانستان، ترانزيتى است.

آمريكا اعلام كرده، از پيمان كيوتو، در خصوص كم‌كردن گازهاى گلخانه‌اى، بيرون رفته؛ به خاطر مشكلات اقتصادى كه اخيراً آمريكا را فراگرفته و باعث سقوط بورس‌ها شده است. كشورهاى اروپايى، از اين اقدام آمريكا به خشم آمده‌اند.

در فرانسه، ریيس‌جمهور به دادگاه احضار شده؛ به خاطر يك اتهام مالى. انتقاد از ضعف تصميمات اجلاس سران عرب زياد شده و اين ضعف را معلول اعمال نفوذ آمريكا مى‌دانند. خشونت اسرایيل هم به خاطر اين ضعف رو به شدت است. آشتى [یاسر] عرفات، [رییس تشکیلات خودگردان فلسطین] و بشار اسد، [رییس‌جمهور سوریه]، را از نتايج اجلاس معرفى مى‌كنند. چند سال پيش در زمان مرحوم حافظ اسد، روابط‌شان تيره شد.

حوادث لامرد، هنوز مورد توجه است. تظاهرات امروز برگزار نشد. جمع زيادى بازداشت شده‌اند. امام‌جمعه لامرد، احتمال اينكه خود مأموران، براى بدنام كردن مردم، فرماندارى را آتش زده باشند، مطرح كرده است. خبرگزارى [جمهوری اسلامی (ایرنا)]، اخبار تحريك‌كننده مى‌دهد و به حساب جناح مخالف دولت مى‌گذارد.

آب رودخانه هيرمند در زابل كه دو سه هفته جريان يافته بود، اخيراً باز قطع شده و مشكلات جدى براى مردم زابل به وجود آورده است. ايران به سازمان ملل، از تخلف طالبان در اجراى قرارداد با ايران كه ملزم است، حداقل در ثانيه ۲۶ مترمكعب آب در رودخانه به ايران بفرستد، شكايت كرده. طالبان هم جواب داده‌اند كه در اثر خشكسالى، آب از سرچشمه كم شده و خود افغانستان هم مشكل دارد.

 

شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۸۱

به دفترم رفتم.گزارش‌ها را ديدم. اسرایيل، [شهر] رام‌الله را اشغال كرده و وارد دفتر [یاسر] عرفات شده است. آب و برق را قطع كرده‌اند. هفت فلسطينى و چند اسرایيلى هم در درگيرى‌ها كشته و تعداد زياد از فلسطينى‌ها بازداشت شده‌اند. در بسيارى از كشورهاى عربى و اسلامى و اروپايى، تظاهرات وسيع مردمى عليه تجاوز اسرایيل برپا شده و شوراى امنيت سازمان ملل، قطعنامه صادر كرده و از اسرایيل خواسته است، به تجاوز خود پايان دهد و همزمان خواستار محكوم شدن خشونت‌ها از دو طرف شده كه همين بند، موجب شد،كشور سوريه از رأى دادن خوددارى كرده و از جلسه بيرون رفته و مى‌گويد، قطعنامه ضعيف و بى‌اثر است.

اكثر سران و ان‌جي‌اوهاي غربى هم اسرایيل را سرزنش مى‌كنند. ۷۰۰ نفر از اتباع غربى هم براى جلوگيرى، با ديوارگوشتى شروع به رفتن به مقابل تانك‌هاى اسرایيلي‌ كرده‌اند. يك دختر نوجوان فلسطينى، در يك اقدام شهادت‌طلبانه، جمعى از اسرایيلى‌ها را كشته و مجروح كرده است. مجموعاً فضاى سياسى جهان، عليه اسرایيل و به نفع فلسطينى‌هاست. مخالفت اسرایيل با مصوبات اجلاس سران عرب كه امتياز مهمي هم به اسرایيل داده بود، دنيا را قانع كرده كه اسرایيل سرسختي بى‌مورد نشان مى‌دهد. در مجموع اجلاس سران عرب، از لحاظ سياسى توپ را در زمين اسرایيل انداخته، اما گذشت از ۸۰ درصد اراضى فلسطين در مقابل تحويل ۲۰ درصد آن هم عقبگرد مهمى شبيه به كمپ ديويد است؛ به همين دليل، من هم در خطبه‌هاى ديروز نمازجمعه با آن مخالفت‌كردم. به خصوص از اينكه همزمان از ايران خواسته‌اند كه جزاير سه‌گانه را به امارات بدهد، آنها را سرزنش كردم، در حالى كه سخاوتمندانه ۸۰ درصد خاك فلسطين را از جيب مردم فلسطين مى‌بخشند و به دشمن مى‌دهند، اصرار دارند كه حق ايران در جزاير را ناديده بگيرند و ممكن است، با فشار آمريكا باشد كه مى‌خواهد اين جزاير را پس از انتقال به امارات، اشغال و پايگاه نظامى كند؛ به خصوص‌كه اخيراً در كويت و قطر و بحرين و عمان و سعودى، پايگاه نظامى به دست آورده‌اند.

بين حزب‌الله لبنان و ارتش اسرایيل هم در جنوب لبنان و منطقه شبعا درگيرى پيش‌آمد و اسرایيل، حزب‌الله را متهم‌كرده كه مى‌خواهد بحران را در منطقه تشديد كند و سوريه را تهديد كرده و سوريه و ايران را مشوق حزب‌الله خوانده است. [جرج] بوش هم برخلاف همه دنيا از اسرایيل دفاع كرده و تجاوز اسرایيل را دفاع خوانده، ضمن اينكه از خشونت‌ها ابراز تأسف‌كرده است. [الیزابت بووِز لیون]، ملكه مادر بريتانيا در سن ۱۰۱ سالگى در اثر عفونت ريه درگذشت.

آقاى [اسحاق] جهانگيرى، وزير صنايع [و معادن] آمد. گزارشى از وضع صنايع در سال گذشته و برنامه سال آينده داد و در مورد خطر آمريكا و وضع متشنج سياسى‌كشور، اظهار نگرانى كرد وگفت، از شما انتظار است‌كه اقدام جدى‌ براى رفع خطر و ايجاد آرامش‌كنيد و گفت، آقاى على لاريجانى، [رییس سازمان صداوسیما]، در [جلسه هیأت] دولت به او گفته است كه اگر آقاى هاشمى، متصدى پروژه رفع خطر و آرامش با اختيارات كامل بشوند، ممكن است نتيجه بگيريم.گفتم، اكنون هم هر كارى از من ساخته باشد، انجام مى‌دهم و به خصوص از طريق رهبرى و آقاى [حسن] روحانى، [دبیر شورای‌عالی امنیت ملی] در شوراى عالى امنيت. درخواست‌ كرد، در مورد استخلاص آقاى [عبدالله] نورى، [وزیر اسبق کشور]، اقدامات بيشترى بكنيم. گفتم، رهبرى صريحاً مى‌گويند، شرط عفو پس‌گرفتن حرف‌هایى است كه آقاى نورى گفته‌اند. خواست كه از طرح‌هاى صنايع بازديد كنم.

عصر آقاى كمال خرازى، [وزیر امورخارجه] آمد و از نامطمئن ‌بودن وضع افغانستان گفت و از عدم اختيار در خصوص كنترل سياست خارجى و از خطر مسأله فلسطين. معتقد است، عمليات شهادت‌طلبانه نتانيا، در زمان برگزارى اجلاس سران عرب، مضر بود و براى رد طرح اعراب و تشديد تجاوز، بهانه به دست اسرایيل داد.گفتم، اگر صلح پيشنهادى اعراب هم پذيرفته شود، به ضرر است؛ چون عملاً و رسماً اسرایيل تثبيت مى‌شود و حق مردم فلسطين ضايع خواهد شد. گفت، هرچه براى تماس تلفنى آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییس‌جمهور] با ياسرعرفات، [رییس تشکیلات خودگردان فلسطین] تلاش ‌كرده‌اند، مقدور نشده؛ گويا تلفن او قطع يا در اختيار اسرایيل است.

گفت، بعضى از شركت‌هاى نفتى نقل‌ كرده‌اند که رهبرى، من و آقاى خاتمى، ۲۰ نفر را براى مذاكره با آمريكا تعيين كرده‌ايم و نيز مسئولان تحويل سلاح در ايران به‌ كشتى‌ كارين‌آ بازداشت و تنبيه شده‌اند.  گفتم، همه اينها دروغ و از نوع كارخانه دروغ‌سازى پنتاگون براى جنگ روانى و با اهداف خاص است؛ شبيه شايعه‌اى كه اخيراً وسيع منتشر شده – حتى در مجلس و بعضى از رسانه‌هاى عربى – كه مسأله حل روابط با آمريكا به من محول شده و من دو نفر را تعيين‌ كرده‌ام و در قبرس مشغول مذاكره‌اند؛ همه اينها از بيخ دروغ است.

همراه بخشى از اعضاى خانواده به‌ كيش‌ آمديم. ساعت هفت رسيديم. آقاى [حسین] قاسمى، [رییس سازمان منطقه آزاد کیش] و معاونان و نظامى‌ها استقبال كردند. در مسير گزارش داد و گفت، روزانه ۷۰۰۰ مسافر از هوا و دريا، وارد كيش مى‌شود.

  • نویسنده : حبیب لاجوردی
  • منبع خبر : مجموعه یادداشت های روزانه اکبر هاشمی رفسنجانی