ایشان هیچ وقت معاد را تدریس نمیکرد. به خاطر دارم هنگامی که خدمتشان منظومه میخواندیم، وقتی به مبحث معاد رسیدیم، درس را تعطیل کردند، البته کلیات معاد از قبیل تجرد نفس و این مسائل را گفتند. علت را هم هیچ وقت بیان نکردند، فقط تنها چیزی که ما توانستیم کشف کنیم این بود که مرحوم علامه طباطبایی معاد مرحوم صدرالمتألهین را قبول نداشت چون با ظواهر آیات تطبیق نمیکرد. البته صدرالمتألهین خیلی تلاش کرد بگوید معادی را که آورده عین قرآن است و از قرآن استخراج شده و آیات را بر آن تطبیق داد، حتی گاهی هم قید میکند که معاد نمیتواند معاد متکلمین باشد چون معاد متکلمین همان دنیاست و اگر بنا بود خداوند دنیا بسازد، همینجا دنیا را ساخته و نیازی نبود در آنجا هم بسازد، با این حال معاد مرحوم آخوند با اکثر آیات قرآنی تطبیق نمیکند.
بنده در کتاب معاد از نظر قرآن که انشاءالله بهزودی از چاپ خارج میشود، آیات را گروهبندی و تقسیم کردهام و آیاتی را هم که مرحوم آخوند به آنها تمسک جسته، آوردهام. معادی را که مرحوم صدرالمتألهین گفته، در واقع نوعی معاد برزخی است، جسم، جسم برزخی است، میوه، میوه برزخی است و خلاصه یک سلسله صور غیبیه هستند که ماده ندارند و فقط صورت دارند. مرحوم علامه طباطبایی این معاد را قبول نداشت و اگر بنا بود تدریس کند، ناگزیر به رد تمام آن قسمت از اسفار بود به این جهت نه این معاد را تدریس کرد و نه حاشیهای بر آن نوشت. به هر حال ما کشف نکردیم معادی را که متکلمین میگویند، تا چه حد معاد عنصری است و ظواهر آیات با آن چقدر موافق اسـت و چقدر مخالف، همین قدر میدانیم که معاد صدرالمتألهین ایشان را راضی و قانع نکرد و آنها را موافق نمیدید.
- نویسنده : جعفر سبحانی تبریزی
- منبع خبر : پایگاه اینترنتی تاریخ حوزه علمیه قم



Wednesday, 29 October , 2025