جمعه ۱۴ فروردين ۱۳۶۰
امروز صبح، خبر شكست كودتاى تايلند داده شد. در لبنان صهيونيستها و امپرياليسم و [حزب] كتائب شرارت كردهاند و جمع زيادى از مردم كشته و زخمى شدهاند.
ساعت نه صبح به منزل آقاى بهشتى رفتم. مسئولان وزارت كشاورزى، برنامه و بودجه، جهادسازندگى و نخستوزير جمع بودند. در خصوص هماهنگ كردن كار جهاد و وزارت كشاورزى بحث بود. بناست در روستاها «مراكز خدمات» ايجاد شود كه كم كم قسمت عمده وزارت كشاورزى از مركز به روستاها منتقل شود. با كار جهاد، تداخل دارند.
راه حل موقتى پيدا شد. قرار شد شوراهاى روستا، توسط جهاد ايجاد و هدايت شوند و مجرى جهادى طرحهاى كشاورزى هم باشند.
همراه آقاى رجایى به نماز جمعه رفتيم. جمعيت فوقالعادهاى بود، در خيابان طالقانى هم تا ميدان فلسطين نشسته بودند. با آقاى رجایى در راه بحث كرديم. قرار شد تعطيل سفارتخانههاى كم اثر، با فعال و اصلاح كردن ساير سفارتخانهها همراه باشد و تلاش شود تاآخر هفته، چند كار مؤثر درباره وزارت خارجه، اعلان شود.
گفتند، بناست بخشنامه كنيم كه تمام عكسها در ادارات، به جز عكس امام، جمع شود و نماز جماعت بخوانند و خانمها حجاب را مراعات كنند.
عصر آقاى محمد هاشمى از رفسنجان آمد. درباره محدوديتهاى بيجاى بازرگانى، مثل ممنوعيت ورود پمپ شناور و برنج حرف داشت. تا حدى صحيح است. بايد فردا با وزارت بازرگانى تماس بگيرم.
چند نفر آواره عراقى و خوزستانى هم آمدند و مشكلى داشتند، اميد است رفع شود. آقاى خامنهاى هم آمدند و درباره وضع جنگ و هيأت صلح و مطالب جارى، بحثهاى مفيدى داشتيم.
اعلاميه تعيين نماينده در هيأت اختلافات را تهيه كردم و به صداوسيما دادم.
شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۶۱
اعضاى دفاتر حزب جمهورى اسلامى با امام ملاقات داشتند كه در آن، شوراى مركزى و شاخههاى ديگر هم بودند. آقاى خامنهاى از طرف حزب صحبت كردند و امام هم مفصلاً سخنرانى كردند و حزب را در كنار نهادهاى رسمى كشور مورد خطاب و بحث قرار دادند كه اثر زيادى روى موفقيت حزب دارد.
قبل از آن، آقاى [محمود] كريمى ریيس بنياد مستضعفان آمد و ضمن اظهار مطالبى، گزارشى از موفقيتهاى بنياد داد. بعد از ديدار امام، آقايان خامنهاى، نخستوزير و وزيرخارجه براى صرف ناهار به منزل ما آمدند. آقاى دكتر ولايتى [وزير امورخارجه] گزارش نتايج سفر به پاكستان را داد و اينكه استقبال شايانى كردهاند و به خواستههاى ما توجه شده و تا حدودى حاضر به تأمين نيازهاى نظامى ما شدهاند و موافقتنامهاى اقتصادى و سياسى ردوبدل شده و موضع مشتركى در موضوع افغانستان گرفتهاند.
درباره برنامه سفر ايشان به كويت و مذاكره با شيوخ خليج فارس و جلب اعتماد و اطمينان آنها مشورت شد. عصر به مجلس رفتم و با آقاى [منيرالدين] حسينى بحث اقتصادى داشتيم. سپس با آقاى [سيدعلى اكبر] پرورش [وزير آموزش و پرورش] و گروهى از معاونان و مسئولان وزارت آموزش و پرورش، با حضور آقاى نخستوزير جلسهاى داشتيم. اختلافات آنها شديد است و به مدت سه ساعت، دو طرف صحبت كردند. بالاخره نظر آقاى پرورش را تأييد كرديم و خواستيم كه همكارى كنند. شب در مجلس خوابيدم.
یکشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۶۲
صبح زود بلند شديم. بچهها به مدرسه رفتند و من به مجلس. قبل از جلسه چند جملهاى صحبت كردم. چند لايحه تصويب شد و در تنفس براى قاريان قرآن كه در مسابقه شركت كردهاند و اعضاى حزب جمهورى اسلامى رفسنجان كه به مجلس آمده بودند، صحبت كردم.
ظهر در دفترم آقاى كروبى آمد و گزارشى از لبنان داد. آقاى [سيدسجاد] حججى نماينده ميانه آمد و از اينكه ماشين بنزى كه مجلس به او فروخته، پسگرفتهاند، گله داشت. آقاى [غفور صادقى] گيوى نماينده خلخال آمد و از فرماندار خلخال گله داشت و از وزير كشور كه علىرغم نظر بازرسى كل كشور او را عزل نمىكند.
عصر جلسهاى براى بررسى مواضع حزب [جمهورى اسلامى] براى طرح در كنگره داشتيم. آقايان ربانى املشى، [محسن] دعاگو، جاسبى، مهندس باهنر و دكتر ولايتى هم بودند. سپس در شوراى مركزى حزب شركت كرديم. وزير جديد مسكن مطرح بود. قرار است وزير عوض شود.
آقاى [سراجالدين] كازرونى معاون وزير كشور مطرح است. آييننامه انتخابات شوراى مركزى در كنگره را تصويب كرديم. آخر شب به خانه آمدم. بچهها خوابيده بودند. شام خوردم و خوابيدم.
ساعت يك بعد از نصف شب آقاى نخستوزير تلفن كرد و گفت امشب راجع به اعترافات حزب توده، اطلاعات جديدى دادهاند. ساعت چهار صبح دو نفر از سپاه آمدند و گفتند يكى از آنها اعتراف كرده كه امشب برنامه دارند و سرنخهايى داده است. بنابراين ديشب آمادهباش دادهاند و سپاه هم براى گرفتن افراد مورد نظر، وارد عمل شده است. احمدآقا هم آمد، قرار شد از امام مواظبت بيشترى بكنند. احتمال جوسازى براى اهداف مورد نظرشان هم مىدهيم؛ خصوصاً با ملاقاتهاى نابهنگام.
سهشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۶۳
صبح زود، به مجلس رفتم. اولين جلسه در سال نو بود. گزارشها را خواندم؛ تازه مهمى ندارد. جلسه علنى، خيلى كمرونق است. نطقهاى پيش از دستور را حذف كرديم؛ چون نبايد از امكانات عمومى براى تبليغ انتخابات استفاده شود و نطق نمايندگان و مطرح شدن آنها، ممكن است از اين جهت اشكال داشته باشد؛ اما شوراى نگهبان به عنوان ناظر بر انتخابات، نظر داد كه مجلس بايد كار عادى خود را انجام دهد. ساعت ده [صبح]، دستورات جلسه تمام و جلسه ختم شد.
در دفترم، چند ملاقات داشتم. نمايندگان، براى حل مشكلات مربوط به انتخابات، مراجعه مىكردند. بعضىها، تأييد مىخواستند كه به خاطر پرهيز از دخالت در انتخابات، از دادن تأييد خوددارى كردم. در مجموع انتخابات آزاد است. داوطلبهاى زيادى دارد و مبارزات انتخاباتى شديد است.
آقاى [على] شمخانى آمد. از وضع اطلاعات سپاه و عدم همكارى آقاى [سيد اسدالله] لاجوردى [دادستان انقلاب تهران] با سپاه ناراحت بود؛ قرار شد كمك كنم. گفت كه استقبال داوطلبان براى رفتن به جبهه، يك سوم مرحله اول طرح «لبيك يا خمينى» است؛ به خاطر عدم استفاده از نيروهاى موجود در جبههها و شايعات مربوط به تلفات و انتخابات و كارهاى [كشاورزى در] فصل بهار، استقبال مردم كم شده، ولى كافى است.
عصر، شوراى عالى دفاع، جلسه داشت. درباره عمليات خيبر و همچنين معافيت مأموريت سربازان مورد نياز در ارگانهاى دولتى، بحث شد. من به خاطر ممنوع بودن تبليغ در رسانههاى دولتى، مصاحبه نكردم؛ چون نامزد نمايندگى مردم تهران در انتخابات [دوره دوم] مجلس هستم.
ریيسجمهور مصاحبه كردند. ظاهر نشدن من در صداوسيما، شايعه سوء قصد به جان من را – كه دو سه روز است، راديوهاى بيگانه به دروغ مطرح كردهاند – جان داده است. شب، با [بيل ردكر] خبرنگار شبكه تلويزيونى اى.بى.سى آمريكا، مصاحبه مفصلى داشتم. جامعه روحانيت مبارز درباره انتخابات و تبليغات و … جلسه داشت. شب را در مجلس ماندم.
چهارشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۶۴
تا ساعت چهار بعد از ظهر در منزل بودم. خطبه عربى نمازجمعه آينده را نوشتم. به ستاد تبليغات جنگ گفتم كه خبر تبريك سران شوروى به ریيسجمهور و نخستوزير را منتشر كنند. آقاى محسن رضايى آمد و گزارش ناقصى از عمليات بدر داد. ولى مطلب قابل قبولى ارایه نكرد و به نظر مىرسد كه براى آينده هم طرح قابل توجهى ندارد. علاوه براين، او با طرح آقاى صياد هم موافق نيست و كارهاى آينده را به در دست داشتن امكانات ارتش مشروط مىكند. وقت گرفتيم كه خدمت امام برسد. در آنجا هم – بنا به گفته خودش – همان مطالب را درباره ارتش گفته. او پس از ملاقات با امام برگشت و مذاكراتمان تا ساعت يكونيم بعد از ظهر ادامه يافت. با آقاى صياد هم تلفنى صحبت كردم؛ ظاهراً از پيشرفت كار راضى است. قرار شد كه براى گزارش كامل به تهران بيايد، اما ظاهراً عمليات بىتأخير نيست. تأخير از عوامل مهم عدم موفقيت در بعضى عملياتهاى گذشته بوده است و در شرايطى كه روزانه مردم شاهد شرارتهاى عراق در شهرها هستند، نياز به يك عمليات موفق در جبههها زياد است و تأخيرها مشكلزاست.
عصر به مجلس رفتم. در گزارشها مطلب مهمى نبود. آقاى [طهماسب] مظاهرى مسئول بنياد مستضعفان آمد و گزارشى از وضع مالى بنياد داد و گفت كه بودجه بنياد در سال ۶۴ را ۴۷۳ ميليارد ريال تعيين كردهاند. او از اينكه دادگاهى بنياد را به پرداخت ۶۰۰ ميليون تومان به نفع يك مدعى خصوصى – كه عليه رضاشاه اقامه دعوى كرده بود – محكوم كرده است، اظهار ناراحتى كرد. با آقاى [موسوى] اردبيلى [ریيس ديوان عالى كشور] صحبت كردم؛ قرار شد كه رسيدگى شود.
شب مهمان آقاى موسوى اردبيلى بوديم. درباره جنگ بحث شد. قرار شد كه سياست ما در جنگ اين باشد كه نقطه مهمى از عراق را تصرف كنيم و سپس خواستار صلح شويم تا وسيلهاى براى بازپس گرفتن حقوق و احتمالاً سقوط صدام باشد. همين نظر را خدمت امام مطرح خواهيم كرد. دو نظر ديگر مبنى بر صلح از موضع قدرت يا جنگ تا سقوط صدام فعلاً مقبول نشد. هنگام شام، وضعيت قرمز اعلام شد و ضدهوايىها كار كردند، اما حملهاى صورت نگرفت. ديروقت به خانه آمدم. تنها در خانه خوابيدم.
پنجشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۶۵
امروز صبح با آيتالله خامنهاى به زيارت امام رفتيم. حالشان بهتر بود، ولى هنوز بايد مدتى در بيمارستان بمانند. لازم است به نحوى در چند روز آينده در انظار ظاهر شوند، مخصوصاً در يكى از اعياد آينده. دكترها اجازه نمىدهند.
با هم به منزل ما آمديم. درباره مسایل جنگ و مشكلات نيروى زمينى و سپاه مشاوره كرديم. نظر ايشان هم اين بود كه مسئوليت جبههها را به آقاى محسن رضايى بدهيم و نيروى زمينى را به طور موقت در كنترل عملياتى او قرار بدهيم.
سرهنگ [مصطفى] ترابى آمد و راجع به ارتش و جنگ و سپاه حرف داشت. آقاى [حسين] مهديان آمد و راجع به مسایل خيريه [مرحوم ابوالفضل] توليت و مشكلات دفتر نشر[فرهنگ اسلامى] مذاكره شد. احمدآقا آمد. راجع به كيفيت ظهور امام در روزهاى آينده صحبت شد. به جایى نرسيديم. قرار شد به آيتالله منتظرى هم از حال امام اطلاع دهم. فاطى و فائزه كه در ايام عيد سفر كرده بودند، آمدند. تلفنى با عفت در هتل الفتح مكه صحبت كرديم.
جمعه ۱۴ فروردين ۱۳۶۶
در منزل تا ساعت ده و چهل وپنج دقيقه، براي خطبههاي جمعه مطالعه كردم. براي اقامه نماز جمعه به دانشگاه [تهران] رفتم. بحث جديدي در [موضوع] استكبار و استضعاف شروع كردم . عصر و شب بيشتر به تماشاي تلويزيون و مطالعه گذشت. آقاي [محسن] رضايي اطلاع داد كه عمليات عقب افتاده است. قرار شد براي مذاكره و توضيح به تهران بيايد.
يكشنبه ۱۴ فروردين۱۳۶۷
در منزل بودم. دكتر ولايتي آمد و گزارش سفر به يونان و سوئيس براي شركت در كنفرانس خلع سلاح را داد. معتقد است كه ارائه اسناد فاجعه حلبچه، خيلي موثر بوده و يونان خواهان توسعه روابط با ما است. درباره مذاكرات در سازمان ملل مذاكره كرديم و براي پست سفارت هند براي دكتر [محمدعلي] هادي [نجف آبادی] مشورت كرد ؛ موافقت كردم.
آقايان [محمدرضا] توسلي، [سید مهدی] امام جماراني، [علی اکبر] آشتياني، [عبدالواحد] موسوي لاري، شريفي و سراج[الدین موسوی] آمدند و از تكذيب آقاي ناطق نوري در روزنامه رسالت در مورد اظهارات آقاي موسوي خوئينيها در مورد نظر من در خصوص انشعاب روحانيون مبارز گله داشتند.
آيتالله خامنهاي ناهار مهمان ما بودند. از سفر به جبههها گفتند و درباره رسيدن به ارتش براي اصلاح آن و نيز درباره مشكل ارتش و سپاه مذاكره شد و ايده مشتركي براي حل نهايي بدست آمد كه قرار شد بررسي شود. عصر با هم به زيارت امام رفتيم؛ حالشان خوب است.
دكتر [حسن] روحاني خبر داد كه عراق به پالايشگاههاي تبريز و اصفهان حمله كرده و يك هواپيما از دست داده كه خلبانش هم اسير شده است. در حضور امام براي مقابله به مثل مذاكره شد. قرار شد كركوك و امقصر و يكي از مراكز صنعتي ديگر عراق را بزنيم.
عصر آقاي صدرالسادات از لشكر الغدير آمد. از مشكلات لشكر و نابسامانيهاي جبهه گفت و خواستار رسيدگي من و مهلت بيشتر به الغدير و كمك مالي به بعضي از فرماندهان فقير سپاه شد.
با نخست وزير و وزير نفت در مورد پالايشگاههاي تبريز و اصفهان صحبت كردم. آقاي سنجقي وضع امروز جبهه را تلفني گفت. در شاخ شميران تبادل آتش زياد است.
پانسمان زخم پاي ياسر باز شده بود. براي اولين بار زخم جاي تركش بمب را ديدم؛ وسيع نيست، ولي عميق است.
دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۶۸
اول وقت با اتومبيل پايگاه را گشتيم. خيلي وسيع و عظيم است. حدود سه هزار نفر پرسنل دارد و براي زندگي خودكفا است. فضاي سبز زياد، مزارع كشاورزي، آب فراوان و تميز و مرتب دارد. از محل تعمير موشکها بازديد كرديم.
عفت و همراهان براي ديدن هويزه و خرمشهر رفتند و من و همراهان [= آقایان محمد رشیدیان نماینده آبادان، بیت النجات موسویان سرپرست بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی، محسن میردامادی استاندار خوزستان و دهدشتی سرپرست حوزه علمیه آبادان] با هليكوپتر به كشت و صنعت نيشكر كارون رفتيم. كاركنان پرشور استقبال كردند. در سالن آمفي تئاتر توضيحات كلي دادند. از كارخانه توليد شكر بازديد كرديم. يك خط توليد را از نقطه ورود نيشكر تا گوني شدن شكر سفيد ديديم؛ جالب است. سپس براي كاركنان صحبت كردم. كارگران خواستها و اعتراضات زيادي به مديريت دارند و خيلي شلوغ ميكردند.
سپس از نيروگاه و كارخانههاي خوراك دام و نئوپان كه از باگاس نيشكر بدست ميآيد، بازديد كرديم. درباره بازسازي توضيحات دادند. با ۲۵ هزار هكتار زمين و حدود نود ليتر آب از كارون و دز ميگيرند. آنها ۳۵ هكتار استخر پرورش ماهي دارند. براي استراحت و ناهار و نماز به مهمانسراي منطقه رفتيم. در آن حوالي، مهاجران جنگ اسكان داده شدهاند. زن و مرد اجتماع كردند و ابراز احساسات نمودند و مشكلاتشان را گفتند. عمدتاً از منطقه بستان بودند.
استانداري و مسئولان بازسازي آبادان و خرمشهر آمدند. آمار و ارقام و برنامه زمانبندي شده بازسازي و نيازها و مشكلات را گفتند. سه سال براي بازسازي كامل اين دو شهر با امكانات قبلي زمان ميخواهند.
به اهواز پرواز كرديم. در محل شهرك مجاهدان مهاجر فرود آمديم. در شصت هكتار اراضي خالصه، حدود نهصد واحد مسكوني خوب با تأسيسات شهري مربوطه ساختهاند. قرار است به رزمندگاني بدهند كه مهاجر جنگ و متأهل باشند. نظر خودشان اين است كه مجاني بدهند و نظر استاندار اين است كه چيزي گرفته شود. قرار شد در اين باره بحث و مذاكره بيشتر شود. چند شهرك ديگر براي همين منظور براي مهاجرين ساخته شده كه مجموعاً حدود شش هزار واحد مسكوني دارد. در مسجد اجتماع كردند . بحث كوتاهي كرديم و براي پرواز به تهران به فرودگاه اهواز رفتيم.
مصاحبه راديو و تلويزيوني درباره نتايج سفر نمودم. عفت و همراهان نرسيده بودند، مقداري معطل شديم. غروب رسيدند. بلافاصله پرواز كرديم. در هواپيما آقاي [سیدجلال] ساداتيان توضيحاتي از سفر به شرق داد. ساعت هشتونيم به خانه رسيدم. عفت و مهدي در ارتباط با مسأله آيتالله منتظري اوقات تلخي كردند. با عصبانيت خوابيدم.
سهشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۶۹
ساعت هشت و نيم صبح به دفترم رسيدم. تا ساعت نُه و نيم، گزارشها را خواندم. با [آقاي محمدرضا نعمت زاده]، وزير صنايع، درباره فعاليت صنايع و عرضه آنها صحبت كردم. [سرهنگ رضا نيك نژاد]، رييس شهربانى[كل كشور] آمد. گزارش كار شهربانى در سال ۱۳۶۸ را داد و نيازها را گفت. از وزارتكشور به خاطر توجه بيشتر به كميته گلايه داشت.
آقاى [عباسعلي] وكيلى آمد. گزارش عملكرد امداد و درمان جنگ را داد و براى كار آينده، اظهار تمايل كرد كه امور اسرا را به عهده بگيرد. آقاى [محمدحسن] زورق، [معاون سياسي صداوسيما] آمد. درباره شيطنتهاى تبليغاتى بعضى از عناصر در صداوسيما مذاكره كرد. قرار شد براى جلوگيرى از اِعمال غرض آنها، موضوع بررسى شود.
عصر شورايعالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. آييننامه دانشگاه آزاد اسلامى اصلاح شد و چند مصوبه ديگر داشتيم. اعضاي شورا، افطار مهمان من بودند.
محسن آمد و براى كارهاى البرز قم، پول شخصى گرفت؛ قبل از انقلاب، ده هكتار زمين براى پستهكارى خريده بوديم. آقاجلال آمد و براى مخارج منزل پول گرفت.
شب تا ساعت هشت و نيم، كارها را انجام دادم و به منزل آمدم. در گزارشها، مسالة تلاش عراق براى ساخت بمب اتمى و عقبنشينى رهبران جمهوري ليتوانى از مواضع استقلالطلبانه، در صدر است.
برف و باران و تگرگ در اكثر نقاط كشور مىبارد. در شمال غرب، بخشى از محصولات سردرختى را سرما زده است.
چهارشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۷۰
تنهايى سحري خوردم. سفيرمان از كويت تلفنى گفت حدود ۱۵ هزار عراقى به منطقه تحت اشغال آمريكايىها پناه بردهاند كه سيصد نفر از آنها ايرانى هستند و عمدتاً از خانوادههاى خويى، ايروانى و… كه مىخواهند به ايران بيايند؛ گفتم ترتيب انتقالشان داده شود.
دكتر ولايتى، تلفنى گفت تركيه خواستار تشكيل فورى جلسه شوراى امنيت [سازمان ملل] براى بررسى مسأله سركوب مردم عراق توسط صدام شده است. از ما خواستهاند در جلسه صحبت كنيم؛ موافقت كردم.
ساعت هشت و نيم صبح به دفترم رسيدم. خبر مهم در گزارشها، سرازير شدن سيل آوارگان كرد به ايران و تركيه است.
دكتر [مصطفي] معين، [وزير فرهنگ و آموزش عالي] آمد. نظرم را دربارة عملكرد وزارت [فرهنگ و آموزش عالي] خواست؛ گفتم خوب است و نقص كار، در نحوه همكارى با دانشگاه آزاد اسلامى است كه بايد جبران شود و دانشگاه بينالمللى [امام خميني]، بايد فعالتر شود.
با [آقاي رنهفلبر]، وزير امورخارجه سوييس ملاقات داشتم. دربارة حل مشكل عراق و منطقه و توسعه روابط مذاكره شد. او از مواضع ايران تشكر كرد.
آقاى [سيد محمد موسوي] خوئينىها، با اعضاي مركز مطالعات استراتژيك [رياست جمهوري] آمدند. گزارش كار دادند و نيازها را گفتند. خواستار توجه بيشتر من براى فعالتر شدن مركز شدند. از اينكه اكثر معاونان از يك خط [سياسي] هستند، انتقاد كردم.
عصر هيات دولت جلسه داشت. شب وزرا، معاونان و مشاوران [رييسجمهور] با اعضاى خانواده خود براى افطار مهمان من بودند. به همه پانصد تومان عيدى دادم و براى خانمها چند كلمهاى صحبت كردم. از دعوت خوشحال بودند. اعضاي خانواده خودم هم بودند. عفت هم به زنان عيدى داد.
با وزيران امور خارجه لوكزامبورك، هلند و ايتاليا (تروئيكا) كه از سوى جامعه اقتصادى اروپا آمدهاند، ملاقات كردم. خسته بودم. مذاكرات گرم و صميمى بود. به نظر مىرسد، مىخواهند مشكلات روابط را رفع كنند.
جمعه ۱۴ فروردين ۱۳۷۱
در خانه بودم. بيشتر وقت به مطالعه و قدم زدن در حياط گذشت. سحر بيدار نشديم و بدون سحرى روزه گرفتيم.
مراجعه نمايندگان رد صلاحيت شده زياد بود. با آقاى [احمد] جنتى، تلفنى صحبت كردم و تذكراتى در مورد خطبه نماز جمعه ايشان دادم؛ اولين خطبهاى است كه به عنوان امام جمعه موقت تهران ايراد مىكنند. خواستم نمك بر جراحات آزردهخاطرها نپاشد.
آقاى [علياكبر] ناطقنورى از مزاحمت شهردارى تهران در مورد نصب پوسترهاى انتخاباتى نامزدها شكايت كرد. شهردارى مىگويد پوسترها را فقط در نقاط مشخص شده نصب كنند. به [آقاي غلامحسين كرباسچي]، شهردار تذكر دادم. او مىگويد ديوارهاى شهر را كه اخيراً تميز كردهايم، كثيف مىكنند. مقررات هم اجازه نمىدهد؛ قرار شد مدارا كنند.
عصر با اصرار وزارت امور خارجه، تلفنى با آقاى [هلموت] كُهل، صدراعظم آلمان [غربي] دربارة هماهنگى در ميانجيگرى در منطقه قرهباغ و ضرورت توازن در مبادلات دو كشور مذاكره كردم؛ فعلاً اين توازن به نفع آلمان بههم خورده است.
امروز در بسيارى از كشورهاى اسلامى عيد فطر است، اما تا ساعت يازده شب، رؤيت هلال شوال در ايران به اثبات نرسيد.
شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۷۲
آقاى [مرتضي] ميرباقرى، دبير شوراى عالى جوانان آمد و راجع به نمودار تشكيلاتى و نحوه تشكيل جلسه شورا گفت. دكتر [مصطفي] معين، [وزير فرهنگ و آموزش عالي] آمد و راجع به تأسيس مركز ليزر با كمك پروفسور [علي] جوان و تقويت بودجه اعزام اساتيد براى فرصت مطالعاتى و تهيه مجلات علمي و كتب و بالا بردن حقوق اعضاي هيأت علمى دانشگاهها استمداد كرد.
دكتر [سيد محمدرضا] هاشمى [گلپايگاني، دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي]، براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد. آقاى [عبدالحسين] وهاجى، [وزير بازرگاني] آمد. گزارش وضع نان و خريد كالاهاى اساسى و برنامه ماشينىكردن پخت نان را داد. سلمانى براى اصلاح آمد. از استخر استفاده كردم.
عصر با آقاى ماهاتير محمد، نخستوزير مالزى كه در رأس هيأتى همراه خانوادهاش به ايران آمده است، ملاقات داشتيم. مذاكرات دربارة توسعه همكارىها بود. آنها علاقه مند به فروش روغن نخل [= پالم] و استفاده از خاك ايران براى ترانزيت كالا به آسياى ميانه هستند.
شوراى عالى امنيت ملي، اولين جلسه خود در سال ۱۳۷۲ را داشت. دربارة [جمهوري] آذربايجان، افغانستان و روسيه و برخورد با تبليغات آمريكا و غرب و منافقين مذاكره شد.
شب به افتخار ميهمانان مالزيايي ضيافت شام دادم. سر ميز شام و قبل از شام سئوالات زيادى از آقاي ماهاتير محمد كردم. ارقام را به خاطر نداشت؛ در ملاقات با ايشان در اندونزى، او را مسلطتر يافته بودم. خانمهايشان هم همزمان ميهمان عفت بودند. شب عفت ديرتر از من رسيد و كلى حرف براى تعريفكردن داشت.
يكشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۷۳
از ساعت نُهونیم صبح تا پنجونیم بعد از ظهر، كارهاى دفتر را انجام دادم. دكتر [محمدحسین] عادلى، [رییسکل بانک مرکزی] آمد.گزارش مذاكرات دربارة معوقههاى چندكشور و گزارش سفر به بحرين و تصميمات همكارى پولى را داد.از آقای [مرتضی] محمدخان، [وزیر امور اقتصادی و دارایی]، براى ضعف هماهنگى گله داشت.دربارة تجديد حيات بانك استان صحبت شد؛ موافق نيست و معتقد است، مؤسسات اعتبارى كه بهزودى شروع به كار مىكنند، جاى خالى آن را پُر مىكنند.
[آقای غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد.دربارة سفر به تركمنستان در ارتباط با لوله گاز آنها صحبت شد. دربارة پالايشگاههاي آبادان و هرمزگان و مسأله [فروش نفت به صورت] سيف(CIF) ، فوب (FOB) و خريد فرآورده مذاكره شد.
[آقای علی صوفی]، استاندار كهكيلويه و بویراحمد آمد. پيشنهادهایى دربارة توسعه صنايع دستى و مراتعداري و دامدارى و كشاورزى و راههاى استان و مدارس شبانه روزى ارایه داد و خواستار تسريع سفر من شد.
آقايان [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی]، [مسعود روغنی] زنجانى، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [محمدحسین] عادلى، [رییسکل بانک مرکزی] آمدند. دربارة خريد نيروگاه اتمى از چين بحث شد؛ قرار شد پيگيرى شود.
فرماندار قم آمد و از طرحهاى مهم سد پانزده خرداد و نيروگاه و فاضلاب و… تشكر كرد.عصر هیأت دولت جلسه داشت. مقررات تعرفههاى واردات را تكميل كرديم و گزارش عملكرد بخش كشاورزى را شنيديم.
شب میهمان آیتالله خامنهاى بودم. دربارة سفرهاى نوروزىمان، مصلاى تهران، ضرورت كنترل قيمتها، مصارف ارزى، مسائل حج، اوپك و مزاحمتهاى سعودى، کتاب تفسير راهنماى من و مسائل ديگر مذاكره كرديم.
دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۷۴
ساعت نُه صبح به دفترم رسيدم. تا ساعت ده كارها را انجام دادم. آقايان [غلامحسین] محمدى [گلپایگانی] و [سیدعلیاصغر] حجازى، از دفتر آیتالله خامنهاى به عنوان ديدار عيد نوروز آمدند. آقاى محمدى از گرفتارىهاى خانوادگى و مريضى دو فرزندش و از خستگی زیاد آیتالله خامنهاى گفت و من تأكيد كردم كه نگذارند ايشان خسته شوند. آقاى حجازى از توسعه سريع كشور و اعجاب از اين همه سازندگى گفت.
ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. گروهى از كالاهاى خانگى را تعيين قيمت كرديم. دربارة تسريع براى راهاندازى فروشگاههاى زنجيرهاى تأكيد شد. عصر شوراى اقتصاد جلسه با چند مصوبه داشت؛ بعد از جلسه، جمعى ماندند و از جريان و ادامه رشد نزاع با آمريكا اظهار نگرانى كردند.
تلفنى با آیتالله خامنهاى احوالپرسى كردم. بعد از نماز مغرب و عشاء به ديدار ايشان رفتم؛ ديروز از سفر مشهد و مازندران برگشتهاند. ايشان از ملاقات امروزشان با خانواده امام و نصايح به حسنآقا [خمینی] و تحويل گرفتن مقدارى از وجوه شرعيه كه آنها آورده بودند، گفتند. دربارة مسایل جارى، منجمله اهميت پالايشگاه فروكرم فارياب و سفرم به خوزستان و دربارة تحريكات اخير آمريكا بحث شد كه ايشان معتقد بودند، بايد با بيانيهاى جواب داد.
شب با آقاى دكتر [علیاکبر] ولايتى، [وزیر امور خارجه] كه به تازگى از سفر خاور دور برگشته، تلفنى صحبت كردم. مضامينى را مشخص نمودم كه بر محور آن بيانيهاى تهيه كنند.
سهشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۷۵
ديشب در خواب، بارش باران سيلآسا و مخربى را ديدم، ولى خودم مىتوانستم پرواز كنم و آسيب نبينم. ساعت هشتونیم به دفترم رفتم. دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رییسجمهور و عضو شورای نگهبان] آمد. راجع به شيوه بررسى انتخابات در شوراى نگهبان، اظهار عدم رضايت كرد و گفت در مواردى تحميل خواست شخصى بر مقررات پيش مىآيد؛ تلفنى به آقايان [احمد] جنتى و [محمد] امامىكاشانى تذكر دادم.
آقاى [محمد] سعيدىكيا، [معاون بنیاد مستضعفان] آمد.در مورد اجراى بزرگراه [تهران] شمال توسط بنياد مستضعفان صحبت شد؛ اظهارخوشبينىكرد. آقاى [علی] رازينى، ریيس دادگسترى تهران آمد. گزارشى از اقدامات خود در اين مسئوليت، منجمله حذف قضات نامناسب، كمك مالى براى استعفای قضات و محدود كردن دادگاههاى علنى كه آثار منفى حيثيتي براى نظام دارد و تحتكنترل درآوردن مرافعات مربوط به شخصيتها و مقامات را داد.من هم تذكراتى در مورد بعضى از اقدامات دادم.
شوراى عالى بيمه [و خدمات درمانی]، در حضور من جلسه داشت. طبق گزارش دكتر [علیرضا] مرندى، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی]، از پيشرفت كار بيمه درمانى عمومى، روستایيان و خويش فرمايان استقبال نكردهاند. پيشنهادهایی در مورد فعالتر كردن و رفع موانع شد، ولى ناتمام ماند. با اينكه دولت، حدود هشتاد ميليارد تومان به اين بخش كمك مىكند، وزارت بهداشت، نگران كمى بودجه در صورت عدم تحقق بيمه همگانى است.
عصر آقاى [علی] لاريجانى، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. در مورد تبليغات انتخابات و اشكالاتى كه تبليغات صداوسيما در اين خصوص داشت، صحبت شد. تقاضا داشت كه در مورد حل مشكل اختلاف با مديريت [سازمان عمران] كيش كمك كنم. نسبت به كمرنگ بودن تبليغ طرح بازسازى مناطق جنگزده انتقاد كردم.
شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. در مورد عملكرد هيأت دانشگاهى، بحث ناتمام داشتيم و در مورد عملكرد هيأت اعزامى به پكن، قرار شد ضمن تذكر رفع اشكالات، از آنها تشكر شود. به خانه آمدم. فائزه آبگوشت تهيه كرده بود. مونا و حسن، [فرزندان فائزه] آمدند. با هم شام خورديم.
پنجشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۷۶
ساعت پنج و نیم صبح، بر اثر خواب ناراحتكنندهاى بيدار شدم و ديگر نخوابيدم. در خواب مىديدم كه پس از انجام ديدارى از يكى از شهرهاى ايران، عازم خوزستانم و بنا بود با ماشين پژوى شخصى خودم كه قبل از انقلاب داشتم، سفر كنم؛ همان اولين ماشين پژوى ۴۰۴ که داشتم. قرار شد حمامي بروم، در حالى كه جمع زيادى از همراهان در محل صرف ناهار منتظر ما بودند. به حمام رفتم. تأسيسات حمام به صورت غيرآشنا و خيلى مفصل بود. هرچه لباس بيرون مىآوردم، باز هم لباس ديگرى باقى بود و هرچه صابون مىزدم، كف نمىكرد و آب شيرها هم قطع مىشد. بعداً معلوم شد، يكى از كاركنان آن محل، عمداً دستگاهها را از كار مىانداخت؛ اسم او شبيه اسامى مسيحىها بود. ضمناً نگران زيادىِ تعداد همراهان و نبودن جا در اتومبيل بودم. آقاى [سیدکاظم] نورمفيدى، [امامجمعه] گرگان و گويا آقاى [عبدالمجید] معاديخواه هم مىخواستند همراه من به خوزستان بيايند. استحمام ناتمام بود كه از خواب بيدار شدم. احتمال دادم، صورتى از وضع كارهاى ناتمام و مسئوليتهاى دوران رياستجمهورىام باشد كه به زودى تمام مىشود.
عمده وقتم به مطالعه كتاب تاريخ تركمنستان گذشت و نكات جالبى هم در ارتباط با تاريخ ايران و تهيه مواد درس تاريخ بهدست آمد. پيام به جشنواره فيلم جوانان را اصلاح كردم. مقدارى هم راهپيمایى نمودم و قدم زدم. آب سد خيلى پایين است. رفتن تا لب آب و بالا آمدن، نوعى ورزش كوه نوردى شده و چون اين فصل بالا آمدن آب است، هر بار كه مىروم، نشانى مىگذارم و در دفعه بعدى، مقدار ارتفاع آب را مشاهده مىكنم. تقريباً روزانه ۶۰ سانتیمتر بالا مىآيد.
دو شب پشت سر هم خواب ديدم كه در نزدیكى من، هواپيماهاى بزرگى كه از ايران نبودند، ساقط مىشدند و من و همراهانم، شاهد منظره سقوط و آتشگيرى آنها بوديم و گاهى مراكز محل سقوط هم آتش مىگرفت.
جمعه ۱۴ فروردين ۱۳۷۷
تمام وقت در خانه بودم. عمده وقت، صرف بررسى نهايى کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۰ [عبور از بحران] شد. ظهر بچهها جمع بودند. فائزه، [نماینده تهران]، گزارشى از تهيه مقدمات انتشار روزنامه زن را داد كه بناست در ماه خرداد منتشر شود و فاطى از اقداماتى گزارش داد كه براى ساخت مركزي مدرن براى بيماران سرطانى نموده است.
مبادله اسرا بين ايران و عراق مورد توجه است. عراق ۱۱۲ اسير ايرانى را آزاد كرده، در مقابل، ايران ۱۸۰۰ اسير عراقى را آزاد كرده و به نسبت اسراى موجود تنظيم شده است. قبلاً عراق مدعى بود كه به جز ۶۷ اسير انتفاضه، اسير ديگرى از ايران ندارد. قرار است آزادسازى ادامه يابد.
در گزارشها از اقداماتى براى لغو اعلان اعتصاب نجفآباد خبر مىرسد. آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور] هم در ملاقات پريشب گفت كه از طريق طرفداران خودِ آیتالله منتظرى، مشغول اقدام است.
شب حاجآقا ناصر كمرهاى و خانواده و مهندس طباطبايى براى ديدار مكه و عيد آمدند؛ گله نمود كه ايشان را همراه خود نبرديم. آقاى [علیاصغر] لطفي – يكى از محافظان – نوزادش را براى گفتن اذان و اقامه آورد؛ هديهاى هم دادم.
شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۷۸
[آقایان حسن حبیبی، سیدرضا زوارهای، محمدرضا عباسیفرد، احمد علیزاده، محمدرضا علیزاده و علیآراد]، حقوقدانان شوراي نگهبان آمدند و گفتند، مردم جاي خالي شما را در مديريت كشور حس ميكنند و خواستند كه در مسایل مهم كشور، بيشتر حضور داشته باشم. گفتم سياستم همين است كه فضا را براي بروز استعدادها و ظهور مديريتهاي جوانتر و پُرانرژيتر باز كنيم. به آقاي عباسيفرد گفتم كه به آقاي [مرتضی] مقتدايي، [دادستان کلکشور] بگويد، اگر بنا است رهبري آقاي كرباسچي را بعد از محكوميت عفو كنند، ترجيح دارد كه قوه قضایيه خود مسأله را حل كنند و يا زمان را براي بررسي مجدد پرونده، بيشتر كنند.
آقاي [هاشم هاشمزاده] هريسي از اعضاي [مجلس] خبرگان آمد. خاطرهاي از اول انقلاب گفت كه من در مسئوليت سرپرستي وزارت كشور، حكمي به ايشان دادهام كه در آذربايجان به امور رسيدگي كنند و از اينكه تعبير مأموريت موجود در پيشنويس را به «خواهشمندم» تغيير داده بودم، تحت تأثير قرار گرفته. پيشنهاد داشت، [مجلس] خبرگان را با علنيكردن مذاكرات و فعال كردن كميسيون تحقيق، فعالتر كنم و بهتر است رهبري از اين سخنان ستيزهجويانه كمتر بگويند و ستاد اجرايي فرمان امام را از خودشان جدا كنند.
آقايان دكتر [محمدعلی] نجفي و [مسعود] نيلي از سازمان برنامه و بودجه آمدند. سياستهاي كلي برنامه سوم را كه به تصويب دولت رسيده، براي بررسي در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] آوردند و گفتند كه از سال گذشته، حدود ۵۰۰ ميليارد تومان بدهي مانده و احتمالاً در سال جاري هم حتي در صورت اصلاح قيمت نفت، حدود هزار ميليارد تومان، كسر بودجه دارند و ضمن انتقاد از خطبه جمعه گذشته آقاي [محمد] يزدي، از خطبههاي جمعه ديروز من تشكر كردند.
عصر خانم دكتر [نسرین] معظمي، [رییس مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی خلیج فارس] و گروه علمي كه در قشم همكارش بودند، آمدند و از آقاي [بهروز] بوشهري، [مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم] شكايت داشتند؛ براي عدم حمايت آنها. جمعي از اعضاي [شورای مرکزی حزب] كارگزاران [سازندگی] آمدند و براي حل مشكل آقاي كرباسچي استمداد كردند. ظهر فائزه و محسن،ناهار آمدند. فائزه اصرار داشت، براي اجازه سفر به نيويورك كه قبلاً قرار گذاشته با تأييد آقاي [هادی] نژادحسينيان، [نماینده دایم ایران در سازمان ملل]؛ مخالفتكردم.
یكشنبه ۱۴ فروردین ١٣٧۹
پیش از ظهر با ملاقات چند گروه از سپاه حفاظت و دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و شخصیت های مختلف كه برای دیدار عید آمدند، گذشت. اكثر بحثها در مورد مشلاكت امنیتی و شغلی و سیاسی كشور است. آقای حسین مرعشی، نماینده کرمان هم جداگانه آمد. دربارۀ مجلس آینده صحبت كرد و گفت، در ملاقاتش با آقای سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور، او را تحت تأثیر مذاكرات ٢٨ اسفند من دیده كه گفتم، بحث مهمی كه تحت تأثیر قرار گیرد، نداشتم.
به آقای غلامحسین كرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم میهن، پیغام دادم كه در روزنامه اش تُندروی نكند؛ رهبری چند بار ابراز ناراحتی كرده اند.
ظهر محسن، سرپرست دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام آمد. گفت، در ملاقات با بستگان آقای خاتمی، آنها را از مقاله امروز در روزنامه عصر آزادگان، ناراحت دیده؛ گویا در جواب به آقای محمد قوچانی، مقایسه ای بین من و آقای خاتمی كرده و نتیجه منفی گرفته و نمونه های غیرقابل دفاعی را آورده است. گفت، موضوع رد كردن شیرینی های ارسالی از سوی آقای محمدعلی صدوقی، امام جمعه یزد توسط عفت، سروصدا در خانواده آنها به پا كرده است.
عصر آقای محمدحسن تولایی، رئیس هیئت نظارت بر انتخابات استان تهران، برای مشورت در نحوه بازشماری آرای تهران آمد. گفتم، بهتر است که به طوركامل بازشماری شود. به آقای احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان هم تذكر دادم؛ به نظر می رسد مشكل دارند.
گفته میشود، محمد اسماعیل خان، والی هرات افغانستان، از زندان طالبان در قندهار فرار كرده و به ایران آمده و در راه مشهد است. انگلیس اعلان كرده كه با تصرف بیت المقدس از سوی اسرائیل، مخالف است و نیز مخالف ساخت شهرك در كرانه غربی رود اردن توسط اسرائیل است.
سهشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۸۰
به دفترم رفتم. بيشتر به مطالعه و كار با اينترنت گذشت و قدرى به بحثهاى مربوط به هواپيماى تجسسى آمريكا که در جزيره هاينان چين، فرود آورده شده است. به اخبار [شبکههای تلویزیونی] ماهوارهاى گوش دادم؛ مسأله مهمى است، گرچه چين و آمريكا مواظباند از كنترل خارج نشود. بىشباهت به مسأله هواپيماى بلندپرواز جاسوسى «يو۲» [در سال ۱۹۶۰] كه در اتحاد شوروى، با موشكهاى دوربرد شوروى سقوط كرد و باعث بىاعتبارى آمريكا و حيثيت براي شوروى شد، نيست. چين مدعى است كه به فضاى كشور تجاوز شده و بدون اجازه در جزيره چينى فرود آمده و مسئول سقوط هواپيماى چينى است كه خلبانش مفقود است و آمريكا قبل از هر چيز بايد عذرخواهى كند و فقط اجازه داده كه مأموران آمريكا با سرنشينان هواپيماى خود كه دو موتور و دماغهاش آسيبديده، ملاقات كنند.
آمريكا مىگويد، هواپيما بر فراز آبهاى بينالمللى پرواز مىكرده و دو جنگنده چينى با آن درگير شدهاند و آسيب رسانده و آن را مجبور به فرود اجباري كردهاند. اخطار كرده كه اگر چين به اسناد و محتويات و تجهيزات فوق سرى هواپيما دست بزنند، روابط تيره خواهد شد و خواستار برگرداندن سريع هواپيما و سرنشينان شدهاند و مدعىاند كه بعضى از محتويات هواپيما، بيرون برده شده است.
بعضى از نمايندگان پارلمان آمريكا، خواستار فشار بيشتر بر چين شدهاند و با توجه به انتقاداتىكه شخص [جرج] بوش، [رییسجمهور آمریکا]، از ضعف برخورد [بیل] كلينتون، [رییسجمهور سابق آمریکا]، با چين داشته، اكنون در معذوريت قرارگرفته است. بعضىها، ضربه حيثيتى و فاش شدن ابزار و شيوههاى جاسوسى آمريكا را هم تشبيه به قضيه خسارتهاى ناشى از جاسوسي [رابرت] هانسن آمريكايى براى شوروى مىكنند كه چند هفته پيش كشف شد و بحران اخراج دهها ديپلمات دو طرف را در پى داشت.
بحران فلسطين حادتر شده؛ اسرایيل روند توسعه خشونت را در پيش گرفته و روزانه با تانك و توپ و بالگرد، به نقاط حساس فلسطينىها حمله مىكند و محاصره را شديدتر كرده و موضع سرسختترى پيشگرفته و انتفاضه هم شدت يافته است. ضعف حکومت خودگردان [فلسطین] و دولتهای عرب، روشنتر شده، ولى موضع مردم فلسطين خوب است؛ ديروز به يك شهرك اسرایيلى، حمله توپخانهاى كردهاند و قول تلافى خشونتهاى اسرایيل را مىدهند.
در كنفرانس بينالمجالس در هاوانا، [پایتخت کوبا]، اكثر سخنرانان خشونت اسرایيل را محكوم مىكنند و نماينده اسرایيل، تعادل خود را از دست داده و داد و فرياد كرده است. عدهاى از رؤساى مجالس عرب، به هيأت ما در هاوانا گفتهاند كه اگر ايران مايل است که آنها در كنفرانس فلسطين در ايران شركت كنند، بايد تضمين كند كه مسائلي عليه آنها مطرح نمىشود. نگراناند كه گروههاى انقلابى اسلامى، تُندروى كنند؛ از موضع بالا ناز مىآورند. آقاى [مهدی] كروبى، [رییس مجلس]، قول كنترل داده است.
شب، براى عزادارى محرم، در مراسم رهبرى در حسينيه امام خمينى شركت كردم. آقاى سيد احمد خاتمى سخنرانىكرد؛ بد نبود. مداحها، اشعارى خواندند. ديروقت به خانه رسيدم. عفت براى مراسم عزادارى كه در [روستای] علىآباد سادات دارند، به رفسنجان رفته است. آقاجلال، شام حاضر كرد و شب هم ماند كه من تنها نباشم.
چهارشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۸۱
وضع فلسطين بحرانىتر شده است. ارتش اسرایيل، شهر جنين را هم اشغال كردهاند. همچنين اسرایيل به جنوب لبنان، حمله هوايى و توپخانهاىكرده و سوريه و لبنان را هم تهديدكرده است. [آریل] شارون، [نخستوزیر اسراییل]، اصرار دارد كه [یاسر] عرفات، [رییس تشکیلات خودگردان فلسطین]، براى خروج از فلسطين بليت يك طرفه بگيرد و [کالین] پاول، وزير امورخارجه آمريكا با آن مخالفت كرده و معتقد است، عرفات در بيرون فلسطين، بهتر مىتواند مبارزه عليه اسرایيل را حمايت نمايد. عرفات هم گفته است، به هيچ وجه حاضر نيست از فلسطين برود.
درگزارشها آمده است، تعداد زيادى شهيد و مجروح در خيابانهاى رامالله از فلسطينىها هستند كه اسرایيل اجازه جمعآورى آنها و اجازه رفتوآمد به آمبولانسهاى صليبسرخ هم نمىدهد و تعدادى از جنازهها، در داخل بيمارستانها دفن شدهاند. مركز امنيت فلسطينىها با حملات اسرایيل تسليم شده و جمعى زيادى اسير شدهاند. احساسات جهانى عليه اسرایيل رو به افزايش است و فشار بر آمريكا و اسرایيل شديد است، ولى علامتى از نرمش اسرایيل وآمريكا به چشم نمىخورد؛گويا راه ديگرى جز خشونت در مقابل خود نمىبيند. تانكهاى اسرایيل در بيرون دروازههاى نابلس هم مستقر شدهاند.
[دونالد رامسفیلد]، وزير دفاع آمريكا، بار ديگر ايران و سوريه را تهديد كرده و ايران را مشوق اصلى مجاهدان فلسطين خوانده و ادعا كرده استكه افراد مؤثرى از القاعده، در ايران پذيرايى مىشوند. در قاهره، دانشجويان به چند دفتر و شركتآمريكايى حمله كرده وآسيب زدهاند. در بيتلحم، سربازان اسرایيل به كليساى مركزى حمله كرده، يك كشيش را كشتند و شش راهبه را مجروح كردند. مسجد اصلى شهر – مسجد عُمر- را هم به آتش كشيدند.
در افغانستان، صاحبان ۷۰ واحد صنفى دركابل، در اعتراض به ناامني -كه آخرين آن بازداشت صاحب يكى از واحدها توسط نيروهاى مسلح ناشناس و باجخواهى از اوست- دست ازكاركشيدهاند. اولين دستة نظامىهاى انگليس كه ۱۳۰ نفرند، براى كمك به آمريكا در جنگ با القاعده و طالبان، در فرودگاه بگرام مستقر شدند؛ بناست۱۷۰۰ نفر شوند.
پاكستان، ابوزبيده، مسئول عمليات القاعده را بازداشت كرد و تحويل آمريكا داد؛ درحالى كه چندين گلوله خورده بود. آمريكا اميد دارد كه از طريق او به اسرار القاعده دست يابد و از سازماندهى جديد آنها جلوگيرى كنند.
در مالزى، ماهاتير محمد، [نخستوزیر]، به خاطر حملهاى كه به بعضى از علماى اسلامى كرده و تعريف ناقصى كه از تروريسم داده- كه شامل عمليات استشهادى فلسطينىها هم شده – در حالت دفاعى قرارگرفته است. بخشي از اين موضعگيرىها، به خاطر حزب اسلامى پان است كه رقيب مهم حزب اوست و اكنون در دو ايالت مالزى، در شمال و شرق مالزى با كسب اكثريت، در انتخابات پيروز شده است و بر سر اجراى احكام اسلامى، اختلاف جدى با دولت دارند.
دولت عراق پيشنهاد كرده استكه از سلاح نفت، به نفع مردم فلسطين و عليه آمريكا و اسرایيل استفاده شود. [آقای کمال خرازی]، وزير امورخارجه ايران هم در مالزى با آن موافقت كرده و اين باعث بالارفتن قيمت نفت شده؛ با دو دلار اضافه، به قيمت ۵/۲۷ دلار رسيده و باعث خشم آمريكا شده است. متأسفانه [سعود الفیصل]، وزير امورخارجه عربستان، همانند سابق با آن مخالفت كرده است.
سازمان ملل و صليب سرخ جهانى، انتقاد شديدى به اسرایيل كردهاندكه مانع امدادرساني به آسيبديدگان مىشوند. خانم [مری] رابينسون، [کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل] گفته است كه ارتش اسرایيل، براى خانهگردى، براى جلوگيرى از اقدامات مسلحانه فلسطينىها در خانهها عليه آنها، از پزشكان به عنوان سپر دفاعى استفاده مىكند.
عصر آقاى [دادخدا] بركم، معاون سابق سازمان [منطقه آزاد] كيش آمد و خواست كه مثل گذشته براى سامان دادن به امور سياسى و اقتصادى در كشور، وارد صحنه شوم.گفت، شما كه براي حضور آيتالله خامنهاى در شوراى انقلاب، رياست جمهورى و رهبري، نقش اصلي را داشتهايد، نبايد خود را كنار بگيريد.
- نویسنده : اکبر هاشمی رفسنجانی
- منبع خبر : مجموعه یادداشت های روزانه اکبر هاشمی رفسنجانی



Wednesday, 29 October , 2025