یکشنبه ٢ فروردين ١٣۶۰
براى بازديد از جبهه و گذراندن ايام نوروز با رزمندگان و بررسى راههاى فعال كردن جبههها كه راكد است، با قرار قبلى، ساعت هفت ونيم صبح به اتفاق عفت، فاطمه، ياسر، مهدى و چند پاسدار با هواپيماى كوچك جت فالكن، عازم خوزستان شديم. در فرودگاه، آقاى زابلى قاضى شرع بندرعباس را ديديم كه به آنجا مىرفت. آقاى بنىصدر هم عازم فسا بود.ساعت نه ونيم صبح وارد اهواز شديم. استاندار خوزستان، امام جمعه اهواز، فرمانده لشكر سپاه و جمعى از مردم در فرودگاه به استقبال آمده بودند. مصاحبه كوتاهى با تلويزيون اهواز كردم. خانواده به همراه آقاى يحيوى به منزل خانواده شهيد علمالهدى رفتند و به خانم رجایى پيوستند. من، استاندار و امام جمعه با اتومبيل به ماهشهر رفتيم.
در ماهشهر در مركز ستاد عمليات جنگ با فرمانده لشكر ٧٧ خراسان، سرهنگ جوادى – كه به تازگى به جاى سرهنگ فروزان، جبهه اروند را اداره مىكند – و نمايندگان نهادهاى انقلابى، وضع جنگ و آوارگان را بررسى كرديم. سرهنگ كهترى، توضيحات خوبى دادند. مهمترين هدف سفر، اطلاع روشنتر از وضع جبهه است. گزارشها، هم اميد مىدهد و هم نگرانى ايجاد مىكند. در تهران هم اينگونه گزارشها را داريم. با بازديدها و مذاكره با نيروهاى صف، گزارشها را ارزيابى مىكنيم. بعد از ناهار و نماز، ساعت دو بعدازظهر با هليكوپتر به آبادان حركت كرديم. هليكوپترها براى اينكه از ديد رادارهاى دشمن مخفى بمانند، از چندمترى زمين حركت مىكردند؛ خيلى جالب بود. سختترين نقطه هدف سفر، همين آبادان است. شهر در محاصره است و حضور مسئولان در بين نيروهاى ايثارگر و داوطلب در چنين نقطهاى باعث تقويت روحيه است. آن هم در روزهاى تعطيلى عيد نوروز و تشخيص نيازها و نقاط ضعف و قوت، مىتواند كارساز باشد.
كنار بهمنشير و نخلستانهاى آبادان، در محل چوئبده پياده شديم. با اتومبيل به طرف آبادان حركت كرديم، از كنار مخازن فراوان سوخته شده [تانك فارم آبادان] گذشتيم. ثروت هنگفتى از دست رفته و بيش از نصف مخازن نابود شده است. مقدارى با ماشين در شهر گشتيم. وارد مركز سپاه آبادان شديم. پاسدارها خيلى ابراز احساسات كردند. سپس با همراهان به گشت در شهر پرداختيم و داخل پالايشگاه و خيابانهاى شهر را گشتيم. امامجمعه آبادان آقاى جمى هم به ما ملحق شدند. ستاد عمليات را ديديم. سرهنگ شكرريز، توضيحاتى از روى نقشه داد. به جبهه رفتيم، در ايستگاه هفت، نزديك خرمشهر، سپاهيان اروميه و شيراز مستقر بودند. چند سنگر خمپاره را ديديم و من گلولهاى در خمپاره گذاشته و پرتاب كردم؛ بچهها خيلى با ايمان و با روحيه بودند. مرتب صداى انفجار گلولههاى دشمن به گوش مىرسيد و ما روى زمين دراز مىكشيديم. در اتاقكهاى محل زندگيشان نشستيم و عكس گرفتند. مىخواستم نزديك پل بروم، نگذاشتند.
پالايشگاه آبادان خيلى خراب نشده، ولى آسيبها كم نيست. شهر آبادان، خالى از سكنه غيرنظامى است. فقط چندهزار نفرى [در شهر] ماندهاند. در زيرزمين بزرگ كميته ارزاق، نماز مغرب و عشا را خوانديم و براى حضار سخنرانى كردم، جواب سئوالاتشان را دادم و سپس به هتلى براى ديدن [نيروهاى] سپاه خرمشهر رفتيم، با حال و جالب بودند. ساعت يازده شب به مركز اداره جنگ رفتيم و شام سربازى خورديم و همانجا خوابيديم. دشمن كه گويا خبر ورود من را شنيده بود، تحرك هوايى شديدى در آن شب داشت و ضدهوايى ساختمان ما فعال بود.
دوشنبه ٢ فروردين ١٣۶١
صبح زود، حاج محسن رفيقدوست اطلاع داد كه ساعت دوازده ديشب نيروهاى ما در جبهههاي دزفول به عراقىها حمله كردهاند و تاكنون دو هدف از چهار هدف را تسخير كردهاند و حدود هزار و سيصد اسير گرفتهاند و در سايت و رقابيّه درگيرى شده است.
با اتاق فرماندهى در جبهه تماس گرفتم و با آقايان [على] صياد شيرازى، [على] شمخانى و [شيخ فضلالله] محلاتى صحبت كردم. اخبار رسيده تأييد شد. اسرا را تاكنون دو هزار نفر اعلام مىكنند. از ساعت نه صبح، خبر رسماً اعلام شده و راديو مشغول اجراى برنامه ويژه جنگ است.
فائزه امروز صبح با هواپيما به كرمان رفت و من تنها شدهام. مشغول مطالعه و استراحت بودم. به لطف خدا وضع آرام و خوبى است. تا عصر و آخر شب با جبهه و چادر فرماندهى در تماس بودم. مىگويند، حدود ده هزار نفر از نيروهاى دشمن كشته و مجروح شدهاند. نزديك سه هزار نفر اسير گرفتهاند. در عينخوش دشمن پاتك كرده و ضربهاى كوچك زده است. تلفات ما خيلى كم است.
احمدآقا هم دوسه بار آمد، كمى نگران، ولى خوشحال است. آقاى خامنهاى نامهاى را فرستادند كه كسى به نام مسعود كشميرى نوشته است. جوان است و ادعاى مصلح كل بودن در آن به چشم مىخورد. بنا شد كه تحقيق كنيم. اخبار و برنامههاى صداوسيما هم خوب است. نسبتاً از پيروزى خوب بهرهبردارى مىنمايد.
سهشنبه ٢ فروردين ١٣۶٢
قرار گذاشته بوديم، براى استراحت با آقاى موسوى اردبيلى به نوشهر برويم. آقاى [ميرحسين] موسوى [نخستوزير] گفتند آنجا محل دنجى هست؛ آقاى [ابوالحسن] الهبداشتى نماينده نوشهر هم از ما خواستند. پاسدارها جلوتر رفتند كه در فرودگاه نوشهر منتظر باشند. ساعت سه و نيم بعد از ظهر با آقاى [موسوى] اردبيلى از فرودگاه مهرآباد حركت كرديم. هوا بد بود و هواپيما تلاطم داشت. بخشى از اعضاى خانواده با ما بودند. در فرودگاه [نوشهر] امام جمعه و نماينده شهر و جمعى از پاسداران به استقبال آمدند. به محل اقامت موعود منتقل شديم. معلوم شد بخشى از باغ كاخ شاه است كه جدا كردهاند و مقر سپاه است. بخش ديگر آن را تبديل به دانشكده نيروى دريايى كرده بودند.
از همان اول معلوم شد كه امكان استراحت در آنجا نيست؛ چون سپاهيان و مسئولان شهر ما را تنها نمىگذاشتند و براى خانواده هم جاى مناسبى نداشتند. تا آخر شب مشغول گفتگو بوديم و محل سكونت هم سالن كتابخانه سپاه بود.
سپاهيان گزارش وضعشان را دادند و براى مقابله با تروريسم جنگل، كمك بيشترى مىخواستند. به آنها گفتم موضوع خيلى مهم نيست و با تشكيل بسيج در روستاهاى حاشيه جنگل، مىتوانند آنها را سركوب كنند. مىگفتند براى همان هم امكانات نمىدهند. امامجمعه، سپاه و ديگران، مسایل اختلافى روحانيون منطقه در دو خط محافظهكار و تندرو را مطرح كردند.
بچهها را به تماشاى هتل انقلاب – هايت سابق – بردند؛ مىگفتند خيلى مجلل است. پاسدارها از بى مبالاتى خانمهاى مسافر گله داشتند.
پنجشنبه ٢ فروردين ١٣۶٣
بعد از نماز صبح، گزارشها را خواندم. هنوز موضوع كاربرد سلاح شيميايى توسط عراقىها و تبليغات كاذب آنان در مورد جزاير، مسأله روز است.
دكتر [هادى] منافى [وزير بهدارى] آمد و راجع به شهادت فرزندش صحبت كرديم. پاسداران محافظ، براى عيدديدنى آمدند. متن خطبه عربى نمازجمعه را نوشتم.
براى عيادت از مجروحان بمب شيميایى، به بيمارستان شهيد لبافىنژاد رفتم. حدود هفتاد نفر آنجا بسترى بودند. با همه ملاقات و مذاكره كردم. دو سه نفرى، وضعشان وخيم است و بقيه جراحت سطحى دارند؛ بيشتر آنها سوختگى در نقاط مرطوب بدن مانند زيربغلها، كشاله ران، ريهها و چشمها و سوختگى صورت و دستها دارند و رو به بهبودى هستند. كمكم با حفاظت [از خود در برابر بمب شيميايى] آشنا شدهاند؛ اثرش كم شده است. تاكنون حدود دو هزار و هفتصد نفر مصدوم و چهل نفر شهيد شدهاند و حدود نصف آنها به جبهه برگشتهاند. چند نفرى هم در جريان دستكارى بمبهاى عملنكرده، مجروح شدهاند. مجروحان شيميايى اصرار داشتند كه ما هم بمب شيميايى بسازيم و بهكار ببريم.
امروز باران فراوانى باريد؛ با توجه به كمى بارندگى، مايه خوشحالى است. عصر و شب در خانه درباره موضوع تبعيض نژادى – كه بحث خطبههاى آينده نمازجمعه در زمينه عدالت اجتماعى خواهد بود – مطالعه مىكردم. اول شب، با قرارگاه نجف تماس گرفتم. در آنجا هم بارش باران، شديد است. به آقاى [محسن] رضایى [فرمانده سپاه پاسداران] گفتم براى بردن خبرنگاران خارجى به جزاير مجنون، آماده شوند.
جمعه ۲ فروردين ۱۳۶۴
محسن و اعظم و عماد، صبح خيلى زود به رفسنجان رفتند. قرار است كه فائزه و افراد ديگر هم بروند. آقاجلال هم همراه آنها رفت. تا ساعت دهونيم در منزل تنها بودم و براى خطبههاى جمعه مطالعه كردم.
آقاى [على] صياد [شيرازى] [فرمانده نيروى زمينى ارتش] براى تأمين ارز مأموران نيروى زمينى كه بناست براى آوردن پل به ليبى بروند، تلفن كرد. آقاى سرهنگ جمالى، تلفنى از عدم موافقت خود با طرح جديد صياد گفت.
قبل از مراسم نماز، وضعيت قرمز اعلام شد و در عين حال جمعيت انبوهى در نمازجمعه شركت كردند. هنگام خطبه دوم، يك هواپيماى عراقى ديوار صوتى را در تهران شكست و ضدهوايىها به شدت به كار افتادند. مردم خونسردى خود را حفظ كردند و من هم سخنرانى خود را ادامه دادم. صحنه واقعاً جالبى به وجود آمد؛ بايد بر اين شهامت مردم آفرين گفت.
عصر، آقاى [هوشنگ] صديق [فرمانده نيروى هوايى ارتش] از تأخير در پياده كردن موشكها گله كرد. در اين مورد، به آقاى [محسن] رفيقدوست تأكيد كردم. آقاى [محمدعلى] عربى نماينده كاشمر اطلاع داد كه به علت درگيرى در نمازجمعه اين شهر، دادستان مىخواهد، ايشان را بازداشت كند.
شنبه ٢ فروردين ١٣۶۵
صبح زود فاطى و سعيد به رفسنجان رفتند. من و مهدى در تهران مانديم. براى سخنرانى در سمينار سيد رضى، بيشتر به مطالعه درباره او و حكام زمانش پرداختم.
آقاى سرهنگ جمالى [جانشين فرمانده نيروى زمينى ارتش] آمد و گزارش داد كه ديشب نيروهاى ارتش در پنجوين بخشى از آنچه پريشب از دست داده بودند، پس گرفتهاند. از اطرافيان خاص [سرهنگ صياد شيرازى] فرمانده نيروى زمينى شاكى بود و ضعف نيروى زمينى را معلول كارهاى آنها و حذف نيروهاى لايق مىدانست و علاج را در بركنارى آنها عنوان مىكرد و براى فرماندهى نيروى زمينى، سرهنگ [حسين] حسنى سعدى را پيشنهاد مىكرد.
فائزه از رفسنجان تلفن كرد. معلوم شد به زمين خورده و بيهوش شده، ولى سريعاً علاج شده است. عصر عفت از بعضى ناهماهنگىها در مشهد تلفنى گله كرد.
با آقاى [آيتالله خامنهاى] ریيسجمهور تلفنى صحبت كردم و گفتم خوب است با آقاى فهد – شاه عربستان – تلفنى صحبت كنند و او را تشويق نمايند كه با اوپك بهتر همكارى كنند. گويا مذاكرات كنفراس اوپك پيشرفت كرده و توليدكنندگان نفت تلاش مىكنند قيمت را به همان بيست و هشت دلار در هر بشكه برسانند و راه را هم كم كردن توليد مىدانند و فعلاً بحث بر سر مقدار كاهش توليد نفت و سهميههاست؛ گويا عربستان صميمانه همكارى نمىكند و وقتكشى مىنمايد.
شب دكتر [حسن] روحانى آمد. درباره جنگ مذاكره كرديم. گزارش هيأت اعزامى به [جبهه] غرب را آورد كه براى مقصران عقبنشينى از منطقه چوارتا، تقاضاى تنبيه كردهاند. شب محسن رضايى تلفنى خواست كه نيروهاى جهاد رزمى از جبهه شمال غرب به جنوب بروند و صياد خواست كه همانجا بمانند. قرار شد فردا تصميم بگيريم.
یكشنبه ٢ فروردين ١٣۶۶
تمام روز در منزل بودم. پيش از ظهر، احمدآقا خمینی آمد.گفت امام با اينكه قبول ندارند دو ارتش داشته باشيم، ولي نظر صريحي درباره آينده سپاه و ارتش نميدهند. گفتم اگر سياست كار در زمان امام روشن نشود، بعداً این مشكل لاينحل ميماند و مسائلي ديگر مثل تركيب شوراي نگهبان، حق تفسير قانون اساسي، تعداد نمايندگان مجلس و مطالبي از اين قبيل كه احتياج به تغيير آنها روشن شده، بايد توسط امام حل شود.
قرار شد در اين موارد، نامهاي خدمت امام بنويسم.از اظهارات رئيس جمهور در نماز جمعه پریروز انتقاد داشت. ایشان توصيه به عدم عكسالعمل از طرف دوستان خود، در مقابل انتقاد عليه خودشان كرده بودند. با عفت تلفني صحبت كرديم. حالش بهتر است و فردا از بيمارستان مرخص ميشود.
عصر دكتر علی اکبر ولايتي وزیر امور خارجه آمد. گفت به پاكستانيها پيشنهاد داده است كه در مقابل گرفتن نيازهاي خودمان، هواپيماي سی – ١٣٠و هليكوپتر به آنها بدهيم و فرانسويها نامه ديگري نوشتهاند كه براي نجات گروگان موردنظرشان در لبنان كمك كنيم. لبنانيها ميخواهند او با انيس نقاش عوض شود و خبر مرگ او را دادهاند. عراق به نيروگاه رامين حمله كرده؛ این شروع درگيريها در سال نو است.
سهشنبه ۲ فروردين ۱۳۶۷
در منزل بودم. با آقاي [سيد علي اكبر محتشمي پور] وزير كشور، درباره صلاحيت بعضي از نمايندگان فعلي براي مجلس آينده مذاكره كردم. گفت هيأتهاي اجرائي صلاحيت سيزده نفر از نمايندگان را رد كردهاند؛ اكثر آنها از خط محافظه كار و عدهاي از خط مقابل هستند، من جمله آقايان [سید رضا] زوارهاي، [عبدالرضا] اسدينيا، [مرتضی] فهيم [کرمانی]، [سید احمد] حسيني سيرجاني، [سید فرج الله] افرازيده، [یونس] محمدي، [قاسم مهرزاد] صدقياني، فواد كريمي، [جمشید] مزارعي، [قاسم] معماري، [سید محمد مهدی طباطبایی] شيرازي و [جعفر] شجوني و كاري از دست او برنميآيد. هيأت نظارت شوراي نگهبان بايد نظر نهايي را بدهد.
احمدآقا اطلاع داد كه امام قيود پيشنهادي را نميپذيرند و نظرشان اين است كه مجمع بتواند طرحها و لوايح را در هر مرحلهاي و مسائل مهم ديگر را بدون كسب اجازه موردي از امام در دستور كار قرار دهد. گفتم باعث دلسردي نهادهاي نظام ميشود و عملاً ديگران خودشان را بياختيار ميبينند و بيتفاوتي پيش ميآورد؛ ايشان هم با نظر من موافق بود.
عصر موشك عراقي به تهران خورد. امروز عراق چند شهر را بمباران كرده و در سه روستاي مريوان بمب شيميايي انداخته است. دستور مقابله به مثل داده شد. ۳۶ ساعت از زدن شهرهاي عراق خودداري كرده بوديم.
شب اخوي محمد [رييس سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي] آمد و فيلمي را آورد كه در ارتباط با بمباران شيميايي شهر حلبچه تهيه كردهاند؛ خيلي وحشتناك و رقتبار است. اگر در داخل ايران پخش شود، مردم از حمله شيميايي متوحش ميشوند. براي تبليغات خارجي خوب است.
محسن از رفسنجان رسيد. مشكل گرفتاري در طوفان شن در مسير يزد- نائين را تعريف كرد؛ خطرناك بوده و همه شيشههاي ماشين شكسته است.
چهارشنبه ٢ فروردين ١٣۶٨
در منزل بودم. مقداري در حياط منزل پياده روي كردم. چند نفر از پاسداران با همسر و فرزندانشان براي ديدار عيد آمدند. فاطي، سعيد، سارا، اعظم و بچهها به رفسنجان و حميد و فائزه و بچهها به شمال رفتند. عفت ميخواهد همراه محسن، براي شركت در مراسم ازدواج پسر شهيد [محمد] مفتح با دختر آقاي [صادق] احسانبخش [نماینده امام و] امام جمعه رشت به گيلان برود؛ محسن قبول نكرد. ياسر به منزل عمويش رفت؛ با ناصر – عموزادهاش – براي آمادگي كنكور درس ميخوانند. عفت براي آنها غذا تهيه كرد و برد.
عصر به زيارت امام رفتم. وضع ارتش و سپاه را گفتم و مشكل دوگانگي نيروهاي مسلح و مخارج گزاف سازمانها و نيروهاي تكراري و ضرورت انسجام [را توضیح دادم]، ولي امام نگرانند كه ادغام ارتش و سپاه، باعث خشم آنها و درگيري شود؛ گرچه قبول دارند كه سرانجام بايد يكي شوند، ولي زمان را مناسب نميدانند. اما با ادغام دو وزارتخانه دفاع و سپاه مخالفتي ندارند.
در مورد اظهارات و نامههاي آيتالله منتظري عصبانياند و تصميم بر اقدام تند دارند. خواهش كردم دست نگهدارند تا بررسي بيشتر شود.در پيام امروزشان هم اشاراتي دارند. در مورد گراني و مشكلات مردم هم گفتم و خواستم كه امام مجريان را تشويق به اقدام براي حل مشكلات مردم كنند. امام فرمودند خوب است به مجمع تشخيص مصلحت واگذار شود. محسن آمد. طلبهايي كه از من دارد و در قم و منزل خرج كرده، مطالبه نمود.
شب با آيتالله خامنهاي در مشهد تلفني صحبت كردم و خواستم براي حل مشكل در ارتباط با آقاي منتظري، سفر را كوتاه كنند و زودتر برگردند.
پنجشنبه ۲ فروردين ۱۳۶۹
بعد از نماز صبح، استماع اخبار، ورزش و صرف صبحانه، به سوى فرودگاه مهرآباد حركت كرديم. ساعت هشت و ربع، همراه محافظان، دكتر [حسن] روحانى، [دبير شوراي عالي امنيت ملي] و همسر و دختر و عروس امام و عفت و بچه ها به سوى كيش پرواز كرديم. ساعت نُه و نيم صبح وارد جزيره شديم و در پاويون اقامت كرديم.
تا ظهر كنار دريا قدم زدم و توضيحات آقاى [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييسجمهور] و مهندس [محمدرضا] يزدان پناه، [مديرعاملسازمان عمران كيش] را شنيدم. استقبال بخش خصوصى از ايجاد تأسيسات در كيش زياد است. يكى از شركت ها كه مجموعه بزرگ تجاري در دست تأسيس دارد، از روي ماكت توضيحات داد. اين شركت حدود ۱۸ هزار مترمربع زمين گرفته است و براى هر متر، ساليانه مبلغ دوهزاروپانصد تومان اجاره مىپردازد.
عصر هم دو سه ساعت كنار دريا قدم زدم و با پاسداران و دكتر روحانى مذاكره داشتم. شب تا ساعت ده شب، با دكتر روحانى دربارة مسايل كشور بحث و مذاكره داشتيم. همراهان براى صرف شام به هتل رفتند. من و دكتر روحانى در محل اقامت شام خورديم.
جمعه ۲ فروردين ۱۳۷۰
در خانه بودم. آقاى [علي] فلاحيان، [وزير اطلاعات] و جمعى از مأموران وزارت اطلاعات كه اخيراً از داخل عراق آمدهاند، گزارش وضع اين كشور را دادند.
آنها از شهرهاى كوت، كربلا، بغداد، سليمانيه، اربيل و دربنديخان بازديد كرده و مدعى بودند هشتاد درصد عراقىها، آماده مبارزه با رژيم صدام هستند. مردم در شمال كشور رهبرى مىشوند اما در جنوب، آموزش و رهبرى ندارند.
آقاى [حسين] صادقى، سفيرمان در كويت آمد و گزارش وضع آنجا را داد. گفت كه در كويت وضع خيلى خراب است؛ نه آب، نه برق، نه غذا و نه كار دارند و همه چيز راكد است. حكام كويت هنوز نتوانستهاند براى اداره مردم كارى انجام دهند و اين امر باعث نارضايتى و خسارت مردم شده است.
آنها از ما خواستهاند كه تيم بررسى براى [كمك به] بازسازى صنايع نفت آن كشور بفرستيم. سفيرمان خواستار ارسال مواد غذايى شد و گفت اكثر مردمي كه در كويت ماندهاند، شيعيان هستند.
عصر بستگان براى ديدار عيد آمدند. به آقاى [رضا] امراللهى، [رييس سازمان انرژي اتمي]، تلفنى گفتم سراغ فردى به نام آقاي [حسين] شهرستاني برود كه در گزارشها آمده، رييس سابق سازمان انرژى اتمى عراق بوده و زندانى شده و اخيراً آزاد شده و به ايران پناه آورده است.
يكشنبه ۲ فروردين ۱۳۷۱
در منزل بودم. متناوباً باران و برف مىباريد؛ هوا سرد شده است. به اندازه كافى مطالب و گزارشهاي خواندنى آوردهام و مشغول مطالعه هستم.
آقاى [سيد محمد] ميرمحمدى، [رييس دفتر رييسجمهور] اطلاع داد كه سرانجام توافق وزارت كشور و شوراى نگهبان در مسأله هيأت اجرايى انتخابات تهران بهدست آمده است.
آقاى [علي] موحدى ساوجى آمد. دربارة مسايل انتخابات و امور قضايى صحبت كرديم. آقاى [عباس] صفريان آمد؛ متقاضى سفارت در مراكش بود. گزارش كميسيون در ژنو را داد. شب هم بعضى از بستگان آمدند. آقاى [سيدهادي] طباطبايى، انتقادى به مديريت شركت نيشكر خوزستان داشت.
محسن براى سفر به بلژيك و ثبت نام در دوره دكترا[ي مهندسي مكانيك] خداحافظى كرد.
دوشنبه ۲ فروردين ۱۳۷۲
ديشب هم كمى برف باريده. با همشيره فاطمه و كاظم سحرى خورديم. پيش از ظهر به دفتر رفتم. آقاى [مسیح] مهاجرى، [مديرمسئول روزنامه جمهوري اسلامي] آمد؛ اصرار دارد كه براى افتتاح چاپخانه روزنامه جمهورى اسلامى بروم. آقايان [محمد] خاتمى، [مشاور رييسجمهور]، [محسن] نوربخش، [وزير امور اقتصادي و دارايي] و [محمدعلي] نجفى، [وزير آموزش و پرورش] آمدند. كمى دربارة حوادثِ جارى روسيه و سياست خارجىمان مذاكره شد.
آقاى [حسين] محلوجى، [وزير معادن و فلزات] آمد. دربارة آقاى [محمدتقي] بانكى، معاونش و [محسن] كلاهدوز و شركت فولاد و شركت مس صحبت شد. گفتم بهتر است براى ورود محصولات فولادى و پتروشيمى كه مواد پايه و خوراك صنايع كشورند، تعرفهاى نبنديم.
آقايان حلاجيان و شهسوارى با مهدى آمدند. راجع به اصلاح منزل و تغييرات آن صحبت كرديم و تصميم نهايى اتخاذ شد. با محسن در رفسنجان تلفنى صحبت كردم و گفتم تعمير خانه پدرى در بهرمان نوق را انجام دهند.
تلفنى با رهبرى كه در شمال هستند، در مورد برنامه عيد فطر و اينكه بايد براى احتمال عيد بودن چهارشنبه يا پنجشنبه آماده باشيم، صحبت كردم. عصر فيلم جديد «از كرخه تا راين» را ديدم. كارگردان آن نيز توضيح مىداد؛ جالب است اما اشكالاتي هم دارد.
عصر به خانه برگشتم. احمدآقا آمد و از سفرش به اسپانيا تعريف كرد؛ از آلمانىها به خاطر تفتيش بدنى ايشان در فرودگاه گله داشت. اطبا گفتهاند كه براى جلوگيرى از تشديد كسالتش، به داخل شهر تهران كه آلوده است، نرود.
در گزارشها، هنوز مسأله روسيه در صدر است. پارلمان تشكيل شده و از دادگاه قانون اساسى خواسته كه دربارة اقدام يلتسين نظر بدهد كه اگر خلاف قانون اساسى باشد، مىتواند به استيضاح يلتسين بيانجامد. شكست حزب سوسياليست فرانسه در انتخابات مجلس، خبر مهم ديگر است.
سهشنبه ۲ فروردين ۱۳۷۳
بعد از نماز و ورزش و استماع اخبار، در ساحل دريا پيادهروى کردم. صبحانه را دستهجمعى خوردیم. بولتنها را مطالعه نمودم.
محسن آمد. راجع به گران اجرا شدن بعضى از طرحهاى مهم نفت و معادن و فلزات از قبیل پالايشگاههاى هرمزگان، اراك و سكوى ابوذر و کارخانه فولاد آلياژى گفت كه به خاطر ارزان بودن ارز، در گذشته اهميت زيادى به آنها داده نمىشد و هماكنون وضع دارد اصلاح مىشود. در عين حال، بعضاً كساني كه با پيگيرىهاى [دفتر] بازرسى ويژه [رییسجمهور]، منافع خود را در خطر میبینند، عكسالعمل نشان مىدهند.
آقايان يزدانپناه و الويرى آمدند. درخواست تسريع در ابلاغ آیيننامههاى جديد مناطق آزاد را داشتند و خبر از تصويب چند منطقه حراست شده در روزهاى آخر سال گذشته را دادند كه بناست تا زمان اجرا سرّى بماند. گزارش وضع مناطق آزاد را دادند. از دريا استفاده كردم.
عصر از شهركِ در دست احداث «صدف» كه بناست زمينهايش را بفروشند، بازديد كردم. منابع آب زيرزمينى كه به صورت قنات و پایاب كشف شده را نيز ديدم. قرار شد به وضع اصلى برگردانند تا معلوم شود كه براى آب بوده، يا ارتباطات دفاعى زيرزمينى.
از فضاهاى سبز جديد و گلكارىهای فراوان اطراف خيابانهاى اصلى جزيره و مزارع تحقيقات كشاورزى و پرورش گل و گياه بازديد كرديم كه جالب است. چراغانى درختها و نصب بلندگو در جزيره و پخش آهنگها و سرودهاى شاد و هواى خوب و تميز، جزيره را شاداب كرده است.
از بندر و مسجد جديد شيعه و خيابانها هم بازديد شد. همچنین از يك پروژه ساختمانى جديد كه خانههاى چوبى مىسازد، بازديد كردم؛ چوبها را به صورت قطعات پيشساخته، از آمريكا آوردهاند؛ به نظرم رسيد كه خيلى گران قيمت گذاشته است.
چهارشنبه ۲ فروردين ۱۳۷۴
از ديروز كه به كيش وارد شديم تا اين ساعت، متناوباً باران مىبارد. بارش اين همه باران كمسابقه است. تقريباً در سراسر منطقه جنوب شرقى كشور، وضع چنين است. وقتم را با مطالعه و قدمزدن در ساحل دريا گذراندم. مقدارى هم با مهدى، سوار يك قايقپدالى شديم و در دريا به تفريح گذرانديم. باران گرفت، به ساحل برگشتيم.
آقاى [محمود] واعظى آمد و براى اظهارات سخنگوى وزارت امور خارجه، در اعتراض به وسعت حضور نيروهاى مسلح تركيه در خاك عراق، مشورت كرد. گفتم متن اظهارات آقاى [سلیمان] دميرل، [رییسجمهور ترکیه]، با من در مذاكره تلفنى ديده شود؛ اگر خلاف آن اظهارات عمل كردهاند، اقدام شود.
عفت عصر به بازار رفت؛ به خاطر گرانى كالاها، چيزى نخريده بود. به خاطر بالا رفتن قيمت دلار، كالاهاى خارجى در اينجا گرانتر شده است. ظهر خانواده اخوى احمد آمدند و ناهار با ما بودند. به همگى عيدى دادم.
پنجشنبه ۲ فروردين ۱۳۷۵
هواى كيش خوب بود. بيشتر به استراحت و قدم زدن گذشت. به خاطر اينكه تعمير بعد از طوفان در دست انجام است، ساماني نداريم. ساعتى به گشت در جزيره گذرانديم. از مركز آموزش، مركز پيام، موزه و ساختمان عظيم دردست ساخت براى امور تجارى و هتل و خدماتى از بخش خصوصى بازديد كردم.
عصر آقاى [عبدالمجید] معاديخواه، [رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی] آمد. مصاحبهاى در مورد خاطرات قبل از انقلاب انجام شد. خبر رسيد، [محمد روحانی]، پسر دكتر [حسن] روحانى، [نایب رییس مجلس و دبیر شورای عالی امنیت ملی]، در اثر حادثهاى فوت كرده است. با ايشان تلفنى صحبت كردم. خيلى متأثر بود و گفت، ديشب در خانه با گلولهاى كشته شده است. ظواهر نشان مىدهد كه احتمالاً در حال ور رفتن با اسلحه، از دستخودش در رفته، ولى احتمالات ديگرى هم مطرح است؛ در حال بررسى هستند. پیام تسليتى براى پخش فرستادم.
صبح و ظهر و شب در سواحل دريا قدم زدم. در مجموع گزارشهاى جهانى، سال را پُرحادثه مىبينم. بين آمريكا و چين، بر سر تايوان، تشنج روزافزون است. صلح خاورميانه [میان اسراییل و فلسطین]، به نفس افتاده و حيثيت آمريكا در معرض خدشه است. در روسيه، كمونيستها در پارلمان اكثريت دارند و اعلان هدف بازگشت به شوروى سابق، خيلىها را نگران كرده و علاوه بر آن، فكر گسترش ناتو به سمت شرق هم مايه نگرانى شديد روسيه است.
در بحرين هم درگيرى رو به افزايش است. افغانستان و عراق هم كانونهاى چركين ديگرى هستند. بوسني و هرزگوین هم هنوز مشكلات زيادى تا صلح واقعى دارد. الجزاير، قرهباغ، تاجيكستان، گرجستان و سومالى هم خونچكانند. اختلاف ايران و آمريكا هم رو به شدت است. اكثر اين موارد در سال گذشته هم بوده و كهنه شده است. مسایل كشمير، دو كره، ليبى، سودان، رواندا، ليبريا، سيرالئون و جنوب فيليپين را هم بايد اضافه كرد. چچن، ايرلند، كوبا و اخيراً كراچى پاکستان هم مسایل جدى دارند.
شنبه ۲ فروردين ۱۳۷۶
ساعت یازده از كيش به سوى اسلامآباد [پایتخت پاکستان] پرواز كرديم. بدرقه رسمى نداشتيم. ساعت سه به وقت پاكستان، در فرودگاه اسلامآباد فرود آمديم. آقاى [فاروق] لُغارى، [رییسجمهور پاکستان] در فرودگاه استقبال كرد و دختربچه ايرانى خيرمقدم گفت. به اقامتگاه -كاخى از يكي از ايالتهاى پاكستان- رفتيم؛ جاى خوبى در كنار ارتفاعات سرسبز است. ترتيب خوبى براى اقامتگاههاى میهمانها دادهاند.
بيش از پنجاه هيأت از پنجاه كشور به مناسبت پنجاهمين سال استقلال پاكستان آمدهاند. سازمان كنفرانس اسلامى هم اجلاس فوقالعاده برقرار كرده است. پاكستانىها تلاش كردند كه آن را تبديل به اجلاس كامل كنفرانس اسلامى كنند؛ براى اينكه باعث تضعيف يا تأخير اجلاس تهران نشود، ما جلوگيرى كرديم. از ۵۴ كشور اسلامى، فقط ۱۱ ریيسجمهور آمدهاند و بقيه در سطوح پايينترند.
بعد از نماز ظهر و عصر، خانم حَسينه [واجد]، نخستوزير بنگلادش، براى ملاقات به اقامتگاه آمد؛ بيشترحرفهاى اجرايى را وزير امورخارجهاش ميزد. از توافقى كه با هند در مورد تنظيم و تقسيم آب رودخانههاى مرزى و مشتركشان كردهاند، اظهار خوشحالى كرد؛ واقعاً هم كار مهمى است. دولت قبلي در اين خصوص ناموفق بود و ما را ميانجى كرده بود كه هند را تابع كنيم. گويا دولت هند با اين حزب بنگلادش هماهنگ است و با دولت سابق ناهماهنگ بود. اظهار تمايلكرد كه به ايران بيايد. خواست كه براى مهار و بهرهگيرى از آب فراوان كه با اين تفاهم بهدست آوردهاند، كمكشان كنيم. مدعى بودند كه به طور میانگین حدود ۱۰۰۰ مترمكعب آب در ثانيه وارد بنگلادش مىشود. اظهار عدم اطمينان به اين رقم كردم؛ تقريباً به اندازه همه آب رود نيل است.
سپس آقاى معراج خالد، نخستوزير موقت پاكستان در دوران انتقالی آمد.از روش اداره دوران بحران ايشان تعريف كردم. فعلاً ریيس دانشگاه بينالمللى اسلامى است. گفت حدود سه هزار دانشجو از مقطع كارشناسى تا دكتری دارند. از ما براى تأسيس و تصويب رشته آموزش زبان فارسى كمك خواست. از سابقه درخشان ادبيات فارسى در شبهقاره هند و ضرورت احيای آن صحبت زيادى كرد؛ وعده كمك دادم. سئوالات زيادى از برنامهها و درسهاي طلاب آنها كردم؛ شصت نفر طلبه دارند.
سپس آقاى نواز شريف، نخستوزير پاكستان آمد. از پيروزى درخشان حزبش در انتخابات و اينكه بدون احتياج به ائتلاف، با اكثريت قاطع مجلس، دولت تشكيل دادهاند، اظهار شادمانى كرد و مشكل بدهىهاى خارجىشان را مطرح نمود؛ خواستار همكارى بيشتر با ايراناند. گفت اعلان كرده که آماده مذاكره با هند بر سر مسأله دو كشور است؛ توافق داشتيم كه كشمير و افغانستان، دو دردسر جدى براى آنها است.
به سفارت رفتيم. در بين راه، راننده و افسر همراه كه زبان فارسى هم كمى بلدند، توضيحاتى دادند. در سفارت ايران، با جمعى از علماى شيعه و سنى ملاقات داشتيم. از اقدامات سازنده، اظهار قدردانى كردند و تقاضاى توجه بيشتر به مسایل كشمير و نيز كمك به پاكستان براى حل مشكل بدهىهاى خارجى آن نمودندكه خطرساز شده است.
سپس ریيس حزب جماعت اسلامى جداگانه صحبت كرد و نظر ما را دربارة مسایل افغانستان خواست و اظهار آمادگى كرد كه به اجراى نظر ما كمك كنند؛ روى طالبان نفوذ دارند. گفتم خوددارى از جنگ و تلاش براى حل مسایل از طريق مذاكره، با حضور همه گروهها. آقاى سيدساجد نقوى، [رهبر شیعیان پاکستان] دربارة خطرساز شدن اختلافات فرقهاى و اوج كشتار از سوى دو طرف شيعه و سنى، جداگانه صحبت كرد و خواست كه خطر را براى دولت پاكستان توضيح بدهیم و بخواهيم كه مهاركنند.
سپس انجمن طرفداران زبان فارسى، شامل اُدبا و دانشمندان از ايالات مختلف پاكستان آمدند. لوح سپاسى براى خدمات من به جهان اسلام تقديم كردند. [آقاي كاظمي شاد] شاعرشان، شعرى در وصف من سروده بود كه خواند و هر يك از آثار ادبى خود هديهاى دادند. من هم از تلاششان تشكر كردم و قول كمك دادم.
سپس در جمع كاركنان سفارت و ايرانىهاى مقيم پاكستان شركت كردم. گروه سرود دختران مدرسه ايرانى، سرودى در وصف من اجرا كردند كه معلمشان سروده بود. هديهاى به آنها دادم. براى مدرسه يك مينىبوس خواستندکه قبول كردم.
سفيرمان آقاى [محمدمهدی] آخوندزاده، گزارش داد و از سرفرازى ايرانيان در خارج به خاطر برنامههاى سازندگى ايران گفت. براى آنها صحبت كوتاهى كردم و خواستم از ناامنىهاى اخير كه پس از شهادت [محمدعلي رحيمي]، رايزن فرهنگىمان در لاهور پيش آمده است، نهراسند. شام صرف شد و به اقامتگاه آمديم. با خستگى خوابيدم.
عفت و فائزه و بدرى خانم مرعشى هم با من به سفارت آمده بودند.
يكشنبه ۲ فروردين ۱۳۷۷
بعد از نماز صبح، اخبار داخلى و خارجى را گرفتم. در صحبتهاى ديروز رهبرى در مشهد، باز هم به طرفداران مذاكره و ارتباط با آمريكا حمله شده كه به مخالفت با سياست دولت تفسير شده است.
در گزارشهاى خارجى، وضع كوزوو در بالكان مورد توجه است. ۹۰ درصد مردم اين ايالات، آلبانىتبار و مسلماناند و براى استقلال و جدایى از صربستان مبارزه مىكنند. چند روز پيش، با حمله صربها، ۸۰ نفر از مردم منطقه گرانيتسا كشته شدند که عكسالعمل وسيعي در دنيا داشت. آمريكا و ناتو به نفع مردم موضعگيرى كردند و روسيه به نفع صربها. اكنون بحث انتخابات محلى است، براى تشكيل دولت سايه؛ صربستان با عقبنشينى تاكتيكى، آماده مذاكره شده است، اما رهبران منطقه مىخواهند مذاكرات با حضور طرف ثالث باشد كه ناتو است. به نظر مىرسد با حمايت مؤثر غربىها، مردم موفق خواهند شد.
در افغانستان هم بحث نوروز و سنتهاى نوروزى داغ شده است. طالبان با مراسم نوروز مخالفت كردهاند، ولى مردم غيرپشتو مقاومت خوبى دارند و تبليغات خارجى هم به نفع آنهاست. زلزله شش ريشترى هم امروز دوباره شمال شرق اين كشور مصيبتزده را لرزاند؛ مصداق ديگرى براى مثال عاميانهاى كه در نوق وجود دارد: «هرچه سنگ است، براى پاى لنگ است».
مقدارى در ساحل دريا راهپيمايى كردم. پس از صبحانه، خاطرات ديروز و تا اينجاي امروز را نوشتم و مقدارى هم تلويزيون تماشا كردم. در كيش، تصوير تلويزيونهاى شارجه و امارات به خوبى ديده مىشود.
آقاى حسين مرعشى [علیآبادی]، برادرهمسرم – سردفتر [اسناد رسمی] – آمد و دو مطلب تاريخى را به يادم آورد: ۱- متن حكم امام براى نخستوزيرى مهندس [مهدی] بازرگان كه توسط من در مراسم مدرسه علوى خوانده شد و در اختيار من بود، آن را به آقاى حسين مرعشى داده بودم كه به خانه بياورد و هنوز در اختيار ايشان است؛ چون نسخه اصلى و تاريخى است، بايد منتشر شود. ۲- روزهاى اول انقلاب، به دستور امام، همراه ايشان به ملاقات دكتر [یدالله] سحابى رفتيم، براى قانع كردن او جهت همكارى با كابينه مهندس بازرگان و دادن اعتماد به آنها كه قبل از تهيه قانون اساسى، در مواردى به قانون اساسىگذشته عمل مىشود.
عصر از دريا استفاده كردم و تا شب به مطالعه تاريخ و اصلاح تفسير راهنما براى چاپ بعد پرداختم. محسن در حال اسكى روى آب در دريا با قايق برخورد كرده و پيشانياش آسيبديده كه پنج بخيه هم خورد، ولى به خير گذشت. بنا بود براى پيوستن به خانوادهاش كه به دوبى رفتهاند، به آنجا برود؛ بهخاطر اين حادثه منصرف شد. سرش را باندپيچىكردهاند.
دوشنبه ۲ فروردين ۱۳۷۸
بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب در ساحل قدم زدم. منظره طلوع آفتاب بسيار زيبا و شاعرانه جلوه كرد. با مسئول كلوپ ورزشي در كنار پاويون صحبتكردم. قايق و جتاسكي به مردم كرايه ميدهند. چون در محوطه پاويون است، محافظان به خاطر مراعات امنيت، آنها را تعطيل كردهاند؛ ناراحت شدم. گفتند چارهاي نيست. حفظ امنيت با اين وضع مشكل است. اشتباه سازمان است كه اينجا را به بخش خصوصي واگذار كرده و به فكر انتقال پاويون بودهاند، ولي محل جديد آماده نشده است.
اخبار را گوش دادم. گزارشها را خواندم. وضع صربستان و كوزوو مورد توجه است. ناتو ضربالاجل براي حمله هوايي را اجرا نكرده، ولي به تهديد ادامه ميدهد و ترسي از سوي صربستان به چشم نميخورد؛ متكي به حمايت روسيه است.
وضع تركيه بحراني است. دولت موقت آقای بولنت اجويت، [نخستوزیر ترکیه]، دچار استيضاح شده و دو احتمال سقوط دولت و يا تأخير انتخابات مطرح است. مذهبيها متمايل به سقوط دولتاند و فشار ارتش و لائيكها بر مذهبيها، براي محرومكردن آنها از انتخابات زياد است. فشار كُردها بر دولت جدي است. انفجارها و برخوردهاي مسلحانه زياد است و به مناسبت ايام نوروز تشديد شده و كُردها از مناسبت نوروز بهره ميگيرند.
در چچن هم انفجاري با هدف كشتن اصلان مشهداف انجام شده كه به نظر ميرسد، به تلافي انفجار مهمي باشد كه چند روز پيش، در يكي از بازارهاي شلوغ روسيه ايجاد شد و دهها نفر را كشت.
در افغانستان هم عليرغم جلسه آشتي عشقآباد، جنگ شروع شده و با گرم شدن هوا تشديد خواهد شد. دولت عراق، فشار آورده كه جمعي از زوّار عراقي را كه دو روز پيش وارد عربستان شده بودند، برگرداند؛ به بهانه اينكه عربستان پولهاي موجود عراق در بانكهاي آن کشور را آزاد نميكند؛ به دستور شوراي امنيت [سازمان ملل] مسدود شده است. عربستان ميگويد، مبلغ آن ناچيز است و دهها برابر آن از عراق طلبكار است. بهعلاوه هفت ميليارد دلار كه در زمان جنگ با ايران، با تضمين عربستان از ديگران قرض كرده و نداده است و حاضر شده مخارج حجاج عراقي را بدهد. پيداست كه صدام [حسین، رییسجمهور عراق]، بهانهجويي ميكند.
عصر در دريا شنا كردم. هوا و آب مساعد است. شب، اخوي محمود و خانواده و دو دامادش آمدند. در هتل اقامت دارند.
سه شنبه ٢ فروردین ١٣٧۹
دیشب اعلان شد كه ضاربان آقای [سعید] حجاریان، نایب رئیس شورای اسلامی شهر تهران و مدیرمسئول روزنامه صبح امروز شناخته و دستگیر شده اند. شش نفرند و بعضی هایشان اعتراف كرده اند. خبرگزاری فرانسه از قول یك منبع آگاه، اعلام كرده است كه یكی از آنها سپاهی است از شهرری.
از پارك هتل آقای حسین ثابت در جنوب شرقی جزیره بازدید كردیم. كار توسعه فضای سبز آن پیشرفت خوبی دارد استخرهای حیوانات دریایی هم در حال تكمیل است؛ چند استخر فعال شده و تعدادی فیل آبی، شیر آبی، سگ دریایی و دلفین هم از اوكراین وارد كرده است. جمعی از افراد اوكراینی كه آن حیوانات را اداره میكرده اند، برای راه اندازی و آموزش ایرانی ها، همراه آنها هستند. در بازدید از استخرها، سرپرست هر یك از حیوانات، هنرهای آموخته را نمایش می دادند؛ جالب است. سرپرست کل آنها، توضیح های خوبی داد. خبر رسانه های غربی را كه این حیوانات برای مین ریزی یا مین روبی در دریا، آموزش نظامی دیده اند و ایران برای این منظور آنها را خریده است، تكذیب كرد و گفت، به دادگاه شكایت كرده ایم و به زودی دادگاه اقدام میكند. گفت، عمر اكثر آنها معمولاً حدود چهل سال است. چند زایمان در عمر خود دارند خوراكشان ماهی و میگو و گوشت های دیگر دریایی است. فیل ها، وزنشان تا دو تُن می رسد و شیرها تا یك تُن و نهنگ تا سه تُن. برای انسان هم بی خطر هستند. می توانند بین دو تا هفت دقیقه، زیر آب زندگی كنند، ولی سگ دریایی تا ۴۵ دقیقه می تواند زیر آب بماند. اكثر آنها را از آب های سرد شمال دریای قطبی آورده بودند و ناچار در تابستان باید آب استخرها را سرد كنند. گربه دریایی، مرتب بدنش را با بالك خود خارش می داد. همه آنها باهوش اند فرمانهای سرپرستان را خوب دریافت میكنند و دستورات را اجرا میكنند، ولی در مورد اجرای موسیقی، دلفین ها دستور را اجرا نكردند. احتمالاً از مراكز پربیننده كیش خواهد شد. آقای بیژن نامدار[زنگنه،] وزیر نفت و اعضای خانواده مان هم با ما بودند.
از بیمارستان ۲۰۰ تختخوابی هسته ای در حال ساخت، برای بار سوم بازدید كردم. بناست، ساختمان در سال جاری تكمیل شود و مدیریت و بهره برداری آن مورد بررسی است. به منظور جذب بیمار از كشورهای جنوب خلیج فارس ساخته شده، ولی با احداث بیمارستانهای پیشرفته در آنجاها، بعید است این هدف تأمین شود. گفتند، ۳/۵ میلیارد تومان صرف ساختمان و ۱۰ میلیارد تومان، صرف تجهیزات میشود.
از پایاب در حال احداث در قنات قدیمی كیش بازدید كردیم. تونل های طولانی و وسیع احداث كرده اند كه اطراف آن را غرفه هایی برای عرضه صنایع دستی ایرانی و جذب توریست میسازند. هوای نسبتاً خنك، آرام و مرطوب آن هم عامل دیگری برای جذب تماشاگران خواهد بود. از یك بُعد، شبیه غار علیصدر همدان خواهد بود. آقای روستایی، از اهالی ملایر، سرپرست آن است و اخیراً یك ملایری ساكن آلمان، سرمایه گذاری طرح را به عهده گرفته است.
از كارخانه اتومبیل سازی سینا بازدید كردیم. نمونه های اولیه آماده شده، حدود ۶۰ درصد آن ساخت داخل است و ابتكارات هم دارد. موتور و متعلقات آن از كارخانه رنو فرانسه گرفته میشود. مهندس محمد صفاری، مدیر عامل كیش خودرو و بانك صنعت و معدن شریك اند.كار خوبی است. این سومین دیدار من است و از حمایت های من ممنونند.
شام را میهمان سازمان عمران کیش، در رستوران پایاب بودیم. دكتر حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی هم آمد و گفت، چپ ها از مصاحبه اش در جواب خانم مادلین آلبرایت، وزیر امورخارجه آمریكا ناراضی اند و دفتر رهبری تشكر كرده است. آقای محمد خاتمی، رئیس جمهور، از انتشار نامه رهبری در مورد پیگیری مسئله ترور و قتل های زنجیره ای ناراحت است و گفته قرار نبوده منتشر شود. خارجی ها تفسیر كرده اند، چون عاملان ترور با سپاه ارتباط دارند، این نامه جواز دستگیری است و نیز برای تبرئه سپاه و بسیج اعلان شد كه یكی از ضاربان، دانشجوی رشته شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب است. خارجی ها گفته اند كه عضو اطلاعات سپاه هم هست. آقای مرتضی رضایی مسئول حفاظت اطلاعات سپاه، ضاربان آقای حجاریان را شناسایی كرده و قبلاً این گروه را به عنوان گروه تند افراطی زیرنظر داشته و گویا نمی خواهند، به صراحت این را بگویند.
دكتر روحانی اضافه كرد كه در مورد روابط با آمریكا، رهبری به نحوی مصوبه شورای عالی امنیت ملی را رد كرده اند؛ بدون صراحت و آقای خاتمی از او خواسته كه در این باره با رهبری صحبت كند. او هم صحبت كرده و رهبری گفته اند كه شورای عالی امنیت ملی، به نحوی متن را تنظیم كرده كه قابل رد نباشد، ولی ایشان هم به جای رد صریح، نوشته اند كه این مصوبه در عمل قابل اجرا نیست و در عمل، گونه دیگری پیاده خواهد شد! گفت، چپ ها و لیبرال ها… نگرانیشان بیشتر از شماست ولذا عمده توان خودشان را صرف تضعیف شما میكنند و این را به صراحت میگویند.
پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیکهای جهان، به فلسطین رفته و همزمان اسرائیل، شش درصد اراضی ساحل غربی را براساس توافق شرم الشیخ به دولت خودگردان فلسطین واگذار كرده؛ گرچه در مورد اراضی اطراف بیت المقدس، توافق را اجرا نكرده است.
وزارت امور خارجه ایران، برای جبران ضعف برخورد با اظهارات مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه آمریکا كه از سوی رهبری مورد سرزنش قرار گرفته، امروز در مقابل اظهارات یك مقام امنیتی آمریكا، موضع نسبتاً تندی گرفته است.
پنجشنبه ۲ فروردين ۱۳۸۰
پيش از ظهر، وقت به مطالعه و قدم زدن در ساحل و خواندن گزارشها گذشت. بعد از ظهر،آقايان دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، دكتر [محمدعلی] نجفى، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، [سیدحسین] موسويان، [رییس کمیته سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی]، [حسین] قاسمى، [مدیرعامل منطقه آزاد کیش] و حسين فريدون، [برادر آقای روحانی] و همسرانشان آمدند. دكتر نجفى گفت، مسئوليت كارهاى راه اندازى بانكها و طرح شهر الكترونيكى در كيش را پذيرفته است و تماس براى آوردن فيبر نورى را آغازكرده است و گفت، با گروهى ديگر، ۱۳ طرح مهم را براى جذب ارزهاى مازاد بر مصرف سال ۱۳۷۹ را تهيه كرده و به آقاى [سیدمحمد] خاتمى دادهاند، اما در عمل اقدامى نشده است.
سپس بحث شد، بر سر اينكه وضع درگيریهاى جناحى و سياستزدگىكشور به جايى رسيده كه شجاعت اتخاذ تصميمات مهم را از مسئولان سلب كرده است؛ بهخاطر نگرانى ازكارشكنىها و مچگيرىها و دستگذاشتن روى جنبههاى احتمالاً منفى. دربارة اوضاع انتخابات [ریاستجمهوری] و نامزدهاى احتمالى هم مذاكره شد.
شب، آقايان [مصطفی] ابراهيمى و [فریدون] فدایى و [مسعود] ارباب از مديران كيش آمدند و از بازداشت آقاى [محمدرضا] يزدانپناه، [مدیرعامل سابق منطقه آزاد کیش] شكايت كردند؛ فكر مىكنند، اتهام سوءعمل يا سوءاستفاده در جريان فروش هتل شايان، بهانه است و آن معامله سالم برگزارشده و سرانجام فسخ هم شده؛ گفتهاند كه به مبلغىكمتر از مبلغ كارشناسى رسمى فروخته شده است. براى نجات ايشان استمداد كردند.
آمريكا در يك اقدام انفعالى، در ارتباط با كشف يا رسوایى جاسوسي یک آمريكايى براى روسها، ۵۰ ديپلمات، از ۱۸۰۰ ديپلمات روسيه را مىخواهد به عنوان عنصر نامطلوب اخراج كند و چهار نفر را در گام اول اخراج كرده است. روسيه هم اعلام كرده، مقابله به مثل مىكند و ۵۰ نفر از ۱۱۰۰ ديپلمات آمریکا را اخراج مىكنند كه گامى در جهت جنگ سرد است.
در مقدونيه، درگيرى بين انقلابيون آلبانىتبار و نيروهاى مسلح مقدونيه، تشديد شده و ارتش مقدونيه، شهر تِتُوآ را كه مركز مهم آلبانىتبارهاست، بمباران كرده و ناتو علناً از دولت در مقابل انقلابيون حمايت مىكند.
در هندوستان، جمعى از هندوها، بار ديگر به مسجدى از مسلمانان اهانت كردهاند؛ به تلافى اقدام طالبان [در افغانستان]، در ذبح ۱۰۰ رأس گاو به عنوان كفاره تأخير در انهدام مجسمهها[ی بودا در بامیان] و شكرانه توفيق فعلى. در پاكستان، دستگيرى وسيع افراد فعال جبهه اقدام براى دموكراسى كه اخيراً براى فشار روى ژنرال [پرویز] مشرف، [رییس اجرایی پاکستان]، تشكيل شده است، ادامه دارد.
ايستگاه فضايي، حركت نزولى خود به سوى زمين را ادامه مىدهد و يكى از موتورهاي آن براى كاستن سرعت سقوط، روشن شده و بناست دو موتور ديگر، فردا در نزديكى جو زمين روشن شوند. پيشبينى مىشود، قسمت عمده آن هنگام برخورد با جو زمين بسوزد و نابود شود و كمى از آن در جنوب اقيانوس آرام مىريزد.
جمعه ۲ فروردين ۱۳۸۱
در بسيارى از مناطق كشورمان باران داريم. تمام روز در منزل مطالعه مىكردم؛ منجمله كتابى كه آقاى [حبیبالله] حميدى دربارة انحراف و تضاد عملي نيروهاى چپ نوشته و نیز آمادهكردن خاطرات ۱۳۶۲ [= آرامش و چالش] براى چاپ.
در گزارشها، مطالب زير جلب توجه مىكند: زياد شدن تصادفات رانندگی و تلفات در سفرهاى ايام عيد، سفر انبوه مردم به مناطق جبهه دفاع مقدس، تظاهرات وسيع مردمى در كشورهاى عربى عليه اسرایيل و در حمايت از انتفاضه، اقدامات وسيع براى موفقكردن طرح صلح اميرعبدالله، اعتراف [بنیامین بن الیعزر]، وزير دفاع اسرایيل در خصوص فرسودهشدن نيروهاي نظامى كه اسرایيل در اثر آمادهباشهاى طولانى و ارتكاب مظالم عليه مردم بیدفاع دارد، امضاى طومار ۳۵۰ نفره از سوى افسران اسرایيلى و درخواست عقبنشينى از مناطق خودگردان، اقدام شهادتطلبانه يك فلسطينى عليه مركز سربازان اسرایيلی و مجروحكردن تعدادى از آنها، اعلام تروريستی بودن گردانهاى شهداى الاقصى از سوى آمريكا، مرگ پنجاهمين زندانى از اعتصاب غذاكنندگان در تركيه؛ از ۵۱۵ روز پيش و درگيرى شديد نظاميان تركيه با مردم كُرد تركيه كه با وسعت بىسابقهاى در مراسم نوروز شركتكرده وكشتهشدن جمعى ازكُردها و پليس و دستگيرى بيش از ۲۰۰۰ نفر.
آمريكا اعلام كرد كه آييننامه محاكمه اُسراى القاعده و طالبان در دادگاههاى نظامى، آمادهشده و حق تجديدنظرخواهى آنها در دادگاههاى غيرنظامى سلب شده است. حدود ۳۰۰ نفر در [بازداشتگاه] گوانتانامو اسيرند. جرج بوش، [رییسجمهور آمریکا] از كنگره ۲۷ ميليارد دلار ديگر، براى جنگ درخواست كرده است.
هندوستان، نتوانسته كشتوكشتار در گجرات را خاتمه دهد و امروز تعدادي ديگري كشته شدند. در كشمير هم مرتباً عمليات چريكهاى كشميرى ادامه دارد. در پاكستان نيز تروريستها، مكرراً به مراكز و شخصيتهاى شيعي حمله مىكنند و تلفات مىگيرند. آمار رسمى مىگويد، پاكستان پنج ميليون نفر معتاد به موادمخدر دارد.
- نویسنده : اکبر هاشمی رفسنجانی
- منبع خبر : مجموعه یادداشت های روزانه اکبر هاشمی رفسنجانی



Wednesday, 29 October , 2025