گفتگو با فتح‌الله نادعلی از صاحب‌نظران حوزه تاریخ دفاع مقدس در خصوص چالش‌های روایتگری دفاع مقدس

به‌نظر شما مهم‌ترین شاخصه‌های روایتگری دفاع مقدس کدام هستند؟ در شرایط امروز می‌باید به کدام شاخصه‌ها بیشتر بها داد؟

قطعاٌ در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر توجه به دستاوردهای دوران دفاع مقدس و عمل به آموزه‌های آن دوران بی‌مثال و اتخاذ راهبرد مناسب و تاکتیک‌های کاربردی عالمانه، مخلصانه، مجاهدانه و شجاعانه در راستای برون‌رفت از مشکلات جامعه احساس می‌شود. دوران دفاع مقدس به ما آموخت که رمز پیروزی بر هر تهدید، توکل به خداوند متعال، توجه واقعی و صادقانه به ملت و خدمت خالصانه به کشور است.

رمزی که گره‌گشای تمام مشکلات بود و اکنون نیز می‌تواند راهگشا باشد. روایتگری خوب، انتقال مناسب فرهنگ حاکم بر دوران دفاع مقدس و ترویج صفات شاخص آن دوران در جامعه است که با توجه به سطوح فکری، علمی و سنی مخاطبین، شاخصه‌های متعددی دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به شاخصه روایی و پایایی اشاره نمود، یعنی اینکه یک روایت باید از دقت و اعتبار برخوردار باشد و در آن پایداری و ثبات در سنجش لحاظ شده باشد. مسلماً در شرایط امروز جامعه، روایتگری نقش مؤثری در انتقال فرهنگ و تاریخ دفاع مقدس دارد و باید تلاش نمود تا انتقال واقعیات و یافته‌های دفاع مقدس از سه خطر عمده تحریف، غلو و فراموشی در امان و بر پایه واقعیات استوار باشد.

 

ارزیابی شما از عملکرد نهادهای متولی دفاع از میراث دفاع مقدس چیست؟

اگر بخواهیم واقع‌بینانه به عملکرد نهادهای متولی بپردازیم؛ باید نتیجه این عملکرد را در میزان آگاهی نسل جوان و نوجوان در ارتباط با واقعیات دفاع مقدس ارزیابی نماییم. به‌راستی چند درصد از جامعه ما، جوانان ما و خانواده‌های ما نسبت به دوران دفاع مقدس، دستاوردها و ارزش‌های حا کم بر آن دوران و اهمیت بهره‌گیری از آن در سازندگی خود، خانواده و حال و آینده جامعه و کشور عزیزمان آگاهی دارند؟ نتیجه این ارزیابی که برای همه صاحب‌نظران مشخص و تأسف‌بار است؛ نشان می‌دهد که دستگاه‌ها و نهادهای متولی علی‌رغم تلاش در این زمینه، در برابر هجمه رسانه‌های رقیب در راستای تخریب سال‌های دفاع مقدس و فراموشی آن دوران، موفق نبوده‌اند.

شاید تعدد متولیان در حوزه نشر فرهنگ دفاع مقدس و نداشتن برنامه‌ای جامع و فراگیر و هم‌افزا و عدم هدف‌گذاری منطقی، مؤثر و قابل ارزیابی در جامعه ازجمله دلایل این شرایط باشد. گرچه زحمات دستگاه‌های دغدغه‌مند را نباید نادیده گرفت که پس از پایان جنگ با تمام شرایط ساختند و دفاع از میراث دفاع مقدس را همچون واجبی شرعی به پیش می‌برند و چشم‌داشتشان نیز تنها عنایت شهداست.

 

چه ضعف‌هایی در خصوص روایتگری جنگ در فضای رسانه‌ای و پژوهشی ما وجود دارد و می‌بایست رویکرد رسانه‌ای و پژوهشی ما در این خصوص چگونه باشد؟

ما معتقدیم که خداوند بزرگ، هشت سال دفاع مقدس را در پیش‌روی این مملکت گذارد تا از آن به‌عنوان پشتوانه‌ای همیشگی بهره گیرد. شأن نظام جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران این است که بهترین‌ها را در ابعاد مادی و معنوی داشته باشند. دستیابی به این آینده خوب، تفکراتی آینده‌محور می‌طلبد. دقیقاً همین نکته در تیررس دشمنان قرار گرفته است، بی‌اعتمادی به حال و ناامیدی از آینده، تیرهای مسلسل‌وار از سلاح جنگ شناختی است که جامعه و به‌خصوص نسل جوان ما را نشانه گرفته است.

دقیقا و در نقطه مقابل آن، روایتگری باید با نگاهی آینده‌محور، از داشته‌ها و دستاوردهای کشور، اعتماد را در جامعه تزریق نماید و امیدبخشی به جوانان در دستیابی به افقی روشن را از اهداف اصلی خویش بداند. رویکرد رسانه‌ای و پژوهشی ما در کلیه حیطه‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی باید مبتنی بر آینده‌پژوهی در عرصه‌های مختلف به دفاع مقدس بپردازد. روایت و روایت‌گری دفاع مقدس نیز در واقع باید پلی از آن دوران به حال و آینده باشد.

 

مهم‌ترین مؤلفه‌هایی که امروز دشمن بر روی آن در جهت تخریب میراث دفاع مقدس دست گذاشته کدام است؟

در طول ۴۴ سال گذشته، دشمنان ایران اسلامی در راستای تقابل با ملت و نظام، متوسل به جنگ‌های متنوعی شده‌اند؛ نظامی، اقتصادی، سایبری، اطلاعاتی و روانی. ولی از دهه‌های اخیر دشمن، جنگی جدید به نام «جنگ شناختی» را ایجاد نموده و در حقیقت به‌کارگیری این نوع جنگ، بی‌اثر بودن نبردهای قبلی را نشان می‌دهد. استکبار و صهیونیسم بین‌الملل به همراه تمام قدرت‌های نرم‌افزاری و لشکرهای سایبری خویش، این بار توان تعقل و تصمیم‌گیری افکار عمومی کشور و ملت مستقل ایران را هدف‌گذاری کرده‌اند.

بی‌شک در پی گسترش ارتباطات جهانی، اندیشه انسان‌ها میدان اصلی نبرد است و در آن، روایت‌هاست که به‌عنوان مهمات جنگی به‌کارگیری می شود و طراحی و انتقال پیام، مهم‌ترین تیرِ ترکش است. از نمونه‌های بارز و ملموس‌تر این نوع جنگ، چالش‌های پیش‌آمده در پاییز سال گذشته (پاییز ۱۴۰۱) را می‌توان نام برد. قطعاً این نوع جنگ نوین، پدافندی پژوهش‌محور، هوشمندانه و متناسب را از سوی مردم و مسئولان کشور می‌طلبد.

دشمن در جنگ شناختی خویش، مسلماً هدف‌گذاری خاصی کرده و برای نیل به این مقصود از روش‎های مختلف بهره‌گیری می‎نماید. یکی از اهداف جنگ شناختی، تخریب میراث گرانبهای دفاع مقدس است. میراثی که همچون چشمه‌ای جوشان پشتوانه این ملت و نظام برای دستیابی به اهداف متعالی بوده و خواهد بود.

 

به لحاظ ساختاری و سازمانی یا منابع انسانی، آیا نیازمند بازنگری در نهادهای متولی هستیم؟

به‌نظرم در این زمینه باید واقع‌بینانه وارد شویم. مسلماً در دوران دفاع مقدس دستگاه‌هایی حاضر بودند که علی‌رغم ساختار تشکیلاتی جدا از هم؛ توانستند با وحدت فرماندهی، کار جهادی و حمایت زنجیره عظیم مردمی، پیروزی در جنگ را به‌دست آوردند.

آن وحدت فرماندهی، هم‌اکنون در حوزه دفاع از میراث دفاع مقدس لازم و بلکه ضروری‌تر است. دقیقاً یکی از پیام‌های دفاع مقدس تسری آن شکل مدیریت و فرماندهی در عرصه‌های مشابه است که متأسفانه با پایان جنگ این نوع مدیریت که می‌توان آن را مدیریت جهادی نام نهاد؛ کمرنگ شد و کار مبتنی بر وظایف سازمانی و جزیره‌ای هرچند با نیتی پاک تداوم یافت، ولی متأسفانه همین کار نیز در برخی مواقع دچار آفت روزمرگی شد.

از این جهت ساختار نهادهای متولی باید جهادی و تحت فرماندهی و هدفی مشترک و با استفاده از تمامی ظرفیت‌ها باشد و در راستای رفع نیازهای نظام اسامی در حوزه های مختلف در حال و آینده گام بردارد.

  • نویسنده : سلمان پورمهدی
  • منبع خبر : ماهنامه سرو، شماره 55، مهرماه 1402